
تا پیش از انقلاب صنعتی و تا پیش از عصر انفجار اطلاعات و پیدایش شبکههای مویرگی ارتباطات که به گفته دانشمندان بزرگ رسانه و علوم ارتباطات همچون مارشال مک لوهان کاندایی دنیا را به دهکده جهانی ارتباطات تبدیل کرد و حتی تا پیش از جهانی شدن تجارت در آغاز قرن بیستم میلادی این فعالان اقتصادی و صاحبان سرمایه بودند که برای دستیابی به امتیازها و فرصتهای تجاری در فراسوی مرزهای ملی دست به دامان سیاستمدران و دولتمردان می شدند و به عبارت دیگر این گردونه سیاست بود که تجارت و اقتصاد کشورهای جهان را قافله سالاری میکرد، اما امروز و در دهکده جهانی ارتباطات که هر تجارت پیشه و هر فعال اقتصادی در چشم برهم زدنی میتواند با شرکای تجاری خود در هر گوشهای از جهان پهناور ارتباط برقرار کند، این سیاستمدران و دولتها هستند که فعالان اقتصادی و تجار و صنعتگران را وسیله برقراری ارتباط با دیگر کشورها به منظور پیشبرد اهداف توسعه اقتصادی خود میکنند و بسیاری از ساز و کارهای دیپلماسی امروز کشورهای پیشرفته صنعتی جهان با بهرهگیری از نظرات مشورتی و رهنمودهای فعالان اقتصادی و بازرگانان که نبض اقتصاد و تجارت جهان را در دست دارند، تنظیم و اجرا میشود. تازهترین نمونه غافلهسالاری سیاست را میتوانیم در سپرده شدن زمام امور ابر قدرت اقتصادی و نظام جهان یعنی ایالت متحده آمریکا به دست یک تجارت پیشه میلیاردر که ثروتی افسانهای دارد به نام دونالد ترامپ مشاهده میکنیم. ترامپ با دادن وعدههای شیرین اقتصادی و بالابردن سطح رفاه مردم آمریکا و ایجاد اشتغال برای بیکاران آمریکایی راه رسیدن خود به کاخ سفید را برابر هیلاری کیلینتون سیاستپیشه و استاد دیپلماسی هموار کرد و حتی بعد از ورود به کاخ سفید به خاطر اعتقادی که به نقش بولدزری اقتصاد و تجارت در افزایش قدرت نظامی و سیاسی این ابر قدرت دارد بیشتر اعضا و مشاوران دولت و حتی وزیر خارجه خود را از میان تجارت پیشگان و مدیران کارتلها و بنگاههای بزرگ اقتصادی و نفتی برگزید. قدرت گرفتن یک تاجر میلیاردر در منظومه هیات حاکمه آمریکا به حوزه دیپلماسی دولت ترامپ سرایت کرد و برای اولین بار در تاریخ معاصر آمریکا بجای یک دیپلمات ورزیده رئیس یک کمپانی بزرگ نفتی به نام رکس تیلرسون که کمترین تجربهای در سیاست و دیپلماسی ندارد از سوی ترامپ به وزارت خارجه آمریکا منصوب شد تلیرسون شصت و چهار ساله که تا پیش از انتصاب به این سمت ریاست یکی از بزرگترین کمپانیهای نفتی آمریکا به نام اکسان موبیل را بر عهده داشت و مانند خود ترامپ روابط گرم و دوستانهای هم با ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه دارد، اکنون بر صندلی جانکری دیپلمات کارکشته و وزیرخارجه دولت باراک اوباما تکیه زده تا با نگاهی تاجر مابانه و کاسبکارانه سیاست خارجی دولت دونالد ترامپ را مدیریت کند. اما پیش گرفتن تاجر پیشگان و فعالان اقتصادی بر سیاستمدران و دیپلماتهای حرفه ای تنها به آمریکا و دولت ترامپ محدود نمیشود و در بسیاری از اقتصادهای آزاد جهان مدتهاست این تاجرپیشگان و مدیران کارکشته بنگاههای بزرگ اقتصادی هستند که ماشین سیاست خارجی آن کشور را هدایت میکنند. کشور اتریش در اروپا و کشورهای استرالیا و نیوزلند چند نمونه بارز این گونه کشورها هستند در اتریش سفرای اعزامی به کشورهای مختلف جهان باید علاوه بر آشنایی با فوت و فن دیپلماسی افرادی تاجر پیشه و آشنا به رموز کسب و کار و نفوذ در بازارهای حوزه ماموریت خود باشند و این اتاق بازرگانی اتریش است که باید صلاحیت این افراد را برای تصدی پست سفارت تایید کند فلسفه دخالت اتاق بازرگانی در تایید صلاحیت سفرای اتریش اولویتی استکه امروز مسائل اقتصادی