
برای ساختن یک شهر خوب، همه باید مسئولانه مشارکت کنیم. هر کدام از منظری شهر خوب را فهم میکنیم. نگاه افلاطونی به شهر سرشار از منویات اخلاقی است. او شهر را قانونی صرف نمی پسندد. بلکه شهر اخلاقی را ترویج میکند. وی میگوید:"زينت انسان به سه چيز است، علم، محبت و آزادي" زینت شهر پویا هم برخورداری از همین سه مولفه است. شهروند خوب کسی است که فرمانروایی و فرمانبری، هر دو را خوب بداند و به موقع به کار بندد.
افلاطون میگوید"در شهر بد، ستم فرمانروایی میكند"
به مفهوم مخالف سخن او، شاخصه خوب بودن شهر، استقرار حق و عدل و امنیت مبتنی بر عدالت است. شهر انگاه آرامش دارد که حقوق همه شهروندان پاس داشته شود. عزت و کرامت و شرافتشان تشخص داشته باشد. سوداگرانه و دلالانه به شهر و شهروندان نگریسته نشود. سیمای شهر در مدار خرد بزرگان، انگاه موجه است که آراسته به زیور زیبایی برونی و حسن درونی و اخلاقی و معنوی باشد. از میزان خارج نشدن به تعبیر قرانی و انسانی بودن به تعبیر امروزی وصف شهر مطلوب است. ارسطو شهر را برمدار حقوق شهروندی و کرامت و عزت و خیر توصیف میکند و غایت القصوی سیاست متولیان شهر را پروردن مردمانی بافضیلت و عالیقدر میداند که در اعمال و رفتارشان آثار نجابت و شرافت هویدا باشد؛ او قائل است که متصدیان اداره شهر باید خیرشناس و نیکو مسلک باشند.
0 نظر برای “ آداب شهروندی و آیین شهرداری”