صفحه اصلی / اخبار/ صفحه اول / مرگ تدریجی یک رویا

مرگ تدریجی یک رویا


ندا فرامرزیان مدیرمسئول و صاحب امتیاز
مرگ تدریجی یک رویا

 

سال ها ست پدیده مهاجرت و به ویژه مهاجرت نخبگان روندی صعودی در کشور داشته است.در دهه هفتاد مهاجرت اتفاقي دوربه نظر مي رسيد، و براي عموم  بيشتر به معناي مهاجرت المپيادي ها بود  .اما در اين برهه از زمان روزي نیست در میان نزدیکان و دوستان شاهد رفتن یا تلاش برای مهاجرت نباشیم.فرار مغزها را می توان پدیده ای توصیف کرد که کشور مبدا نیروی تحصیل کرده و متخصص خود را به کشور مقصد اعطاء می کند.نیرویی که سال ها برای او هزینه شده است.به راستی چه شده است که کشور در این همه سال توانایی جذب سرمایه انسانی و برنامه ای برای بازگشت نخبگان نداشته است؟آمار دقیقی از جمعیت ایرانیان خارج ازکشور وجود ندارد.اما برخی آمار و ارقام از حضور پنج تا شش میلیونی ایرانیان در خارج از کشور خبر می دهد که بیشتر آنها متخصص و نخبه هستند.آمار داخلی هم حکایت از مهاجرت سالانه 60 هزار نفر دارد که صندوق بین المللی پول آن را 150 هزار تا 180 هزار نفر برآورده کرده است که 70 تا 80 درصد آنها متخصص هستند.آمارهای آموزش و پرورش و مجلس و غیره هم نشان می دهد  70 درصد رتبه های برتر کنکور،المپیادی ها و مدال آوران علمی مهاجرت داشتند.

نمی توان تحلیلی یک بعدی از این وضعیت داشت که چرا نخبگان مهاجرت می کنند؟و مطمئنا یک دلیل  مشخص هم ندارد.ولی چیزی که عیان است با توجه به تراکم سنی کشور بین 20 تا 40 سال می بینیم بیشتر مهاجرت در این گروه سني اتفاق می افتد.به زبان ساده جذابیت و امکاناتی در مقصد وجود دارد که در مبدا نیست.واقعیت تلخ این است و کارشناسان هم بر آن تاکید دارند، میان جمعیت،امکانات و منابع در جامعه تعادلی وجود ندارد و وقتی کسی درآمد و امکانات خود را شایسته و منطبق با تحصیلات،تلاش و موقعیت خود نداند انگیزه ای برای او نمی ماندو به فکر ترک جامعه و کشور می افتد.عوامل انگیزه کُش زیادی در پدیده تاریخی و قدیمی مهاجرت در کشور تاثیر دارد.نبود فرصت شغلی و بیکاری افسار گسیخته،عدم حمایت مالی و معنوی از نیروهای متخصص و خصوصا كارآفرينان ،سطح پایین درآمد اساتید و نیروهای علمی،نارسایی مالی و اداری،تبعیض اجتماعی و شکاف گسل وار دستمزدها،عدم شایسته سالاری،محدودیت فضای فرهنگی و هنری،نظام ایستای آموزشی،عدم امنیت و رضایت شغلی به ویژه برای زنان و دلایل زیاد دیگر فضایی پر دافعه  ایجاد کرده است که در کنار جاذبه هایی از جمله وجود فرصت های شغلی مناسب ،چشم انداز مطلوب اقتصادی،وجود امنیت و آزادی های فردی و اجتماعی،چشم انداز آینده امن و قابل پیش بینی و شایسته سالاری در کشورهای توسعه یافته به افزایش این روند دامن می زند.متاسفانه این روند در کشور باعث شده ما با کمبود نیروی انسانی ماهر رو به رو شویم.در روزهای اخیر و در حالی که بیکاری مفرط جوانان تحصیل کرده بیشتر خانواده های ایرانی را عذاب می دهد و بسیاری از این نیروهای مستعد را که عمری در راه کسب علم و تخصص زحمت کشیده اند، تا مرز فروپاشی روانی برده است،انتشار خبر به کار گماردن فرزندان و نزدیکان تعدادی از نماینده های مجلس و مدیران اجرایی به دامن زدن این حس تبعیض و دلزدگی منجر شده است.

هر روز از گوشه و کنار خبرهایی می رسد از موفقیت های ایرانیان دور از وطن در بالاترین سطح جهانی در رشته و حوزه ی کار خود،ولی گذشته از حس شاد و زودگذر اولیه،حسی متناقض و تلخ سراسر وجودم را فرا می گیرد.تلخ به این خاطر چرا نباید وطن و سرزمین مادری که اینها در دامن اش بالیده اند شاهد موفقیت های آنان باشند.ولی چه کنیم که دنیا با خواستن و آرزو تغییر نمی کند.ایرانیانی که در بیشتر موارد به قصد ماندن نمی روند ولی وقتی مقایسه ای از شرایط مبدا و مقصد دارند،مقایسه سطح درآمد،امکانات و رفاه،بیشتر آنها، دوری از خانواده و وطن را ترجیح می دهند.

مطالعات و پژوهش روی کشورهایی که در کاهش مهاجرت به عنوان پدیده ای جهانی انجام شده،نشان می دهد افزایش توسعه اقتصادی،اتکاء به اقتصاد دانش بنیان و در نهایت تاکید روی عوامل فرهنگی می تواند از افزایش مهاجرت نخبگان جلوگیری کند.مطالعات جهانی مرکز جهانی کار هم این موضوع را اثبات می کند که توسعه اقتصادی رابطه تنگاتنگی با فرار مغزها دارد.در دولت تازه امید است با این پدیده و آسیب های اجتماعی دیگر-که نگران کننده هم هست گسترش ابعاد مهاجرت از نخبگان به تمام طیف های اجتماعی و فرهنگی- حاصل از شرایط اقتصادی جامعه با برنامه ریزی دقیق و جامع تری برخورد شود.راه این است پیش هر چیزی ما این پدیده ها را بپذیریم، با آنها رو به رو شویم و در نهایت برای آن سیاست گذاری مناسب داشته باشیم.بیکاری و مهاجرت زیاد جوانان و ترک مام وطن را نباید سیاسی کرد.هر روز ابعاد آن زیاد می شود،هر کدام از ما در قبال رنگ باختن رویاهای جوانان ، هم وطنانمان و آینده این سرزمین مسئول هستیم.رویای سرزمین مادری موضوعی نیست که فاصله و غربت به آن رنگ فراموشی بزند.

0 نظر برای “ مرگ تدریجی یک رویا

منتظر نظرات شما هستیم

نگران نباشید، ایمیل شما منتشر نمیشود.