
نظام بینالملل همواره با چالشها و تغییر و تحولات عمده ای مواجه بوده است. پدیدههایی نوینی که با توجه به سطح تاثیرگذاریشان عزم بینالمللی را برای حل و فصلشان میطلبند. پدیده تروریسم واقعیتی است از این جمله که نظام بینالملل را دچار چالش جدید و پر افت و خیز ناشی از اقدامات وسیع و دهشتناک ناشی از ان نموده است. واقعیتی که با شدت و حدت در حال گسترش بوده و نظام جهانی را دچار فتنه و فساد و اختلال کرده است. هر چند تروریسم به صورت سنتی واقعیت چندان جدیدی نبوده لیکن به دلیل تفاوت در ابعاد و آثار و اهداف ان به صورت واقعیتی جدید و فرامدرن جلوه نموده و گسترش و پیشرفت فنآوری باعث گردیده که مرزهای داخلی را درنوردیده و از یک خطر ملی تبدیل به یک فاجعه جهانی گردد. پدیدهی حال حاضر تروریسم نوین و رعب و وحشت ناشی از ان صلح و امنیت جهانی و توسعه و پیشرفت جامعه بینالملل را در معرض خطر قرار داده و لزوم مبارزه با این پدیده شوم را به صورت واقعیت غیر قابل انکار مورد توجه و پذیرش تمام تابعان حقوق بینالملل قرار داده است.
از جمله مشخصههای نگران کننده تروریسم حال حاضر حضور مردم عادی در سرفصل خطابهها و جامعه هدف گروههای تروریستی و استفاده از انها در اتخاذ راهبردهای مستقیم و غیرمستقیم برای کسب قدرت و امتیاز است که به صورت حداکثر تاثیرگزاری به وسیله حداکثر کشتار و ویران سازی صورت میگیرد. به دست گرفتن چنین استراتژی امنیت جسمانی افراد خارج از حیطه قدرت سیاسی را بیش از هر زمان دیگری تحت الشعاع قرار داده و فنآوریهای نوین هدفگیری تروریستی را آسان و مقابله با ان را مشکلتر ساخته و مبارزه با ان را به عزم جدی تمام کشورها و نهادهای مسئول برقراری نظم و امنیت بینالمللی تبدیل نموده است که البته ضعف و فقدان قوانین بین المللی کاربردی زمینه را برای تقابلات یکجانبه فراهم اورده است که با مرور اتفاقات صورت گرفته در صحن بینالمللی متوجه این قضیه میشویم که دولتهای حاضر به خصوص دولتهای غربی در مبارزه با تروریسم موفق نبوده و گاه خود به دلیل منافعشان حاضر نیستند که گروهای تروریستی را محاکمه کرده و به جرم انها رسیدگی نمایند و نیز گاها اقدامات یکجانبه دولتهای غربی در برخورد با این واقعیت شوم باعث میشود نظم و امنیت بینالملل هماند انچه بعد از حملات 11 سپتامبر 2001 روی داد مختل گردد و باعث ایجاد جنگ و تنش در نقاط مختلف جهان شده و این برخوردهای یکجانبه مانند انچه در افغانستان و عراق به بهانه مقابله با تروریسم روی داد باعث شد موج ترور و تروریسم همه جهان و به خصوص خاورمیانه را به سوی یک جنگ جهانی تمام عیار پیش ببرد. پس آنچه که در قدم اول مبارزه با ترور باید در نظر گرفته شود مبارزه با این جرم خارج از انگیزه های سیاسی و اقتصادی و نوع مبارزه است. آنچه به وقوع پیوسته حاکی از شکست مبارزات گسترده خشونت امیز و توسل به قتل عام تروریستهاست.
که بیش از پیش اتش اقدامات آنها را گسترده تر کرده است. البته که تروریسم و اقدامات خشونت بار آنها در هیچ جا و توسط هیچکسی مشروع نیست ولی دولتهای غربی باید بدانند که فقر و توسعه نیافتگی فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و نبودن عدالت از علل مهم و اصلی تروریسم بوده و تحقیر و بی توجهی به فرهنگ و مذهب ملتها و استعما ر و استثمار آنها زمینه ساز تروریسم خواهد بود و برای نجات جامعه جهانی از شر اعمال تروریستی نیاز اساسی تغییر سیاستهای مستکبرانه انها ست و اقدامات سرکوبگرانه و مسلحانه در برابر موج تروریسم نه تنها گزینهی عاقلانه ای نیست بلکه خود مغایر با هدف صلح جهانیست و سخن کوفی عنان را فراموش نکنیم که (مردمی که مستاصل و نا امیدند به آسانی جذب سازمانهای تروریستی می شوند).
0 نظر برای “ شکست مبارزه با تروریسم”