صفحه اصلی / اخبار/ چارسو / هرچه میخواهی ببر اما نبرنان کسی!

خاطره ه ها درگذرزمان

هرچه میخواهی ببر اما نبرنان کسی!


محمدرضا خلیلی حقوقدان

درباره نان بریدن ازقدیم امثال وحکم فراوان بوده است واین کاربسیار زشت مورد نکوهش قرار گرفته است واشعاری نیز دراین زمینه سروده شده که نیاز به تفصیل نیست .ازجمله شاعر می گوید: «تیغ بران گربه دستت دادروزگار/هرچه می خواهی ببراما نبرنان کسی» وبایداذعان کرد که یکی از پدیده های شایع شرایط کنونی درنظام اداری ما،وجود اشخاصی است که به انواع حیل قصدشان «نان بریدن»است ویژگی که نشانه ناجوانمردی وبه اصطلاح «زیرآب زنی »فرداست وبه این خاطر این اصطلاح رایج است که می گویند فلانی نان رسان ویا نان براست. همواره گفته شده است نان مردم را بازیرآب زنی آجرنکنیم.خاطره ای که اینک ذکرمی شود اگرچه مستقیما مربوط به نمونه این مثل نیست ولی درجریان بیان خاطره به این موضوع نیز اشاره شده است.

قبل از بیان خاطره باید بگویم «تاپدیق» درزبان ترکی به معنی «یافته شده»است یعنی وقتی کسی صاحب چندفرزند دخترمی شودوسپس خداوند به او پسری عطا می کندبراساس عرف قدیمی دربرخی

مناطق آذربایجان نام اورا«تاپدیق»می گذارند.درست مثل جایزه ای که ازتوی پودررختشویی تایدویا فرضاقوطی چای خشک درمیاد!...یاچیزی که ازروی زمین پیدامی شود. اوایل خدمت قضایی، دادرس علی البدل دادگاه شهرستان میانه بودم.پرونده ای باکیفرخواست شفاهی به دادگاه ارجاع شد.موضوع پرونده به شخصی بنام اسمعلی ملقب به «تاپدیق »مربوط می شد که تارزن وآوازه خوان بود ودرمحافل خصوصی تار می زد ومی خواند.ازاین رواورا به اتهام ارتکاب فعل حرام دستگیر وبه دادسرا اعزام کرده بودند که باطرح کیفرخواست شفاهی به دادگاه معرفی شده بود.ابتدا اقدام به تفهیم اتهام نمودم:- آقای اسمعلی...حسب محتویات پرونده متهم هستی به ارتکاب فعل حرام (خواندن سکینه دایی قیزی)آیا اتهام را قبول داری یاخیر؟

-آقای رئیس !به خداقسم سوءتفاهم شده بنده سرودانقلابی می خواندم !...که پس ازاخذ آخرین دفاع نامبرده را به جزای نقدی محکوم کردم وآلت موسیقی (تار)نیزضبط شدولی نخواستم به شکستن آن حکم بدهم.چندروز بعدازاین قضیه،درخیابان می رفتم که ریش سفید مغازه داری جلوم را گرفت وسوال کردآقای رئیس !نان بریدن خوب است؟ گفتم حاج فلانی چطورمگه ؟ گفت تو نان کسی رابریده ای !پاسخ دادم هرگزمن نان کسی را نمی برم گفت توتار تاپدیق راگرفتی ونان وی رابریدی...این سخن درمن خیلی تاثیر گذاشت وترتیبی دادم تا تارتاپدیق را به اوبرگرداندند!

*رئیس دادگاه حکم تخلیه ساختمان دادگاه را صادرکرد!

اواخرخدمت قضایی، رئیس یکی ازشعب دادگاههای عمومی درناحیه ...تهران بودم. روزی پرونده ای رادروقت مقرر مطالعه نمودم ومتوجه شدم مالک ساختمان محل استقراردادگاه دادخواستی به خواسته مطالبه اجورمعوقه وتخلیه به لحاظ انقضای مدت اجاره داده به طرفیت بخشداری تقدیم نموده است واین ساختمان عملا دراختیار دادگاه گذاشته شده بود. قبل ازتصدی من دوجلسه دادگاه تجدیدوقت شده بودکه به هرحال جلسه دادگاه باحضور خواهان ونماینده حقوقی فرمانداری تشکیل شد.پس ازنوشتن  اظهارات طرفین در صورتمجلس،خواهان(مالک)به سختی مراسوگندداد که احقاق حق نمایم ومن گفتم دادرسی وظیفه قاضی است ونیازبه سوگند نیست ودرنهایت حکم به تخلیه ملک محل وقوع دادگاه راصادرنمودم که رای بدوی دردادگاه تجدیدنظرتایید شد.هرچندبه نظر خود، کار خارق العاده ای راانجام نداده بودم اما ازنظر برخی حیرت انگیزبود که چگونه قاضی دادگاه حکم به تخلیه محل استقراردادگاه صادرکرده است؟! بالاخره حکم به مرحله اجرا درآمدوانصافا ازسوی مقامات دادگستری نیز هیچ واکنشی به این موضوع نشان داده نشدتااینکه روزی مشاهده کردم درروزنامه ایران کاریکاتوریست بارسم کاریکاتوری ازمن به این موضوع پرداخته است وعلاوه براین، قضیه دربرنامه تلویزیونی مطرح شد!...وروزدیگری پزشک آشنایی به من زنگ زدوضمن تحسین اظهارداشت فلانی نمی خواهی باخبرنگار صداوسیما مصاحبه ای داشته باشی؟گفتم خداپدرت رابیامرزد!همین که زنگ زدی سپاسگزارم!

0 نظر برای “ هرچه میخواهی ببر اما نبرنان کسی!

منتظر نظرات شما هستیم

نگران نباشید، ایمیل شما منتشر نمیشود.