
ایران رویایی همه ما، تصویری از زیست اخلاقی و شایسته در سایه آرامش و بیجنگی و رفاه و شادی دارد. چهار عنصر فرصت، تهدید، قوت و ضعف در سیستم فکری تحلیل انتخابات باید فعال گردد تا بتوانیم با بینشی دقیقتر تحلیل کنیم. ما ایرانیان تجربه تاریخی انبان و انباشتهای داریم و میدانیم چه میخواهیم. نهضت مشروطه و ملی شدن نفت و انقلاب اسلامی عبرتها و حکمتهای فراوانی دارد که بایسته تحلیل است و با سپران دوران تثبیت انقلاب اسلامی، فاز توسعه و ترمیم و ارتقای کیفی فرا رسیده و باید آگاهانه بدان بپردازیم. سخنان نامزدها در مناظرات هم گواه اشتراکات فراوان در حوزه اهداف است. همه از فساد خستهاند. همه تغییر را میپسندند. حقوق شهروندی و کرامت و حفظ و حراست از حق مردم را شعار خود میدانند. اما راهبردها و پیشینهها یکسان نیست.
عنصر ایده و پدیده در تحلیل و ارزیابی و قیاس یک راهبرد اثربخش است. باید دید ایده نامزدها در حوزههای آرمانی مردم چیست و سپس پدیدارهای آنها شامل کردار و گفتار و همپیمان و همکارانشان را تعلیل و تحلیل کرد. آگاهی از وضعیت موجود و تسلط بر اراده عمومی جهت حصول وضعیت مطلوب یک شاخص مهم برای نامزدهاست. نکته اساسی اینجاست که آیا نامزدهای موجود مردم ایران و اراده ناب آنها را نمایندگی میکنند؟ این سوال همیشه باید ذهن ما را درگیر کند که آیا نامزدها محصول گردش آزاد نخبگان و رشد بیمانع برای کسب تصدیهای عمومی هست یا خیر؟یعنی آیا مردم وقتی سیمای نامزدها را میبینند حس میکنند که جلوه ارادهشان را آینهداری میکنند یا تصویرگر اقتدار حکمرانی و خروجی محافل همبسته قدرت هستند؟
منصرف از این پاسخ پیشاانتخاباتی که مثنوی درازدامنی خواهد بود و ایرادات ساختاری ما در تحقق مردمسالاری را عیان خواهد ساخت، در دوران عرضه برنامه نامزدها باید دید دولت مطلوب آنها چه افق دغدغه ورزانه در حوزه حقوق شهروندان دارد.آیا پشتیبانی از قانون اساسی را وظیفه دولت میدانند و برای تکریم کارگر و معلم و بازنشسته و جوان جویای کار قد علم میکنند؟
آیا درد شش ماه حقوق نگرفتن کارگر معدن دورافتاده را تاب میآورند و برای زجر بازنشسته ابرودار که سفره خود را تهی از رونق میبیند گریبان چاک میکنند؟ جفا به زندانی سیاسی که صرفا به جرم نقد و مخالفت با روندها حبس ناروا می کشد را تحمل میکنند.
تخریب محیط زیست ناهارخوران تا ویرانی گتوند و خشکی تالاب گاوخونی و آلودگی ریزگزد اهوازی را غم تار و پود وجود خود میبینند؟ عزت فروخفته زایران ایرانی که در رفتار شنیع برادران عربستانی در حوادث پیدرپی و از جمله منا ملکوک شده را صیانت میکنند؟ پاسدار خون شهدای هستهای و حامی فعالیتهای صلحآمیز هستهای که با بهایی سترگ حاصل شده است هستند؟ از شفافیت اطلاعات و شیشهای سازی دیوار حایل دولت و ملت دفاع عملی میکنند؟ حاضرند بساط توصیه بازی و رانت سواری و رابطه سالاری اطراف و اکناف خود را جمع کنند و اصل برابری و شایسته سالاری را قاموس سلوک سیاسی خود قرار دهند؟
راه منتقد را با پروندهسازی و مانع تراشی و رسواسازی سد میکنند یا با ایجاد امنیت کنش مدنی مانع تضییع حق بر انتقاد همه صاحبان مناصب عمومی میشوند؟ باید بگویند نظرشان در باب حصر و حبس و تبعید و رد صلاحیت چهرههای اثر گذار حوزه عمومی چیست و اگر ادله ی دارند صریح و روشن با مردم گفتوگو کنند.