و تجاری بر مسایل صرفاً سیاسی و دیپلماتیک این قبیل کشورها دارند. آنها استدلال میکنند که چون دوران جاه طلبیهای سیاسی و کشور گشایی مدتهاست به سرآمده است، اما به سفرایی نیاز داریم که بتوانند به گسترش روابط اقتصادی و تجاری اتریش با کشورهای حوزه ماموریت خودکمک کنند و سهم بیشتری از بازار آن کشورهارا برای محصولات صادراتی به دست آوردند تا از این طریق اقتصاد اتریش توسعه پایدارتری پیدا کند و اشتغال و ثروت بیشتری در داخل کشور تولید شود در استرالیا و نیوزلند نیز مشابه همین وظیعت حکم فرماست و حتی در موارد سفرای این کشورها براساس قراردادی با دولت امضا میکنند نقش یک پیمانکار را برای تلاش در راه توسعه صادرات دولتهای متبوع در حوزه ماموریت خود بر عهده میگیرند و حقوق و مزایای آنها بر اساس میزان توافقی که در انجام تعهدشان به دست میآورند به آنها پرداخت میشود. این تصویری مختصر از اهمیت بهسزایی است که امروز اقتصاد و تجارت در منظومه سیاست خارجی و اهداف اقتصادی کشورهای پیشرفته جهان پیدا کرده و بر خلاف گذشتههاکه اقتصاد دونباله رو سیاست و دیپلماسی بود امروز این سیاست و سیاستمداران و دیپلماتها هستند که پشت سر مردان اقتصاد و تاجر پیشه حرکت میکنند، دلیل رشد و رونق سریع اقتصادی این کشورها را هم باید در همین واقعیت جستجو کرد اما با کمال تاسف در کشور ایران وضع کاملاً به گونهای دیگر است و به دلیل سلطه سنگین دولت و نهادهای مختلف حکومتی بر تصدیگریهای اقتصادی این مردان سیاسی هستند که با تکیه زدن برمناسب دولتی و حکومتی درباره اقتصاد و تجارت کشور تصمیم میگیرند و در نتیجه مدیران بنگاههای اقتصادی و کارآفرینان در این تصمیمگیریها محلی از اعراب ندارند. تا جایی که حتی بالاترین و مهمترین تشکل فعالان اقتصاد و تاجر پیشگان ایران یعنی اتاق بازرگانی و صنایع و معادن که نام پارلمان بخش خصوصی بر روی آن نهادهاند نقش حاشیهای و تشریفاتی در سیاستگذاریها و برنامهریزیهای اقتصادی دولت ایفاد میکند چه رسد به اینکه بخواهد در باره ماهیت و شرایط انتخاب سفیران اعزامی به خارج از کشور اظهارنظر کند. امروز سفرا و سفارتخانههای ما در خارج از کشور بیشتر توجههشان روی مسایل سیاسی و دیپلماتیک آن هم از نوعی خاص که چندان با نیاز های واقعی کشور سازگاری ندارد متمرکز است ضمن آن که به دلیل وجود پدیده ایرانهراسی در جهان به خصوص کشورهای غربی و مناسبات نه چندان حسنه ما با بسیاری از کشورهای پیشرفته صنعتی جهان و زنجیر تحریمهای اقتصادی که بر دست و پای اقتصاد،تجارت و بانکداری ما بسته شده اصولا سفارتخانههای ما نمیتوانند نقشی در توسعه روابط تجاری و اقتصادی ما با کشورهای حوزه ماموریت خود ایفا کند، کما اینکه از یک سال پیش بعد از امضا توافقنامه هستهای میان ایران و کشورهای 5+1و آغاز عصر موسوم به پسا برجام به رغم سفر هیاتهای اقتصادی متعدد کشورهای اروپایی به ایران یا بازدید رئیس جمهور از چند کشور اتحادیه اروپا و آن همه قول و وعدههایی که در خصوص آمادگی سرمایهگذاران اروپایی در ایران داده شده بود هنوز که هنوز است، بنا به همان دلایلی که پیشتر ذکر آن رفت هنوز هیچ یک از آن قولها و وعدهها به مرحله عمل نیامده و هنوز نتوانستیم از توافق تاریخی برجام که زمینه بسیار مساعدی را برای شکست بنبستهای اقتصاد و تجارت ما ایجاد کرده بود به سود خارج کردن کشور از رکود اقتصادی و دمیدن روحیه امید نسبت به آینده در جامعه و گروههایی که از تنگناها و فشارهای معیشتی به جان آمدهاند استفاده کنیم به راستی که ما ایرانیان در فرصتسوزی میان ملتها و کشورهای دنیا یگانه هستیم .
0 نظر برای “ اقتصاد قافله سالار سیاست و دیپلماسی در جهان امروز”