
روز 25 خرداد 1396 برابر با 15 جون 2017 جلد دیگری از اسناد روابط خارجی ایالات متحد آمریکا مربوط به رویدادهای سالهای 1331 و 1332 خورشیدی در ایران پس از چند سالی که وعدة آزاد کردن آنها را داده بودند انتشار یافت. پیش از این، اسناد دوران ریاست جمهوری هری ترومن و دوایت آیزنهاور مربوط به سالهای 1952 تا 1954 برابر با 1330 تا 1332 زیر عنوان جلد دهم اسناد روابط خارجی آمریکا از سوی وزارت خارجه ایالات متحد آمریکا در سال 1989 برابر با سال 1368 خورشیدی انتشار یافته بود. این مجموعه که در برگیرندة 508 سند تاریخی ارزشمند است و در زمان خود طبقهبندی «سرّی» و یا «بکلی سرّی» داشته و بسیاری از زوایای تاریک دوران نهضت ملی ایران را افشا کردهاند برای پژوهشهای تاریخی رویدادهای نهضت ملی ایران بسیار سودمند هستند. جلد جدیدی که روز 25 خرداد منتشر شد در واقع مکمّل مجموعة اسنادی است که در سال 1989 منتشر شده بودند و این واقعیت در مقدمه مجلّد تازه انتشار یافته مورد تأکید قرار گرفته است:
- بيدرنگ پس از آزاد شدن و انتشار مجلّد تازة اسناد روابط خارجی آمریکا، آقای مَلکُم بِرن، که یک آرشیوخصوصی به نام «آرشیو امنیت ملی» را در آمریکا اداره ميکند و از تبلیغ کنندگان کودتا علیه مصدق است، شرحی بر این اسناد در سایت خود زیر این عنوان منتشر کرد:
«سرانجام وزارت خارجه آمریکا اسناد به روز رسانی شدة کودتا علیه مصدق را آزاد کرد».
آقای مَلکُم بِرن به اتفاق مارک گازیورُسکی در جون سال 2002 برابر با خرداد 1381 کنفرانسی با حضور گروهی از مدعیان کودتا علیه مصدق در کالج سنت آنتونی دانشگاه آکسفورد برگزار کردند و من نیز به این کنفرانس دعوت شده بودم. در این کنفرانس دو روزه مقالهای را ارائه کردم و با دلایل و مستندات تاریخی فراوان نشان دادم در مرداد ماه سال 1332 هیچ کودتایی علیه مصدق انجام نشده و هم او بود که با اجرای طرح انگلستان زمینة صدور فرمان نخستوزیری فضلالله زاهدی و سپس تسلیم قدرت دولتی به او را فراهم ساخت. هنگامی که دو سال بعد مجموعه مقالات این کنفرانس در سال 2004 از سوی مؤسسة Syracuse University Press انتشار یافت با شگفتی فراوان مقالهای را که من در این کنفرانس ارائه داده بودم حذف کردند. زیرا با انتشار این مقاله، همة ادعاها و تحلیلهای بی پِی و پایه مقالات دیگر که در صدد جا انداختن فکر کودتا علیه مصدق بودند نقش برآب ميشدند. بنابراین ننگ سانسور آن هم در ایالات متحد آمریکا را برخود هموار کردند تا بتوانند همچنان برای دروغ تاریخی «کودتای 28 مرداد» تبلیغات کنند. این مجموعه مقالات سپس به زبان پارسی در سال 1384 در ایران زیر عنوان: «مصدق و کودتا» انتشار یافت. در صفحه آغازین این مجموعه مقالات نوشتهاند:
«این کتاب را به تمامی ایرانیانی که برای استقلال و دموکراسی مبارزه کردند تقدیم ميکنیم»!
خوشبختانه متن پارسی مقالة من پس از افزودههایی در 64 صفحه در «فصلنامة سیاست»، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در شماره بهار 1386 زیر عنوان «مداخلة انگلستان و آمریکا برای براندازی نهضت ملی ایران» به چاپ رسید که درآن با اسناد و مدارک روشن نشان دادهام کودتا علیه مصدق یک دروغ تاریخی است و چارچوب دخالت این دولتها در امور داخلی ایران و به شکست کشانیدن نهضت ملی ایران با کارگردانی مصدق را تشریح کردهام.
با این مقدمه اگر پس از انتشار مجلّد تازهای از اسناد وزارت خارجه و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا آقای مَلکُم بِرن، حدیث کودتا علیه مصدق را تکرار ميکنند جای شگفتی نیست.
