
امروزه سیاستبازان در تمام جوامع بشری حضوری فعال دارند و هر اندازه فضای سیاسی جامعهای بازتر باشد، سیاستبازان قدرت مانور آزدی عمل بیشتری پیدا میکنند، اما به دلیل وجود احزاب قدرتمند، باسابقه و دارای مرامنامههای شخصی و روشن سیاستبازان حرفهای امکان راهیابی به هر نهاد مدنی که خود میخواهند راه پیدا کنند. شوراهای شهر از جمله این قبیل نهادهای مدنی است که در کارزارهای انتخاباتی، کرسیهای آنها را صرفاً آن گروه از نامزدهای معرفی شده از سوی احزاب که از دانش، تخصص، کارآیی، سوابق و تجربیات مدیریتی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مرتبط با حوزه مسوولیتهای شوراهای شهر برخوردارند، به این نهادهای مهم مدنی راه پیدا میکنند. دلیلش این است که شوراهای شهر در طول دوره تصدی جامع تمامی امور مورد نیاز شهروندان شهرها را اداره کنند و پاسخگویی بیچون و چرای بحث و احتمالی برای کسب پیروزی نخواهد داشت به کلام دیگر شوراهای شهر در جوامع پیشرفته جای سیاستبازان حرفهای که دوست دارند با ندیده گرفتن الزامات و پیشنیازهای عملی و تخصصی عضویت در شوراهای شهر و صرفاً به خاطر ارضاء حس جاهطلبیهای سیاسی و یا رسیدن به برخی رانتها و منافع شخصی به این نهادهای مدنی راه پیدا کنند، نیست و به همین سبب کرسیهای شوراهای شهرها توسط کسانی اشغال میشوند که از ماموریتهای ذاتی این نهادهای مدنی آگاهی کامل دارند. رعایت نظام شایستهسالاری از سوی احزاب برای عضویت در شهرهای شهرها مصداق کامل این ضربالمثل فارسی است که میگوید هرکسی را بهرکاری ساختند.
اینکه ما ایرانیها در سفر به کشورهای اروپایی یا کشورهای شرق آسیا نظیر کره جنوبی و ژاپن از مشاهده چهره آراسته و بسامان بودن تمامی امور آن شهرها لذت میبریم و حسرت میخوریم که چرا این همه ناآراستگی و نابسامانی در شهرهای بزرگ و کوچک و خصوصاً کلانشهر تهران وجود دارد، نتیجه و حاصل همین نادیده گرفته شدن پیام مستتر در این ضربالمثل معروف است و این که بعد از گذشت چهار دوره چهارساله از عمر تاسیس شوراهای شهر در کشور ما، به همان دلیل که گفته شد این نهادهای مدنی هنوز نتوانستهاندحداقل انتظاراتی را که شهروندان چه در انتخابات شهرداران واجد صلاحیت و چه در ارتباط با اعمال نظارت جدی و کامل برعکس شهرداریها برآورد سازند. نگاهی به ترکیب اعضای چهرمین دوره شورای شهر، کلانشهر تهران و عدم تناسب آشکاردانش و تخصص و سوابق تجربی و حرفهای آنها با مسئولیتها و ماموریتهای این نهاد مهم مدنی، علت این ناکامی را بر ما آشکار میسازد. حالا کاری به این نداریم که به دلیل فقدان یک نظام حزبی نیرومند و کارآمد در کشور که بتواند در کارزارهای مهم انتخاباتی به ایفای نقش بپردازد، افراد راه یافته به شورای شهر کلانشهر تهران و به احتمال قریب به یقین سایر شوراهای کشور، نمایندگان معرفی شده از سوی احزاب و تشکلهای سیاسی نیستند و هر کدام با برخورداری از حمایتهای برخی ائتلافهای مقطعی به این شوراها راه یافتهاند، اما ای کاش با همین شیوه نامتعارف انتخاب نیز کسانی به عضویت شورای شهر کلانشهر تهران راه پیدا میکردند که سوابق عملی و تخصصی و فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی و یا اقتصادی آنها از تناسب لازم با عضویت در این نهاد مدنی که سرنوشت حدود 15 میلیون شهروند تهرانی را رقم میزند، برخوردار میبود. مسلما ورزشکاران و قهرمانا ورزشی به خاطر افتخارآفرینیشان در مسابقات ورزشی بر گردن مردم حق دارند و مورد احترام جامعه هستند، اما آیا اینکه فردی صرفاً به خاطر داشتن عنوان قهرمانی در یکی از رشتههای ورزشی از صلاحیت لازم برای عضویت در جایی چون شورای شهر برخوردار است یا نه، خود سوال بزرگی است که کارنامه ناموفق چند دوره گذشته شوری شهر تهران خصوصاً دوره چهارم این شورا را به آن پاسخ منفی میدهد و امروز کلانشهر تهران با هزاران هزار میلیارد تومان پولی که از محل دریافت عوارض، تراکم فروش و سایر منابع درآمدی در سالهای گذشته توسط شهرداری در آن به مصرف رسیده است، هنوز با نابسامانیهای بزرگی در همه زمینهها دست به گریبانگیر است که به خاطر وجود این نابسامانیها هیچ شهروندی چه فقیر و چه ثروتمند از زندگی در این کلانشهر احساس آرامش، آسایش و رضایت خاطر نمیکند هنوز شبکه حمل و نقل عمومی زیرزمینی و روی زمینی این شهر پاسخگوی نیازهای شهروندان آن نیست. هنوز کلانشهر تهران با معضل بزرگ دفع آبهای سطحی دست به گریبانگیر است و هنوز شهرها و جویهای حاشیه خیابانهای شهر انباشته از انواع زباله و ضایعات است. هنوز شهرداری به نهاد مهربان و مشکلگشایی برای شهروندان تبدیل نشده و به همین دلیل یکی از آرزوهای بزرگ شهروندان تهرانی این است که هرگز سروکارشان با اداران شهردری نیافتد و این در حالی است که در جوامع پیشرفته امروز جهان شهرداریها مامن و پناه مهربان شهروندان برای حل مشکلاتشان محسوب میشوند و دهها و صدها مورد نابسامانی دیگر در کلانشهر تهران و احتمالاً در سایر کلانشهرهای ما وجود دارد که علت وجودی بیشتر آنها را بید در ضعف شدید مدیریت شهری، ترکیب نامساعد اعضاء شوراهای شهرها و عدم نظارت جدی این شوراها بر عملکرد شهرداریها جستجو کرد.
0 نظر برای “ شورای شهر جای سیاست بازان نیست، عرصهی صاحبنظران است”