صفحه اصلی / اخبار/ صفحه اول / ذبح اخلاق در دعواهای رسانه ای

ذبح اخلاق در دعواهای رسانه ای

ندا فرامرزیان صاحب امتیاز و مدیر مسئول
ذبح اخلاق در دعواهای رسانه ای

از مطبوعات با عنوان رکن چهارم دموکراسی یاد می شود.مطبوعات همیشه اهمیت زیادی در بیداری جوامع داشتند مخصوصا از زمانی که از نهادی مخبر و ناقل اطلاعات به نهادی موثر چون رکنی از دموکراسی  تبدیل شدند که می توانست تاثیرات زیادی برمسائل اجتماعی،فرهنگی و سیاسی مردم و حکومت بگذارد. در گذشته ،مطبوعات با  چالش ها و مشکلات زیادي مواجه بوده كه اصلی ترین مشکل آنان، سانسور بود؛بدین معنا که آنطور که باید در بیان مسائل مستقل نبودند.با گذشت زمان و گسترش مفهوم هایی چون آزادی بیان، حقوق بشر و امثال آن، کم کم مطبوعات هم از قید و بند حاکمان رهایی یافتند و به نشر و اشاعه واقعیات جامعه پرداختند و این چنین بود که سیل اخبار به روی جامعه و مردم باز شد. در شرایط آزادی بیان، سیاستمداران و سردمداران حکومت ها، به جای اینکه به سانسور و حذف اخبار ناخوشایند، بپردازند به تولید انبوهی از خبر پرداختند تا مردم ناخودآگاه چیزهایی را بخوانند که به ضرر آنها نباشد و با این حربه توانستند از خود مطبوعات بر علیه مطبوعات استفاده نمایند ولی با این وجود، مطبوعات توانستند موثر بودن و کارآیی خود را روز به روز افزون سازند چنانچه که در اکثر انقلاب ها و جریان های سیاسی این مطبوعات هستند که نقش اصلی و پیشاهنگ را بازی می کنند.با این وجود رسانه ها در جامعه رسالت و مسئولیت هایی دارند که تقریبا در بیان اساتید رسانه و روزنامه نگاری مشترک است و می توان خلاصه به آنها اشاره کرد. اولین رسالت یا نقش رسانه ها در جامعه، بازسازی فرهنگی و سمت و سو دادن مردم به سوی فرهنگ غنی است،مردم یک جامعه و به خصوص جوانان زمان زیادی را صرف رسانه ها می کنند و خیلی از افکار خود را از آنها می گیرند.رسانه ها می توانند با فعالیت مناسب افکار عمومی را به سمت و سویی درست هدایت کنند.در نمونه منفی آن می توان به تاثیر پذیری جوانان تهرانی از برخی شبکه های ماهواره ای در جریان دو حادثه حمله به بانک ها و یا آتش زدن درب یک مسجد در شرق تهران اشاره کرد.اینجاست که مسئولیت حساس رسانه ها بیشتر از هر زمانی مشخص می شود.رسانه ای چون صدا و سیما با این بودجه کلان باید در این مواقع پاسخگوی افکار عمومی باشد که تاثیرش در فرهنگ سازی چقدر بوده است؟ دومین نقش ،نقش سیاسی مطبوعات است.طبیعی است که جریان های سیاسی هر کدام از رسانه ها برای بیان مواضع خود یا غلبه بر جریان های مخالف استفاده کنند ولی موضوعی که در این میان اهمیت دارد این است رسانه ها باید در این رقابت و کشمکش های سیاسی نباید از یاد ببرند منافع عموم جامعه به کدام سمت است. از دیگر نقش های مطبوعات در یک جامعه می توان به کارکردهای معلوماتی – اطلاعاتی، تفریحی و علمی اشاره کرد.در اصل‏ بیست و چهارم قانون اساسی هم آمده است که:" نشریات‏ و مطبوعات‏ در بیان‏ مطالب‏ آزادند مگر آنکه‏ مخل‏ به‏ مبانی‏ اسلام‏ یا حقوق‏ عمومی‏ باشد." با این شرایط و پشتوانه قانونی واضح است که رکن چهارم دموکراسی، باید حضوری فعال و سودمند در جامعه داشته باشد تا بتواند به کارویژه های خود نائل آید و موثر واقع شود.گذشته از فضای کاملا باز سال های اوائل انقلاب که در تاریخ معاصر بی نظیر است و گذشته از شرایط خاص دوران جنگ ، در دوره اصلاحات شاهد رشد و شکوفایی رسانه های زیادی و فعالیت بسیاری از روزنامه نگاران حرفه ای بوديم. روزنامه نگارانی که هر کدام خود افراد زیادی را بعدها تربیت و به جامعه مطبوعات معرفی کردند.با در تنگنا قرار گرفتن روزنامه نگاران و به حاشیه رفتن بسیاری از آنها نوعی عوام زدگی و ابتذال به فضای رسانه ای کشور حاکم شد.فضایی که باعث شد هر کسی به خود اجازه بدهد به عنوان روزنامه نگار و خبرنگار فعالیت کند بدون اینکه کوچکترین شناختی از این فضا و اصول اولیه ی آن داشته باشد.در این سال ها ما بسیار نمونه ها دررسانه های دو جناح سیاسی رو به رو بودیم که مصداق بی اخلاقی بوده است.سال ها دلسوزان کشور هشدار دادند که اعتماد عمومی و اخلاق پدیده هایی نیستند که بشود با آنها بازی کرد ولی شاهد بودیم در رسانه ها و تریبون های عمومی به بدترین شکل ممکن چه قبح هایی که فرو نریخت.در مورد اخیر و در فضای پر سوتفاهم این روزهای کشور خبرنگاری که سال ها در ایران فعالیت می کرد کلیپی تقطیع شده از دیدار خود با رئیس جمهور اصلاحات در دوران ریاست وی منتشر کرده است که واکنش های زیادی را بر انگیخته است.موردی که مصداق بارز بی اخلاقی در حوزه رسانه است.ماجرا از این قرار است که معصومه علی نژاد کلیپی قدیمی را منتشر کرد که در آن پس از سوال و جوابی با خاتمی در مورد بحث تکخوانی زنان، خود به خواندن آواز مقابل او می‌پردازد.