مردم باید بدانند و بتوانند در روند تبلیعات و مناظرات تشخیص عیار صداقت نامزدها را احراز کنند، تایید و رد صلاحیت واقعی موکول به اراده عمومی است. باید بتوانند با مردم رابطه اقناعی بر قرار کنند و مثلا اگر از یارانه حمایت یا انتقاد میکنند اثر ان بر روند توسعه انور زیربنایی یا فقر زدایی تشریح کنند. باید شاخصهای دولت رفاهگستر در حوزه تامین اجتماعی و بهزیستی و حمایت از گروه های خاص و محرومان را تحلیل کنند. باید گفته شود انقلابی که برای تکریم مستضعفان و روی دوش محرومان بوده چرا بعد چهار4 دهه اینقدر رنجور فقر عریان است و باید راهکار ارائه دهند. انتخابات دیگر فرصت آزمون و خطا نیست.کارکرد مضحکی است اگر صرفا فضای انتخابات رخصت چهرهسازی جمعی از نامزدها به نفع مقاصد شخصی و غیرملی باشد. کشوری با این همه مشکل نیاز به افراد ایدهمند و مجرب و کار آزموده و پاکدست و میهنمدار دارد. نظام حقوقی که رییس دولت میخواهد پشتوانه اقدام خود کند چقدر میتواند به تحقق پذیری این اهداف کمک کند؟
رییس جمهوری که وعده دفاع از حقوق قومیتها و اقلیتها را میدهد باید بداند که میتوان با تمرکز بر ایده ایران یکپارچه و هم داستان، آموزش زبان مادری را ارج نهد و نخبگان اقلیتها را در متاصب عمومی بگمارد و احوال شخصیه آنها را مداخله پرهیزانه حمایت کند. صراحت لهجه و استحکام عمل و دوراندیشی و بلند نظری خصوصا در سازمان فکری و نظام اجرایی بدون اتگا به اراده عمومی ناب مردمی متصور نیست. کوشش های نافرجام پیشین پلی است برای رفتار سنجیده ایندگان. ایران امروز به یک رستاخیز فکری نیاز دارد. انتخابات آینده رفراندوم «آری یا نه به حقوق شهروندی» است. مردم شریف و سختی کشیده ما باید با درک حقیقت رفتار و منش نامزدها دلدادگان واقعی به حقوق شهروندی را برکشند.
به قول عارف قزوینی: «همیشه مالک این ملک ملت است که داد. قباله دست فریدون، سند به دست قباد».
مردم ما باید مسئولیت اقدام خود را پذیرفته و برای تغییر مطلوب هزینه مقبول بپردازند. مطالعه و مشورت و تحلیل دقیق با مردم است . چنانچه در شاهنامه میخوانیم فره ایزدی و تاییدات الهی با مردمی است که فرصتها را مغتنم شمرده و نعمتها را پاس داشته و اهل فضل و داد را به کارهای بزرگ میگمارند.
برین بر نیامد بسی روزگار که بیدادگر شد سر شهریار
همه مردمی نزد او خوار گشت دلش بر ره گنج و دینار گشت
به مردم جفا کرد و تقصیر داشت همه ناقدان را به زندان گماشت
نگردد همی بر ره بخردی از او دور شد فره ایزدی
امید که مردم با تشخیص درست و هر چند نسبی و خطاپذیر مردمسالاری را با ابزار و لوازمش ارج نهاده و تکریم کنند تا آیندگان بر ما شماتت بیتفاوتی میهن و تضییع فرصتها نکنند. کشورهای منطقه با رشد تولید ناخالص ملی 8 درصد و ما با رکود و تورم و ذیلنشینیهای حقوق بشری و فقر و فساد و تبعیض... حتما شایسته ایرانی و اسلامی بهترینهاست. شک نکنیم.
0 نظر برای “ انتخابات آینده رفراندوم «آری یا نه به حقوق شهروندی» است”