غلامرضا کیامهر
میوههای درخت برجام هر چند به آهستگی و با برخورد با انواع چالشها، اما به تدریج در حال نمایان شدن است. لغو نسبی بسیاری از تحریمهای اقتصادی، آزاد شدن دلارهای نفتی بلوکه شده در خارج از کشور، از سرگرفته شدن پرواز ایرلاینهای بزرگ بین المللی به ایران، پهلو گرفتن دوباره کشتیهای شرکت کشتیرانی مرکس (MAERSK) بزرگترین شرکت حمل و نقل دریایی جهان در بنادر ایران، خارج شدن چند بانک بزرگ ایرانی از فهرست تحریمهای بانکی و امکان پذیر شدن گشایش L.C برای این بانکها برای فعالیتهای وارداتی و صادراتی که کاهش هزینه های تجارت خارجی کشور را به همراه خواهد داشت، تصمیم شورای اجرایی مقررات اتحادیه اروپا و به دنبال آن دولت بریتانیا به آزادسازی داراییهای بانک صادرات در این کشورها و در یک کلام روشن شدن افق روابط اقتصادی وسیاسی ایران با اغلب کشورهای جهان که سالها ایران را مشمول تحریمهای اقتصادی قرارداده بودند، موافقت وزارت خزانه داری آمریکا با از سرگرفته شدن مبادلات تجاری ایران با شرکتهای خارج از امریکا با دلار و در نهایت اعلام آمادگی بسیاری از کشورهای عضو اتحادیه اروپا برای سرمایه گذاریهای مولد و اشتغالزا در ایران همه و همه نمونههایی از ثمرات درخت برجام است که اگر در ماههای پیش رو این درخت از داخل و خارج کشور دچار آفتزدگی نشود، می توان امیدوار بود که در آینده نه چندان دور قطار اقتصاد کشور روی ریل قرار خواهد گرفت و ما شاهد ورود کشور از دوره طولانی رکود اقتصادی به یک دوره رونق اقتصادی خواهیم بود. اما به رغم همه این نگاههای خوشبینانه به برجام قبل از هرچیز مستلزم وجود یک مدیریت آگاه، مسوولیت شناس و پاسخگو در همه ارکان و دستگاههای اجرایی دولت است خصوصاً در تیم اقتصادی آن است که متاسفانه باید گفت به دلیل نبودن فرهنگ شایسته سالاری در انتخاب و انتصاب مدیران اجرایی از سطوح میانی گرفته تا راس هرم مدیریت سازمانها و از همه بدتر نبودن هم افزایی و هم صدایی میان اعضاء تیم اقتصادی دولت نسبت به موضوعات حساس اقتصادی که سیاستهای ارزی و پولی و مشارکت بخش خصوصی در تصدی گریهای اقتصادی از جمله آنهاست روند به بار نشستن درخت برجام آن طور که متناسب با نیازهای رشد و رونق اقتصادی کشور است، از سرعت لازم برخوردار نیست و همین امر تا کنون اجازه نداده است که توده های مردم ثمرات برجام را در زندگی خود احساس و لمس کنند. ادامه رکود حاکم بر اقتصاد کشور و چراغ نیمه خاموش صنایع نیز گواه دیگری بر این است که فعالان اقتصادی و صنعتگران و تولید کنندگان کشور نیز هنوز نصیبی از میوههای درخت برجام نبردهاند. همین اختلافات نظرهای جدی و فاحشی که میان بانک مرکزی و مرکز آمار ایران در ارتباط با مرجع رسمی انتشار آمارهای اقتصادی وجود دارد و یا عدم اقدام دولت در پرداخت نزدیک به دویست هزار میلیارد تومان بدهیهایش به نظام بانکی و یا پیمانکاران را هم باید نشانههای دیگری از نبود یک مدیریت منسجم و آگاهانه بر سیاستهای سیستم اقتصادی دولت به حساب آورد که باعث ایجاد انواع دست اندازها بر سر راه اجرای به هنگام و نتیجه بخش برجام شده است. البته شخص آقای رییس جمهور به رغم روزه سکوت وزیران کابینه اش در سخنرانیهایی که به هر مناسبت ایراد میکند، تلاش زیادی در امیدوار ساختن مردم نسبت به برجام و به برنامههای اقتصادی دولتش به خرج می دهد ولی به دلیل آن که هنوز تغییری در افزایش سطح رفاه عمومی ایجاد نشده و بسیاری از کسب و کارها هنوز در خواب زمستانی به سر می برند صحبتهای آتشین آقای رییس جمهور در مناسبتهای مختلف نتوانسته آن طور که شاید و باید روح امید نسبت آینده را در مردم و در میان کارآفرینان و فعالان اقتصادی زنده کند. متاسفانه با آن که از دومین سال شروع کار دولت یازدهم بسیاری از صاحب نظران اقتصادی با مشاهده نبود هماهنگی و وحدت رویه میان اعضاء تیم اقتصادی دولت که وزرای صنعت و معدن و تجارت امور اقتصادی و دارایی و بانک مرکزی و سازمان مدیریت و برنامهریزی شاکله آنرا تشکیل می دهند، ایجاد تغییراتی در این تیم را خواستار می شدند، در آخرین ماههای عمر دولت یازدهم به جای تغییرات در سیستم اقتصادی، در کمال ناباوری شاهد تغییرات در راس هرم مدیریت تیم فرهنگی و آموزشی دولت بودیم، تغییراتی که با توجه به شرایط عمومی حاکم بر کشور و وجود مراکز موازی تصمیم گیری درباره مسایل فرهنگی نمی تواند منشاء اثرات چشمگیری در سیاستهای آموزشی و پرورشی و سیاستهای فرهنگی دولت باشد. فرصتها دارد به سرعت از دست می رود و فضای کسب و کار کشور به رغم کاهش نرخ تورم که متاسفانه تمام فکر و توان دولت روی این شاخص اقتصادی متمرکز شده، هنوز برای رسیدن به رونق اقتصادی و سرمایه گذاریهای داخلی و خارجی مساعد نشده و اجرای برخی مفاد برجام هم نتوانسته تاثیر قابل ملاحظه ایی در فضای کسب و کار کشور ایجاد کند.