2- بی بی سی فارسی نیز پس از انتشار این مجموعه اسناد جدید، دست به کار شد و به تبلیغ کودتا علیه مصدق پرداخت. متن خبر بی بی سی که همیشه کوشش ميکند در نقش «بیطرفانه»ای هدفهای تبلیغاتی خود را دنبال کند چنین است:
«وزارت امورخارجه آمریکا برای نخستینبار کتاب اسناد مرتبط با کودتای 28 مرداد که به سرنگونی دولت محمد مصدق منجر شد را منتشر کرده است. این اسناد به وقایع سالهای 1954–1951 میلادی ميپردازد و حوادث قبل از کودتا، عملیات سرنگون کردن مصدق و نیز وقایع پس از آن را در بر میگیرد. وزارت خارجه آمریکا در سال گذشته میلادی در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما و تصدی جان کِری براین وزارتخانه اجازة انتشار کتاب اسناد کودتای ایران را نداده بود... پیش از این در سال 2013 میلادی نیز سازمان اطلاعات مرکزی، با خارج کردن اسنادی از طبقهبندی محرمانه، به نقش خود در آن کودتا اعتراف کرده بود. کودتای 28 مرداد که با همکاری سازمان سیا و سازمان اطلاعات سرّی بریتانیا معروف به ام آی 6 و عناصری در ارتش انجام شد یکی از بحث برانگیزترین وقایع تاریخ معاصر ایران است و طبقهبنديهای سیاسی جدّی میان طیفهای مختلف دربارة آن وجود دارد...».
3- با انتشار اسناد تازه آزاد شدة وزارت خارجه آمریکا، مدیریت سازمان صدا و سیما نیز در بخشهای خبری صبح روز جمعه 26 خرداد و اخبار شبانگاهی چند بار به «اعتراف دولت آمریکا به کودتای 28 مرداد و سرنگون کردن دولت ملی مصدق» پرداخت که این همسویی صدا و سیما با بيبيسی فارسی درجای خود شگفتانگیز است. صدا و سیما در خبر کلیشهای که از شبکههای سیما پخش کرد از آنجا که هیچ سند و مدرکی بر اینکه مصدق از راه یک کودتا آن هم از سوی دولت آمریکا سرنگون شده باشد در دست نداشت روی این واقعیت انگشت گزارد که دولت آمریکا رقم پنج میلیون دلار به دولت زاهدی که پس از برکناری مصدق روی کار آمده بود کمک کرد و این را تنها دلیل ادعای کودتا علیه مصدق برای بینندگان برشمرد! این در حالی است که نه در اسنادی که در سال 1989 از سوی وزارت امور خارجه آمریکا و نه در اسناد تازه انتشار یافته، کمترین سند و مدرکی که در آن نشان داده شود کودتایی علیه مصدق از سوی دولت آمریکا، سازمان سیا و یا سازمانهای اطلاعاتی بریتانیا سازماندهی شده باشد وجود ندارد. دلیل آن هم روشن است. زیرا در مرداد ماه سال 1332 هیچ کودتایی علیه دولت مصدق انجام نشده است. برعکس انبوهی از اسناد و مدارک در همین مجموعه اسناد ارزشمند وزارت خارجه آمریکا وجود دارند که نشان ميدهند دولتمردان بلند پایه آمریکا و سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا «سیا» هرگز به نقش مرموز مصدق و طرح بسیار پیچیدة انگلستان برای براندازی و به شکست کشاندن نهضت ملی ایران که به دست مصدق اجرا شد پی نبرده بودند. این طرح براندازی و نقش مصدق چنان پیچیده بوده است که آیتالله کاشانی و پیشگامان نهضت ملی ایران که با به خطر افکندن جان خود در برابر اقدامات ضدمیهنی مصدق ایستادگی ميکردند نتوانستند به واقعیتهای نقش مصدق و طرح انگلستان پی ببرند. اگر چه پارهای از آنان با قاطعیت بر وابستگی مصدق به انگلستان در همان هنگام تأکید کردند. عبدالرحمن فرامرزی از نمایندگان مجلس دوره هفدهم که در برابر اقدامات ضدمیهنی مصدق ایستادگی ميکرد در پاسخ به تهدید مصدق روز 6 تیر 1332 به تعطیل کردن مجلس در یادداشتی که روز 8 تیر ماه در روزنامة آتش منتشر کرد به پیشینة سیاسی مصدق و وابستگی او به انگلستان پرداخت و در بخشی از آن چنین نوشت:
«آنهایی هم که تو را و هم انگلیسها را ميشناسند ميدانند که انگلیسها برای چنین روزی تو را تربیت کردهاند و این برگهای سیاسی را که تو روی میز ميزنی در کارخانه لندن ساخته شده است».
