
اگر به کشور و مردم با استعداد ایران به واقع نه با شعار بی محتوا عشق میورزید، اگر قصد جبران بی تدبیریها و مفتخواری بدنیتان را در سر دارید، اگر قصد دارید نشاط را به زندگی جوانان و خانوادههای ایرانی بازگردانید و همه قلباً نه با ریا و تظاهر شما را تحسین کنند و اثری ماندگار در تاریخ ایران از خود بجای بگذارید، بیاید دانشگاه را تعطیل و از محل درآمدهای گزاف که به نام ترقی علمی کشور اندوختهاید. آنان که زندهاند و آنان به دیار باقی شتافتهاند و مرگ را باور نداشتند، با این همه دارایی، میراثخوران آنان برای بخشش از گناهان به نیابت بعد از مرگ، اموال ایشان را که متعلق به ملت ایران است، بجای هزینه کردن این اندوختهها در سایر کشورهای جهان در تاسیس مدارس فنی و حرفهای بهکار گیرند. شنیده میشود قصد دارند با این سرمایههای نامشروع در کشورهای بیگانه غیرایرانی برای جوانان و خانواده آنان دانشگاه بسازند و درآمد مردم آن کشورها را که مانند هر پدر و مادر عاشق تحصیلات عالیه فرزندان خود میباشند به حسابهای بانکی خود با ولع روانه کنند. خدا کند مردم آن کشورها قبل از آن که جوانان آنها با داشتن مدرک لیسانس، فوق لیسانس و دکتری بیکار در خیابانها روز ولگردی و شبها افسرده به خانه بازگردند و سر سفره پدران و مادران، از درسی که در ایران عبرت گرفته نشد، پند گیرند و این طمعکاران را از خود برانند. البته در مورد تاسیس مدارس فنی و حرفهای نیز باید محاسبهای دقیق صورت گیرد و به قدر نیاز کشور آموزش داده شود که چاقو تیزکن زنگ خانه را نزند و التماس نکند من چاقو تیز کنم و به خاطر خدا چاقوی خود را بیاورید تا تیز کنم و نانی برای خانواده خود ببرم.
مراقب باشید در این مهم نیز اندازه نگهدارید با فرهیختگان متخصص مشورت کنید که برای لااقل بیست سال آینده کشور به چه تعداد سازنده بنا و چند هزار نفر صاحب حرفههای متعارف در تعمیر وسائل نقلیه و رفع نواقص وسایل برقی و آبرسانی خانهها و سایر فنون نیاز داریم با کسانی مشورت کنید که تظاهر به ایمان نمیکنند به قصد خیانت به کشور، کما اینکه قبلا چنین کردند تا پس از بیست سال باز شاهد بیکاری کارآموختگان در کنار تحصیلکردگان نباشیم. بخدا پول آنقدر با ارزش نیست که با جمع آن ملتی را نگونبخت کنیم. آن هم در کشوری مثل ایران که مردم آن دارای استعداد برجسته هستند که توانایی خود را در سطح جهان ثابت کردهاند آنان که به روز جزا و به مالک یومالدین قطعاً نه فقط با زبان ایمان دارند میفهمند که چه میشنوند و در کدام دادگاه باید پاسخ دهند و توبه آن روز پذیرفته نیست. آنجا دنیای یقیین است آنجا با زیبایی سخن میتوان کسی را فریب داد. آنجا از تبهکاران و مفتخواران ثروت مردم فقیر ایران، عذری پذیرفته نیست.
