
تاریخ جهان سرشار از نام چهرههایی است که هر یک به دلایلی جزو چهرههای نامدار محسوب میشوند. شماری از این چهرههای تاریخی به دلیل کارهای نیک و خدمات درخشانی که در دوره حیات خود انجام دادهاند، نامشان در تاریخ جهان به ثبت رسید و برخی دیگر به خاطر شرارتها و مظالمی که در طول زندگی در حق سایر ابناء بشر مرتکب شدهاند نام ماندگاری در تاریخ بشر پیدا کردهاند، بنابراین شاید بهتر آن باشد که در سلسله مطالبی از این دست که برای چند شماره در صفحه دریچه صوراسرافیل به چاپ خواهد رسید، چهرههای نامدار را به دو گروه چهرههای نیکنام و چهرههای سیاه و بدنام که هر دو به صورت واقعیتی انکارناپذیر جایی را در تاریخ زندگی بشر از دیرباز تا به امروز به خود اختصاص دادهاند، تقسیم کنیم و درباره نقش و زمینههای پیدایش آنها در جوامع بشری به تفکر بپردازیم، تفکر در وقایع و رویدادهای تاریخی و افراد و شخصیتهایی که در به وجود آوردن این وقایع دست داشتهاند، میتواند جوامع بشری را در انتخاب راه بهتر در زندگی و عبرت گرفتن از رویدادهای نیک و بد تاریخ یاری دهد، هرچند که متاسفانه تجربه نشان داده انسانها چندان علاقهای به عبرت گرفتن از تاریخ خود و دیگران نشان نمیدهند و به همین سبب وقایع تلخ و ناگوار تاریخی در هر نسل به گونههای مختلف تکرار میشود. با همه اینها مطالعه وقایع و رویدادهای مهم تاریخی و بازیگران آن همواره از جذابیت خاص خود برخوردارد است که یقینا مطالعه سرگذشت خالقان سرشناس این وقایع هم از این قاعده مستثنی نیست.
(Samuel Leibwitz)
1978-1893
ترجمه و تدوین: غلامرضا کیامهر
در میان وکلای مدافع معروف جهان وکلایی هستند که به شکست ناپذیر شهرت پیدا کردهاند. منظور از شکستناپذیر قدرت آنها در دفاع از موکلانشان و گرفتن حکم تبرئه آنها حتی در مورد موکلینی که همه شواهد و مدارک بر علیه آنها بوده است.
ساموئل لیبوویتز در تاریخ حقوقدانان و وکلای مدافع آمریکا یک اسطوره به حساب میآید و بسیاری از آمریکاییان داستانهای مربوط به شرح مدافعات او را با آب و تاب برای هم تعریف میکنند. ساموئل لیبوویتز فرزند یک خانواده آمریکایی رومانیالاصل بود که تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته حقوق کیفری به اتمام رساند و وارد حرفه وکالت شد. او در سال 1893 در شهر لاچی رومانی به دنیا آمد و در ماه مارس سال 1897 همراه خانوادهاش از طریق بندر نیویورک قدم به خاک آمریکا گذاشت.
گرچه ساموئل لیبوویتز به عنوان مشاور حقوقی بسیاری از پروندههای جنایی پر سر و صدا در محاکم آمریکا بوده و یا در نقش وکیل مدافع چنین پروندههایی مسوولیت دفاع از موکلان خود را بر عهده گرفته، اما از میان آن همه پرونده، پرونده معروف به (Scottsboro Boys) مربوط به نه جوان آفریقایی تبار ساکن آلاباما آمریکا بود که در سال 1931 به جرم تجاوز به عنف به مجازات مرگ محکوم شده بودند. پس از آن که در رای صادره از سوی دادگاه عالی آمریکا تعلیق شد، به درخواست موسسه بینالمللی دفاع از حقوق کارگران وابسته به حزب کمونیست وقت آمریکا، ساموئل لیبوویتز وظیفه دفاع از متهمان را بر عهده گرفت. درخواست حزب کمونیست از ساموئل لیبوویتز که از نظر سیاسی جزو مخالفان کمونیسم محسوب میشد و اصولا اعتقادی به طبقهبندیهای اجتماعی و مرامی، شگفتی بسیاری از آمریکاییان را برانگیخت.
انتخاب لیبوویتز به عنوان وکیل مدافع پرونده نه جوان اسکاتبورو حاکی از آن بود که حزب کمونیست آمریکا عزم خود را برای نجات آن نه جوان از مجازات مرگ جزم کرده است. البته مسوولیت اصلی دفاع از آن نه جوان را حزب کمونیست بر عهده یکی از حقوقدانان عضو حزب به نام جوزف برودسکی (Joseph Brodsky) واگذار کرده بود و قرار بود لیبوویتز به عنوان دستیار وکیل مدافع انجام وظیفه کند.