سید ابوالحسن حائريزاده از نمایندگان پایهگزار نهضت ملی ایران و نمایندة مجلس هفدهم و لیدر «فراکسیون آزادی» در این مجلس نیز در پاسخی که به هواداران مصدق روز 29 تیر 1332 داد به خبرنگار روزنامة آتش چنین گفت:
«آقایان تصور کردهاند که مصدق علیه انگلیسيها قیام کرده و حال آنکه دکتر مصدق و فامیل و اجداد او مخلوق انگلستــان هستند. مصدقالسلطنه را باید به اَشدّ مجازات رسانید. من و کلیه آنهایی که سالهاست علیه استعمار انگلستان مبارزه کردهایم هیچگاه دست از اعمال و رویّه خود برنخواهیم داشت».
عبدالرحمن فرامرزی که با قلم سحرانگیز خود بر اقدامات ضدمیهنی مصدق پرتوافکنی ميکرد نیز در بخشی از یادداشتی که روز 28 تیر ماه 1332 در روزنامه آتش منتشر کرد در زمینه تلاش مصدق برای تعطیل مشروطیت و منحل کردن مجلس چنین نوشت:
«این بازی را که شما ميبینید بازی خارجی است. میدان بازی ایران است ولی بازی، ایرانی نیست. اگر ایرانی بود به صورت خشونت و نزاع و کینه و عداوت داخلی در نميآمد. یک ملت وقتی خواست برای سعادت خود کار بکند با هم متحد ميشود. تخم محبت و برادری و مساوات و مُؤاسات ]یاری دادن[ بین خود میکارد. زیرا تا با هم دوست و متحد نشوند همکاری ایشان غیرممکن است... دوست میان برادران و اقوام، دشمنی نميافکند. آنکه میان طایفه، دشمنی ميافکند دشمن است. داخلی در داخلة مملکت خود آتش فتنه و فغان نميافروزد. آنکه ميافروزد خارجی است. شما به این دو سالة حکومت مصدق و کارهای او از اوایل این نهضت نگاه کنید، جز اینکه مشعل فتنه و نفاق را در دست داشته و تا دستش رسید در تمام مملکت آتش خصومت و نفاق و کینه و عداوت بین تمام مردم افروخته دیگر کاری کرده است؟ وسیلة پیشرفت او دستیارانش که بعضیها بلاشک نوکر روس و بعضی دیگر خادم درگاه انگلیسند غیر از تهمت وافترا و جعل و تزویر و دروغ و سمّ پاشی و ایجاد نفاق و خصومت میان مردم چیز دیگری بوده است؟...».
اسناد به جای مانده از ایستادگی نمایندگان شجاع مجلس دورة هفدهم و روزنامهنگاران مستقل در برابر اقدامات ضدمیهنی مصدق و دخالت انگلستان در امور داخلی ایران برای ناکام ساختن نهضت ملی ایران برگهای زریّنی در دفاع از آزادی، مشروطیت و مردم سالاری در تاریخ معاصر ایران هستند که در این نوشته کوتاه فرصت بازگو کردن آنها وجود ندارد.
