
یک سال پیش زمانی که مذاکرات هستهای ایران با گروه کشورهای 1+5 بعد از دوسال چانهزنیهای فشرده در پایتختهای مختلف جهان سرانجام به نتیجه رسید و از دل آن مذاکرات، نوزادی به نام برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) به دنیا آمد و به زودی نام این نوزاد بر سر زبانها افتاد. فضای کشور آکنده از امید نسبت به آینده و نسبت به مواهبی شد که قرار بود برجام برایمان در حوزهای اقتصادی به ارمغان بیاورد. نگاهی به توافق صورت گرفته و محتوای برجام به خوبی نشان میداد که آن امیدها و مواهبی که از برجام انتظارش را داشتیم چندان رویائی خیالپردازانه و دور از دسترس نبود نه برای ما و نه برای آن شش قدرت بزرگ جهانی که نمایندگانشان دو سال از وقت انرژی و امکانات خود را برای انجام مذاکرات هستهای با ایران بسیج کردند. چون برجام حاصل یک بازی بُرد- بُرد به سود دو طرف آن مذاکرات بود و حداقل در یکصد سال اخیر کمتر سراغ داریم که میان کشوری در حد و اندازه کشور ما با امکانات اقتصادی و نظامی محدود توانسته باشد در مذاکره با قدرتهای اقتصادی و نظامی بزرگ جهان به اندازه امتیازهایی که میدهد امتیازات بهدست آورد و بازی را به صورت بُرد- بُرد به سرانجام برساند. بیتردید تاریخنگاران مستقل در آینده از مذاکرات هستهای ایران با شش قدرت بزرگ جهانی به عنوان یک واقعه تاریخی و یک نقطه عطف در تاریخ دیپلماسی جهان برای حل و فصل بحران های بزرگ یاد خواهند کرد حتی اگر حوادث پیشبینی نشدهای، چون با به قدرت رسیدن پدیدهای بهنام دونالد ترامپ در آمریکا و مخالفتورزیهای بیدلیل کسانی در داخل کشور در راه رسیدن برجام به اهداف مورد نظر آن مشکل ایجاد میکنند حرکت رو به جلوی برجام کند شده است. اما به پشتوانه برجام در عین حال که توانستیم دستاوردهای هستهای خود را در حدی که موجبات نگرانی قدرتهای جهانی و منطقهای را فراهم نسازد، حفظ کنیم و متقابلا همان قدرتها متعهد شدند تحریمهایی را که هر کدام به تنهایی و یا در چهارچوب قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل بر علیه ایران وضع کرده بودند، لغو کنند و به ما اجازه دهند بدون برخورد با مانع بعد از سالها با کشورهای جهان روابط اقتصادی و تجاری برقرار کنیم و بانکهای ما هم که سالها در لاک خود فرو رفته بودند و ارتباط آنها با بانکهای جهان قطع شده بود، اجازه یافتند دوباره با نظام بانکی جهان ارتباط برقرار کنند و دیگر بار به عضویت باشگاه بانکهای برخوردار از شبکه ارتباطی سویفت در آیند. در واقع به هر کجای اندام مولودی به نام برجام که نظر میاندازیم جز خیر و برکت و صلح و صفا برای پدید آورندگان نمیبینم اما به رغم همه خوبیهایی که بر برجام متصور است. کسانی در داخل و خارج از کشور بودند که از همان نخستین روزهای بعد از دنیا آمدن این مولود فرخنده هرکدام بنا به دلایلی بنای مخالفت با آن را گذاشتند. دولت اوباما که جان کری وزیر خارجهاش از جدیترین و پرکارترین دیپلماتهای شرکت کننده در مذاکرات هستهای بود، از برجام به عنوان یک دستاورد بزرگ دیپلماسی معاصر جهان یاد کرد و دکتر روحانی رئیس جمهور و دکتر ظریف وزیر خارجه دولت او و دیگر اعضاء و تیم مذاکرات هسته ای نیز هرکدام به سهم خود از نتیجه رسیدن مذاکرات به عنوان یک دستاورد بزرگ یاد کردند و دستیابی به این دستاورد را همگی یک صدا نتیجه حمایت های رهبری نظام که فصل الخطاب تمامی تصمیمگیریهای بزرگ در کشور است. دانستند. اما به رغم همه اینها ابراز مخالفت ها با برجام و