 

فیلمی که این خبرنگار منتشر کرده، مربوط به دوران ریاست جمهوری خاتمی است.اين خبرنگار در برنامه‌اي كه در يكي از شبكه‌هاي مخالف نظام به خود اختصاص داده، مي‌گويد : رفتم سراغ آقاي خاتمي كه ميليون‌ها رأي پشتش بود، اميد بود كه ممنوعيت صداي زن برداشته مي‌شود، رفتم از او پرسيدم تا حالا صداي تكخواني يك زن را گوش داديد، گفت نه، منم زدم زير آواز!

 

او در ادامه برنامه‌اش فيلمي قديمي منتشر كرده كه مربوط به دوران اصلاحات و زماني است كه اين زن خبرنگار در ايران است. از خاتمي در مورد خوانندگي زنان مي‌پرسد و خاتمي فتواي امام را بيان مي‌كند. سپس او مجدد مي‌پرسد كه اين نظر براي شما خيلي ارزشمند است و خاتمي تأكيد مي‌كند نظر امام است؛ يعني كه برايش ارزشمند است. سپس مسيح علي‌نژاد مي‌پرسد آيا در خلوت خودش تحمل شنيدن صداي زن را دارد و خاتمي مي‌گويد تاكنون پيش نيامده... اين خبرنگار زن در ادامه مي‌گويد من صداي خوبي دارم و شروع به آواز مي‌كند و با تشويق خاتمي روبه‌رو مي‌شود.همه به یاد دارند جریان مصاحبه امام خمینی با اوریانا فالاچی و نظرات بنیادگذار انقلاب در مورد زنان و به ویژه حجاب،که خود نمونه ای از برخورد یک رهبر مذهبی-سیاسی و یک فرد رسانه ای حرفه ای است.حرفه ای بودن با بی اخلاقی کاملا متفاوت است.در روزهای گذشته کامبیز نوروزی حقوقدان و استاد روزنامه نگاری در یادداشت کوتاه خود هم به ابعاد این کلیپ 42 ثانیه یی تقطیع شده و هم به اصول چهارگانه اخلاق روزنامه نگاری پرداخته-که توسط علی نژاد نقض شده- و هم به زشتی عمل این خانم و نیازی به تکرار آن نیست.غرض از این اشارات این است یک، بزرگان قوم باید فکری به حال وضعیت  بيمار اخلاق در جامعه بکنند  و دوم اینکه اصحاب رسانه که جز قشر الیت فکری و در گروه روشنفکران هر جامعه ای هستند در ایران باید بیشتر از قبل در راه توجه به جایگاه خود حساس باشند و حرمت حوزه ی پرمخاطره ای که در آن فعالیت می کنند را اول از همه خود نگاه دارند.پیشنهادی هم به همکاران خود دارم و آن این است این بی اخلاقی ها را جناحی و سیاسی کردن خود شاید بی اخلاقی ای دیگر باشد و بهتر است به فکر درمان ریشه ای براي آن بود ،اخلاق را نباید در پای هیچ قدرتی ذبح کرد.