4-در حالی که سازمان صدا و سیما بر مبارزات افتخارآمیز پیشگامان نهضت ملی ایران سرپوش میگذارد اکنون در یک همسویی آشکار با بی بی سی فارسی و برای اثبات کودتا علیه مصدق، به کمک پنج میلیون دلاری آمریکا به دولت زاهدی انگشت گزارده است. با چشم پوشی از اینکه این کمک مالی هیچ دلالتی بر کودتا علیه مصدق ندارد واقعیت دردناک دورة دو سال و چهار ماهة نخستوزیری مصدق این است که او در آغاز به کار خود در برابر مجلس شورای ملی و ملت ایران متعهد گردید قانون ملی کردن نفت را اجرا و از درآمدهای نفتی برای رفاه و آسایش عمومی بهرهبرداری کند. ولی به رغم پیشنهادهایی که به دولت او شد و این پیشنهادها کاملاً در چارچوب قانون ملی کردن نفت بودند از هر گونه گفتوگوی سازندهای دربارة آنها خودداری کرد. او با قطع درآمدهای نفتی و کوتاهی از انجام هرگونه اقدام سودمندی برای تأمین درآمدهای جایگزین برای کشور همه سرمایههای کشور را مصرف و خزانه کشور را خالی کرد. مستندترین گزارش را در این زمینه دکتر علی امینی که وزیر اقتصاد ملی دولت مصدق بود پس از برکناری دولت او در جلسه 51 مجلس شورای ملیارائه داد و در بخشی از آن گفت:
«دولت مصــدق با مصــرف کردن همة ذخایر ارزی و ریالی کشور در سال 1330 و با گرفتن وامهای متعدد از بانک ملی و فروش اوراق قرضه در سال 1331، چند میلیارد بدهی به بار آورد و نزدیک به 400 میلیون تومان اسکناس غیرقانونی چاپ کرده بود. سرانجام در مرداد ماه 1332 کفگیر به ته دیگ خورده و هیچگونه امکانات مالی برای پرداخت حقوق کارکنان و انجام تعهدات دولت باقی نمانده بود». (روزنامه اطلاعات، 18 مهر 1333)
قطعاً حل وفصل نکردن موضوع نفت در خلال دوسال و چهارماه نخستوزیری مصدق و ایجاد بنبست مالی در کشور در اجرای سیاست انگلستان بوده است. انگیزة این سیاستِمداخلهجویانه نیز به فقر و تنگدستی کشیدن ملت ایران و تُهی ساختن خزانه کشور و زمینهسازی برای تحمیل قرارداد نفتی مورد نظر انگلستان به ایران بوده است. اگر دولت آمریکا در این اوضاع و احوال کمک مالی پنج میلیون دلاری به زاهدی کرد دلیل آن تُهی بودن خزانه کشور و این واقعیت بوده است که زاهدی با میراث شوم مصدق یعنی ناتوانی در پرداخت حقوق کارکنان دولت روبرو بود و یکی از انگیزههای کمک مالی دولت آمریکا نیز آن بود که در اوضاع و احوال جنگ سرد که دولت شوروی سابق به دنبال گسترش حوزة نفوذ خود بود دولت ایران بتواند روی پای خود بایستد. اکنون صدا و سیما این کمک مالی را دلیل انجام کودتا از سوی آمریکا علیه دولت مصدق بر شمرده است! اگر مدیریت این رسانه به دنبال بهرهبرداری درست از این اسناد بود حداقل ميتوانست به سند شماره 355 به تاریخ 25 آگست 1953 برابر با 3 شهریور 1332 و چند روز پس از روی کار آمدن زاهدی توجه کند و آن را برای بینندگان بازگو کند. موضوع این سند نیز گزارش گفتگوی معاون وزیر خارجه آمریکا با آقای هارولد بیلی، از سفارت انگلستان در آمریکا و مربوط به کمک مالی دولت آمریکا به زاهدی است. تا هنگامی که مصدق برسرکار بود، انگلستان اطمینان داشت او سیاست انگلستان را در زمینه خودداری از حل وفصل موضوع نفت اجرا خواهد کرد و بنبست مالی دولت ایران ادامه خواهد یافت. ولی نکته با اهمیت این است که حتی پس از روی کار آمدن زاهدی، دولت انگلستان به دنبال ادامة تحمیل تنگنای مالی به دولت ایران تا دستیابی به قرارداد نفتی که رضایت این دولت را تأمین کند بوده است. در این گزارش «سرّی» در پاسخ معاون وزیر خارجه آمریکا که قصد این دولت را به پرداخت یک کمک 60 میلیون دلاری به دولت ایران برای آنکه بتواند امور کشور را تا هنگامی که درآمد نفت در اختیارش نیست اداره کند، آقای هارلد بیلی گفته است:
«تنها نگرانی وزارت خارجه انگلیس این است که ایالات متحد، مبلغ کلانی پول در اختیار دولت ایران نگذارد که انگیزة ایران را به حصول توافق در موضوع نفت از بین ببرد. به عقیدة وزارت خارجه انگلیس، پرداخت مبالغی نظیر 100 میلیون یا 200 میلیون دلار ممکن است به از بین بردن انگیزه بینجامد...».
از گزارش دکتر علی امینی در مجلس که مصدق همه ذخائر ارزی و ریالی کشور را مصرف کرد و در مرداد ماه 1332 توانائی پرداخت حقوق کارکنان دولت را نداشت و نیز نظر رسمی وزارت خارجه انگلیس که به دنبال آن بوده است دولت آمریکا کمک مالی قابل توجهی به ایران نکند تا درماندگی مالی دولت ایران ادامه یابد چنین بر ميآید که مصدق با خودداری از اجرای قانون ملی کردن نفت و به ورشکستگی کشیدن اوضاع مالی دولت ایران در راستای سیاست انگلستان گام برداشته و با ناکام ساختن قانون ملی کردن نفت زمینة تحمیل قرارداد کنسرسیوم نفت را که منابع نفتی ایران را به کنترل انگلستان و شرکتهای نفتی آمریکایی در آورد فراهم کرده است.