سنگاندازی بر سر اجرای مفاد آن در داخل کشور به این بهانه که برجام به زیان منافع ملی و برنامه هستهای ایران است بدون کمترین اشارهای به مزایای بیشمار اقتصادی آن تا امروز ادامه پیدا کرده و با جوسازیهایی که صورت گرفته شرکای اقتصادی بالقوه ایران که بلافاصله بعد از برجام برای سرمایه گذاری د رایران اعلام آمادگی کرده بودند و هیاتهای اقتصادی آنها یکی پس از دیگری برای مذاکره با طرفهای تجاری خود راه ایران را در پیش گرفتند. تاکنون دست روی دست گذاشتهاند و توافق هایی که میان آن ها با طرفهای ایرانی صورت گرفته در شرایطی که کشور برای برون رفت از شرایط دشوار اقتصادی، به سرمایهگذاریهای خارجی مانند نان شب نیاز دارد، آن توافق نامه ها هنوز از روی کاغذ فراتر نرفته و همچنان در صف انتظارباقی مانده است. در حالی که مخالفان برجام این سند بینالمللی را که به تایید شورای امنیت سازمان ملل نیز رسیده است به زیان منافع ملی و تکنولوژی هستهای کشور میدانند و با نادیده گرفتن خسارتهای بزرگی که طی چند سال گذشته تحریمهایی اقتصادی به کشور و زندگی عمومی مردم وارد کرده است به بزرگنمایی امتیازهایی داده شده به طرف مذاکره میپردازند و از آن به عنوان یک توافق بد یاد میکنند برخی از مقامات کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس نظیر عربستان سعودی و امارات نیز که به خوبی دریافته اند اجرایی شدن برجام نانی را که آنها سالها به بهای تحریم های اقتصادی از ناحیه صادرات کالا به ایران میخورند آجر خواهد کرد و ایران با پیوستن دوباره به اقتصاد جهانی آنها دیگر در منطقه خلیج فارس محل چندانی از اعراب نخواهند داشت ، به نوعی بر سر راه اجرای برجام سنگ اندازی میکنند و در آن سوی دریاها نیز دونالد ترامپ هم صدا با شریک اسرائیلی خود نتانیاهو چشمهای خود را میبندد و مدعی میشود برجام بدترین توافقنامهای است که تاکنون میان آمریکا و یک کشور خارجی به امضا رسیده و دایماً تهدید میکنند که این توافقنامه را ملغی خواهند کرد. در دنیای عجیبی زندگی میکنیم در دنیایی که برخی از مردم رفتارهایشان مصداق آتش زدن قیصریه به خاطر یک دستمال را دارد. در چنین دنیایی انسان به حال برجام و مردان بزرگی که برجام را محقق کردند، میسوزد. مخالفان برجام در داخل کشور عمدتاً افراد و گروههایی هستند که خود را دشمن قسم خورده آمریکا معرفی میکنند و هیچ فرصتی را برای ابراز مخالفت به زعم خودشان با این شیطان بزرگ از دست نمیدهند و درخارج از کشور هم دونالد ترامپ و ناتانیاهو را داریم که از برجام به عنوان توافقی صد در صد به سود ایران و سیاستهای هستهای آن یاد میکنند در این میان فقط مردم هستند که باید تاوان اجرا نشدن کامل برجام وادامه تحریمهای اقتصادی کمرشکن را بپردازند و نظارهگر ادامه دور باطل جنگ و جدالهای سیاسی و جناحی باشند با همه اینها از آنجا که انسان به امید زنده است باید همچنان امید وار باشیم که مخالفین داخلی و خارجی برجام به این نتیجه برسند که برای پرهیز از بروز بحرانهای بزرگ و ویرانگر در سطح منطقه هیچ نوشدارویی کارسازتر از برجام نیست و این واقعیت را هم بپذیرند که هیچ یا همه چیز در دیپلماسی امروز جهان جایی ندارد و در دیپلماسی بده بستان میان طرفهای هر منازعهای حرف اول را میزنند. بدون تردید اگر این واقعیت از سوی مخالفان برجام در داخل و خارج از کشور پذیرفته شود، در دوره دوم دولت تدبیر و امید راه برای به فرجام رسیدن برجام هموار خواهد شد.
0 نظر برای “ راه ناهموار اجرایی شدن برجام”