آن کس که با اندیشه درآمد و سوء استفاده از عشق مردم ایران به تحصیلات عالیه را می فروخت و ارزش معنوی علم را به کالا تبدیل کرد تا با مسابقه کنکور، جوانان را بجان هم بیاندازد به کشور خیانت کرد. اگر چه صدها خدمت هم کرده باشد که همه تباه شد. خدا از سر تقصیر او بگذرد و گناهانش را بیاموزد. گروه گروه جوانان بیکار به اعتیاد روی آوردهاند گروه گروه بیکاران خانوادههای ثروتمند و قدرتمند وسائل نقلیه گران قیمت به عنوان اسباب بازی در اختیار فرزندان خود میگذارند که جوانان بیکار آنها و احساس حقارت نکنند و در بزرگراهها به چپ و راست بروند. شیشه مصرف کنند و صدای بلند خنده آنان دل آن خانوادهها را شاد کند، غافل از دل غمگین آنان که بر سفره نان ندارند و لقمهها را از چنگ یکدیگر میربایند، زیرا امروز کمترین قیمت یک لقمه نان و پنیر صدتومان است.
آیا آن شهریههای گزاف که از جیب مردم بی نوا به سوی حسابهای بانکی سرازیر شد . به این تیره بختی مردم ایران میارزد؟ پس حال که به جهان ارواح رفته اید خواهد چشید طعم تلخ آن را. هر وقت که ایرانیان را به سوی خود میخوانیم تا از ما حمایت کنند، نام آنها ملت نجیب ایران است و آنگاه که یکی بر ما بتازد نانجیباند و باید به اتهام (تشویش اذهان عمومی) مجازات شوند، تا کسی جرات انتقاد را به خود ندهد، که بیکاری جوانان ناشی از چیست و حاصل عمل کی هست. بهترین دلسوزان کشور، اهل انتقادهای سخت فورا تقسیم میشوند، انتقادکننده سازنده و انتقادکننده مخرب چون اعتراض کردند و علت بیکاری جوانان با استعداد ایران را مورد نقد قرار دادند درردیف انتقادکنندگان مخرب قرار میگیرند که به یکی از سیاستهای خارجی وصل هستند در نقش جاسوس و چون مجازات جاسوسی و تشویق اذهان عمومی سخت است با لب فروبندند یا ناپسندیها را توجیه کنند که جوانهای تحصیلکرده بیکار نیستند آنها ماهی میفروشند میفروشند. راننده آزانساند یا هر جوانی که هفتهای دوساعت از بیماری پرستاری میکند شاغل است نه بیکار و این آمارگیری درروش دولتهای پیشین نیز متداول بوده. یا فلان کس اگر پولها را به حساب شخصی خود واریزی میکرده و به خزانه داری کل نمیفرستاده، قبلی و قبلی و قبلی نیز چنین میکرده و مجوز انجام این کار را نیز داشته است. پس افشاکننده مخرب ات و نانجیب و او نیز باید مجازات شود. سخن از بیکاری جوانان نکنید تا نانجیب و مخر نگیرید و مجازاد و مجازات نشوید. انتقادکنندگان سازنده بعنی متخلفان را در صف دوستانی خود به آنها صله و جایزه اعطا میکنیم چون وجود ما را قبول دارند و ما را نصیحت میکنند.
مسئله بیکاری جوانان و عوارض و آثار بیکاری آنها را جدی بگیریم . ادامه این وضع ما را به کجا میبرد. بیائید حتی بهصورت آزمایشی اگر به صورت آزمایش دانشگاههای شهریه بگیر را مدتی تعطیل کنیم و به جوانان خود به تعداد لازم برای کشور حرفه و فن بیاموزیم تا با تدبیر و برنامهای مدون روانه زندگی و تشکیل خانواده برای آینده ایران تولید نسل کنند و اثری ماندگار از خود به جای بگذاریم، خود را مشغول آفرین و قدرشناسی آیندگان نماییم نام ما را در فهرست (انسان) ثبت کنند نه حیوانات انساننما که یکدیگررا میدرند. دانشگاهها را تعطیل کنند شهریهها را از مفتخوران پس بگیریم و به خزانه دولت واریز کنیم چون یکی از مجازات کلاهبرداری و ردمال به حساب آن است. علمی را که فراست آن را سلب کنند و خرید و فروش کند و برای خریدار نیز یک نتیجه باشد و منجر به بیکاری شود، مصداق باشد کلاهبرداری است.
0 نظر برای “ دانشگاه ها را تعطیل کنید”