این نوشته را به پایان ميبرم و با قاطعیت ميافزایم که نه در اسناد وزارت خارجه آمریکا مربوط به سال 1989 و نه اسنادی که به تازگی انتشار یافتهاند سند و مدرکی بر اینکه مصدق با یک کودتا آن هم از سوی آمریکا برکنار شده باشد وجود ندارد. این در حالی است که اسناد به جای مانده از مبارزات آیتالله کاشانی و نمایندگان مجلس شورای ملی دوره هفدهم که در برابر اقدامات ضدمیهنی مصدق و برنامهریزيهای انگلستان برای براندازی نهضت ملی ایران ایستادگی کردند و نیز خاطرات ارزشمندی که در 65 سال گذشته انتشار یافتهاند انبوهی از اسناد و مدارک تاریخی را در اختیار پژوهشگران تاریخ کشور ما قراردادهاند که شناخت واقعیتهای تاریخی ناکامی نهضت ملی ایران را روشن ساختهاند. سرانجام بیان این حقیقت را نیز شایسته میدانم که اگر انگلستان و وابستگان آن بر دروغ تاریخی کودتای 28 مرداد علیه مصدق تأکید و آن را تکرار ميکنند برای آن است که مداخلة این دولت در امور داخلی ایران آشکار نشود. مدیریت سازمان صدا و سیما با چه انگیزهای این دروغ تاریخی و روایت خلاف واقع را در هر فرصتی تکرار میکند؟ در حالی که ادعای کودتای 28 مرداد یک دروغ تاریخی و ناسازگار با اسناد و مدارک معتبر تاریخی است مدیریت سازمان صدا و سیما، اسناد تازه انتشار یافته وزارت خارجه آمریکا و سازمان سیا را به عنوان اسناد اعتراف دولت آمریکا بر کودتا علیه مصدق به بینندگان معرفی ميکند. ولی دلایل و مدارک تاریخی قطعی و روشنی را بر اینکه برکناری مصدق از نخستوزیری پیامد مستقیم برگزاری رفراندوم خلاف قانون اساسی و منحل کردن مجلس از سوی او بوده است نادیده ميگیرد. این واقعیت چنان آشکار بوده است که آیتالله کاشانی در گفتگو با خبرنگار روزنامه مصری «اخبار الیوم» در 23 شهریور 1332 با روشنی هرچه بیشتر گفت:
«مصدق وقتی پارلمان را منحل کرد با دست خودش خانهاش را خراب کرد. اگر پارلمان موجود بود شاه نميتوانست قبل از موافقت پارلمان حکم عزل او را بدهد...». (روزنامه کیهان، 23 شهریور 1332).
امام خمینی نیز در پاسخ به خبرنگاری در نوفل لوشاتو در پاریس روز 26 آبان سال 1357 به درستی بر نقش قاطع منحل کردن مجلس و صدور فرمان برکناری مصدق چنین تاکید کرد:
«غفلت دیگراینکه مجلس را ایشان (مصدق) منحل کرد ویکی یکی وکلا را وادار کرد که بروید استعفا بدهید. وقتی استعفا دادند یک طریق قانونی برای شاه پیدا شد و آن اینکه بعداز اینکه مجلس نیست تعیین نخستوزیر با شاه است». (صحیفة نور، جلد 3، برگ 36)
در آن هنگام که این اظهارنظرهای روشن و قاطع برای نشان دادن چگونگی برکناری مصدق از نخستوزیری روزهای 23 و 24 مرداد مطرح شد هنوز اسناد و مدارک تاریخی به ویژه اسناد وزارت خارجه آمریکا منتشر نشده بودند. ولی اکنون مدیریت سازمان صدا و سیما با نادیده گرفتن انبوهی از اسناد و مدارک داخلی و خارجی همچنان به فریب مردم و تکرار دروغ تاریخی کودتای 28 مرداد ادامه ميدهد. (27خرداد 1396)
صوراسرافیل: این یادداشت صرفا نظر نویسنده است.
0 نظر برای “ همسویی صدا و سیما با بی بی سی در ادعای کودتای 28 مرداد”