صفحه اصلی / اخبار/ صفحه آخر / واگويه هاي يك شخص متفرقه

واگويه هاي يك شخص متفرقه


محمدرضا محمدي جرقويه اي 

Misaghmohamady@yahoo.com

 

شاعري جوان در شب شعري پشت تريبون در حال خواندن شعر نو بود با اين مضمون: من مي ايم 

اري من مي ايم 

من به سوي تو ميايم 

اري من مي ايم ......

اين شاعر جوان عادت داشت كه موقع خواندن شعر زياد از حركات دست و سر استفاده كند و همين امر باعث شد كه دست لاي سيم تريبون گير كند و متمايل به افتادن شود كه مجبور شد براي جلوگيري از افتادن روي تريبون خم شود و همين امر موجب شد كه با تريبون روي سرحضار بويژه پيرمردي كه ان جلو نشسته بود بيفتد و با شرمندگي تمام وقتي تريبون را از روي پيرمرد برمي داشت ، عذر خواهي ميكرد. پيرمرد درحاليكه نفسش به شماره افتاده بود به شاعر جوان گفت: نه عزيزم نياز به عذرخواهي نيست تو گفته بودي مي ايي ولي فكر نمي كردم روي سرمن بيچاره بيايي!!!!

شخص متفرقه دوم: منظور؟!

شخص متفرقه اول(نويسنده): منظوري نداشتم، چون در روزنامه ارمان امروز خواندم در دولت قبلي بدون دريافت هيچ دكل يا كالايي ١٣٧ ميليون دلار به چند شركت خارجي در دولت قبلي پرداخت شده، اين لطيفه به ذهنم رسيد!!!

شخص متفرقه دوم: چه ربطي داشت؟ 

شخص متفرقه اول(نويسنده): اخر بنده خدا رئيس دولت قبلي اعلام كرده بود كه براي اداره جهان طرح و برنامه دارد و قادر به مديريت جهان مي باشد!!

شخص متفرقه دوم: خوب؟!!!

شخص متفرقه اول(نويسنده): خوب وقتي در حال اداره جهان باشي مرز رنگ مي بازد و عملا قانون بقا ماده و انرژي حاكم بوده و دلار و پول عملا از بين نرفته فقط از اين جيب به جيب ديگري منتقل شده و خدايي قبلش تذكر داده بود من و تو توجه نكرده بوديم ، پس حق نداريم در روزنامه تيتر بزنيم: " ١٣٧ ميليون دلار در مقابل هيچ" اين تيتر افترا محض است. 

 

0 نظر برای “ واگويه هاي يك شخص متفرقه

منتظر نظرات شما هستیم

نگران نباشید، ایمیل شما منتشر نمیشود.