
این روزها به سرعت به زمان برگزاری پنجمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهرها نزدیک میشویم و در حالی که مانند دورههای گذشته شاهد هجوم سیل آسای افراد به مراکز ثبت نام از داوطلبان عضویت در این شوراها بودیم، چنین وضعیتی را در دموکراسیهای دیرپای جهان که احزاب، نامزدهای مورد نظر خود را برای عضویت در این قبیل نهادهای مدنی تعیین می کنند، نمیتوان مشاهده کرد. اما در غیاب احزاب میتوان با اصلاح قانون انتخابات شوراهای شهر، حداقل شرایطی را به وجود آورد که تنها افراد برخوردار از تجربه و تخصصهای علمی و اجرایی مورد نیاز در شوراهای شهر برای ثبت نام و اعلام نامزدی به حوزه های ثبت نام مراجعه کنند تا هیات های بررسی صلاحیتها وقت بیشتری برای انجام وظایف خود داشته باشند. البته نقش ائتلافهای مورد تایید اکثریت مردم در کمک به انتخاب افراد صالح وآگاه را برای عضویت در شورای شهرنمیتوان نادیده گرفت. درواقع در غیاب احزاب ائتلافهای معرفی شده ازسوی جناحها و گروههای طرف علاقه واحترام مردم که سابقه سویی در کارنامه فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی آنها وجود ندارد میتواند موجبات ورود چهرههای واجد صلاحیت را به این نهاد مدنی فراهم سازد و اما این اصلاح قانون باید شامل افزایش تعدا اعضاء شوراهای شهر در کلانشهر تهران و سایر کلانشهرهای پرجمعیت کشور نیز باشد تا این شوراها بتوانند با تقسیم وظایف و مسئولیتها انتظاراتی که شهروندان از آنها دارند را بهتر برآورده سازند. کارنامه چهار دوره گذشته شوراهای اسلامی شهرها خصوصا در کلانشهر تهران و برخی دیگر ازکلانشهرها مانند تبریز که تعدادی از اعضای آن به اتهام تخلفات اقتصادی از سوی مراجع قضایی به دادگاه احضار شدند، نشان داد این شوراها بعد از گذشت چهار دوره هنوز به قدر کافی به رشد و بلوغ فکری نرسیدهاند و تا هنوز نتوانستهاند مشکل گشای مشکلات شهرها و شهروندان باشند که در مواردی خود به عواملی مشکلتراش و بحران ساز تبدیل شده و با عملکرد خود نوعی احساس یاس و بد بینی را نسبت به کارآیی و خدمتگزاری این شوراها در شهروندان ایجاد کردهاند در ادبیات سیاسی، اجتماعی از شورای اسلامی شهرها با عنوان پارلمانهای شهری یاد میکنند اگر این تعبیر و تعریف را قبول داشته باشیم در آن صورت به طور کاملا طبیعی انتظار داریم که این پارلمانهای شهری علاوه بر وضع و تصویب قوانین به منظور اداره هرچه بهتر امور شهرها و کمک به رفع مشکلات و دغدغههای زندگی روزمره شهروندان که ترافیک، آراستگی ظاهری شهرها، شبکههای حمل و نقل عمومی، توسعه معابر و بزرگ راه های شهری توسعه و حفظ فضاهای سبز، توسعه و امکانات فضاهای فرهنگی برای استفاده عموم مردم و انواع و اقسام دیگر خدمات عمومی مورد نیاز ساکنان شهرها، انتخاب شهرداران دارای حسن شهرت و مدیر و مدبر برخوردار از تخصصهای مورد نیاز مدیریت شهری، بر عملکرد شهرداران و اجرای دقیق قوانین و مقرراتی که خود به تصویب رساندهاند، نظارت جدی و خدشه ناپذیر داشته باشند. خصوصا با توجه به این که بخش عمدهای از هزینههای مربوط به نگهداری و تامین خدمات مورد نیاز شهروندان با دریافت انواع عوارض از خود آنها تامین میشود، نظارت جدی و همه جانبه بر نحوه هزینه شدن بودجه شهرداریها و جلوگیری از هرگونه سوءاستفاده و ائتلاف منابع توسط آنها از مسئولیتهای ذاتی و بسیار مهم شوراهای اسلامی شهرها است که باز متاسفانه به گواهی اخبار و گزارشهایی که هر روز درباره تخلفات مالی برخی شهرداران در کلانشهرهای کشور در رسانه ها منتشر میشود، درمییابیم که شورای اسلامی شهر ها در چهار دوره گذشته به دلیل سیاستزدگی یا تحت تاثیر تعلقات گروهی و جناحی نه تنها به این مسوولیت و رسالت بزرگ خود عمل نکردهاند بلکه در مواردی برخی از اعضاء با نادیده گرفتن منافع و مصالح شهروندان و با پشت کردن به دیگر همکاران خود در شوراها، به مباشران و شرکای تخلفات مالی شهرداریها تبدیل شده و با عملکرد ناصواب خود به بحرانهای بیاعتمادی شهروندان و افکار عمومی به جایگاه شوراهای اسلامی شهرها لطمه سنگینی وارد کردهاند.
شاید بتوان بخشی از این آسیبها را نتیجه نواقص موجود در قانون تاسیس شوراهای اسلامی شهرها و بخش دیگر آن را حاصل عدم توجه کافی شهروندان به چند و چون سوابق، میزان حسن شهرت، تجربههای اجرایی و مدیریتی و دانش تخصصی نامزدهای انتخاباتی در پای صندوقهای رای دانست که چون در نظامهای مردمسالاری هرکس که در هر انتخاباتی بالاترین آرا را بدست آورد، برنده انتخابات شناخته میشود، در کشور ما بعضا کسانی که کمتر تجربه و سررشتهای از مسائل اجتماعی فرهنگی و اقتصادی و مدیریتی و خصوصا مدیریت شهری ندارند و صرفا بنا به دلایلی از شهرت و نوعی محبوبیت در میان تودههای مردم برخوردارند، براساس همان قاعده مرسوم دموکراسی سر از صندوقهای رای در انتخابات شوراهای شهر درمیآورند که نمونه بارز این شیوه انتخاب شدن را در ترکیب چهارمین دوره شوراهای اسلامی شهر تهران شاهد بودیم. ترکیبی که نمونه آن را چند قهرمان صحنههای ورزشی تشکیل میداد کاملا طبیعی است که با چنین ترکیبی مشکلات و نابسامانیهای کوچک و بزرگ روی هم تلنبار شود و از شورای شهر هم کار برای قرار دادن قطار مدیریت شهری روی ریل خدمت به مردم و رفع مشکلات شهرها ساخته نخواهد بود. حالا در آستانه برگزاری پنجمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر هنوز اصلاحات و تغییراتی در قانون انتخابات و اداره این شوراها از سوی مجلس شورای اسلامی صورت نگرفته و هنوز جای احزابی که بتوانند با داشتن برنامههای راهبردی، شهروندان را در مسیر بهتر و درست انتخاب کردن اعضای دوره پنجم شوراهای شهر قرار دهند، کمرنگ است و باید آرزو کنیم خود شهروندان با روشنبینی و به پشتوانه تجربههای تلخ و شیرینی که از دورههای گذشته شوراهای اسلامی شهرهای شان به دست آوردهاند. اصلح ترین، مجربترین و صادقترین افراد را برای راهیابی به این دوره شوراهای اسلامی شهرها خصوصا کلانشهر سرنوشت ساز تهران انتخاب کنند.
0 نظر برای “ شورای اسلامی شهرها، مشکل گشا یا مشکل تراش”