
در اخلاق حرفهای وکالت نیز همانند دیگر حرف و صنوف، گاهی شاهد «بی اخلاقی» هستیم با این تفاوت که این رویکرد «خلاف شان» میتواند بیشتر از سایر صنوف به وکیل ناقض اصول حرفه ای و نهاد وکالت آسیب زند. به ویژه اینکه برخی از این همکاران متاسفانه تشنه نام و القاب، درصددند خود را یک سرو گردن بالاتر از همکاران پیشکسوت نشان دهند. شاید بتوان منشا و علت فزونی این آفت را در فروپاشی اخلاقی برخی مسوولان رده بالا و به تبع آن، جامعه ریشهیابی کرد. از این رو، انحطاط اخلاقی در نظامهای حرفهای و رسانه ای [ونه الزاما همه آنها] یکی از پدیدههای ناهنجار و رایج شرایط کنونی کشور ماست. اینک نگارنده به نمونهای از این نوع «بیاخلاقی» اشاره میکند.
همکار جوان محترمی در فضای مجازی و در اعتراض به نامه اسکودا و با پیش کشیدن مسالهای صنفی، «پیشگویی» میکنند برخی با رویکردی که به نظرشان نامتعارف است، قصددارند «امکان لابی و هماهنگی برای تعیین هیات رئیسیه اتحادیه در اجلاس آتی» را فراهم نمایند و در این کنایه نسبتی را[البته نه الزاما وهنآور] به عنوان «صندلی نگهدار» به وکیل محترم و سرشناس جامعه وکالت میدهندکه صوراسرافیل باتوجه به انتشار علنی این نوشتار در فضای مجازی و واکنش برخی همکاران وکیل و مخاطب [منتسب الیه] در چارچوب رسالت مطبوعاتی و مشی نشریه نوشتار منتقد و پاسخ مخاطب و نظر مشفقانه همکار وکیلی را[بدون اظهارنظر] منتشرمیکند که تا اینجا، نیاز به تفصیل نیست ولی انگیزه نگارش این یادداشت وقتی ایجاد میشود که واکنش این همکار جوان به این روند منطبق با اصول رسانهای صوراسرافیل با مرقومه دیگری در فضای مجازی آن هم توام با وهن با استعمال عبارت«روزی نامه» و عبارات دیگر عاری از حقیقت، منتشر میشود که حال نگارنده به عنوان وکیل و روزنامهنگار با اعتقاد به تساهل و اجتناب از اطاله کلام در مورد نوشتار ثانوی این همکارجوان، تنها به نکاتی اشاره میکند. نخستین پرسش در مورد مرقومه ایشان تحت عنوان(گمشده امروز: اصول و اخلاق حرفهای) این است که همکارجوان- لابدآشنا به به مقررات قانون مطبوعات - چرا واکنش ثانوی یابه اصطلاح نظرصائب خود را به نشریه ارسال نمیکنند که با کمال میل چاپ شود؟ و اساسا با وجود انتشار علنی انتقاد این همکار محترم در فضای مجازی(آن هم دریک مساله صنفی) ایشان با کدامین مستند قانونی ادعا دارند که، صوراسرافیل قانونا مکلف به کسب اجازه چاپ بوده است؟ دومین پرسش حیرتانگیز این است که این دوست گرامی چاپ نوشتار مستقل صاحبنظران حقوقی و دانشگاهی برجسته کشور را درباره کودتای 28 مرداد و پردهبرداری از اسناد سیا«مصاحبه» و به نوعی «خیال بافی مناظرهکنندگان» توصیف میکنند و این در حالی است که اساسا مصاحبه یا مناظرهای در بین نبوده است؟! و معلوم نیست همکار محترم حقوقدان (فارغ از اشراف شان به زوایای این واقعه ننگین!) انتشار مطالب مجزا را چگونه «مصاحبه یامناظره» تلقی میکنند و صوراسرافیل را با وجود تصریح به اینکه «این نوشته صرفا نظرنویسنده است» مورد تخطئه قرار میدهند غافل از اینکه از نظر اخلاق حرفهای این منتقد جوان واجدصلاحیت و یا موقعیتی نیستندکه مدیر مسوول محترم صوراسرافیل و مشی نشریه را موردعتاب و وهن قرار دهند زیرا که اظهار مینمایند «متاسفانه مدیر محترم این نشریه از روزنامهنگاری فقط تیترهای مثلاجنجالی و تبلیغات را آموختهاند و گویا محتوای مطالب برای ایشان چندان محلی ازاعراب ندارد» بااین حال وقتی با انتشار مرقومه دیگر ایشان در فضای مجازی با عنوان (لزوم آموزش اخلاق حرفهای توسط کانون وکلا) مواجه میشویم که ضمن آن اذعان دارند «مهمترین حوزه از نظر نگارنده بحث اخلاق و شئونات حرفه ای وکالت است» معلوم میشود دوست جوان ما نه تنها خود را ناقض اخلاق حرفهای ندانسته و بلکه معلم اخلاق حرفهای میشمارند!
0 نظر برای “ بی اخلاقی در اخلاق حرفه ای”