ساموئل لیبوویتزبعد از مطالعه سوابق پرونده آن نه جوان محکوم به مرگ و یقین حاصل کردن در خصوص بیگناهی آنها، پیشنهاد موسسه بینالمللی دفاع از کارگران وابسته به حزب کمونیست آمریکا را پذیرفت. او استدلالهای همسرش و بسیاری از دوستانش را که به لیبوویتز میگفتند برای گرفتن حکم تبرئه آن نه جوان سیاهپوست در سال 1930 که به تجاوز به عنف به چند زن سفیدپوست در ایالت آلاباما متهم شده بودند کمترین شانس موففقیتی ندارد، ناشنیده گرفت و او مدت چهار سال تمام بی آنکه دستمزد و حقالوکالهای دریافت کند و با هزینه شخصی خودش پیگیر پرونده آن نه جوان سیاهپوست در دادگاههای ایالت آلاباما بود. در آن زمان دادگاههای متهمان سیاهپوست، فاقد هیات منصفه بودند و این تنها قاضی دادگاه بود که رای نهایی را در مورد آن متهمان صادر میکرد. پذیرش و مسوولیت دفاع از آن نه جوان سیاهپوست موجی از خصومت و نفرت در میان سفیدپوستان نژادپرست ایالت آلاباما بر علیه او به وجود آورد، تا جایی که حتی برخی از گروههای سازمانیافته نژادپرست او را به مرگ تهدید کردند.
دامنه این خصومتها و تهدیدها بعد از نخستین رو در رویی با شهود پرونده در خصوص ویکتوریا پرایس (Victoria Price) یکی از قربانیان جنایت نسبت داده شده به نه جوان سیاهپوست به اوج خود رسید.
در همان ایام برخی رسانهها گزارشهایی درباره در معرض خطر بودن جان ساموئل لیبوویتز منتشر میکردند و ابراز تردید میکردند که لیبوویتز از معرکه آن محاکمه جنجالی بتواند جان سالم به در برد. در جریان محاکمه پنج مامور مسلح گارد ملی آمریکا مسوولیت حفاظت از جان ساموئل لیبوویتز حفاظت میکردند. علاوه بر آن 150 مامور مسلح دیگر نیز در آمادهباش به سر میبرند تا در صورت وقوع هرگونه خطر جدی که جان لیبوویتز و متهمان را به مخاطره اندازد، وارد عمل شوند.
در آن زمان لینچ کردن (Lynch) _ زنده زنده اندامهای سیاهپوستان را بریدن_ سیاهپوستان امری متداول در آلاباما و سایر ایالتهای جنوبی ایالات متحده بود. حکم اعدامی که در دادگاه بدوی علیه آن نه جوان سیاه پوست صادر شده بود، لیبوویتز را شگفتزده کرده بود، او با خود عهد بسته بود که تا گرفتن حکم تبرئه آن چند جوان سیاهپوست به مبارزه ادامه دهد. او در سخنانی که در اجتماعات و تظاهرات مردم که گاه تعداد آنها به هزاران تن میرسید قول داده بود که صادرکنندگان آن احکام ظالمانه در دادگاه آلاباما را به دادگاه بکشاند و میگفت تا زمانی که یکی از اعضا فرقه کوکلوس کلان گلولهای در سرش شلیک نکرده به دفاع از آن نه جوان سیاهپوست بیگناه ادمه خواهد داد. ساموئل لیبوویتز با پایمردی در دفاع از آن جوانان سیاهپوست، قلب موکلان خود را هم تسخیر کرده بود، به طوری که آنها میگفتند حتی اگر حکم مرگشان هم صادر شود، عشق لیبوویتز از دلشان بیرون نخواهد رفت. قضات تمامی شعب دادگاههای آلاباما آرایی مشابه و همه در محکومیت موکلان سیاهپوست لیبوویتز صادر میکردند ولی همین شیوه کار عزم لیبوویتز را در دفاع از موکلانش به منظور رهایی آنها از مرگ جزمتر میکرد.
زمانی که لیبوویتز دادگاههای آلاباما را متهم کرد که برای محاکمه سیاهپوستان از نظرات هیات منصفه پیروی نمیکنند. دادگاههای عالی آمریکا از وی خواست تا اتهام وارده را به اثبات رساند که لیبوویتز با اسناد و مدارکی که قبلا از جریان دادرسیها گردآوری کرده بود، در یک جلسه رو در رو با اعضا عیات منصفهای که هرگز در جلسه دادگاه آن جوانهای سیاهپوسن حضور نداشتند، توانست آنها را خلع سلاح کرده و جریان دادرسی را به سود موکلان خود تغییر دهد و پیروزی بزرگ دیگری را به فهرست پیروزیهای خود بیافزاید.
0 نظر برای “ «ساموئل لیبوویتز» وکیل مدافع شکستناپذیر”