دادگاه تفتیش عقاید اسپانیا که از آن به عنوان دیوان محاکمات مقدس نام برده میشود در سال 1478 در زمان سلطنت فردنیاند دوم که از کاتولیکهای بسیار متعصب بود با هدف حفظ و تحکیم مذهب کاتولیک اورتودکسی در اسپانیا و مستعمرات آن تاسیس و جایگزین دادگاهای تفتیش عقایدی شد که کنترل آنها در دست پاپ اعظم کلیسای کاتولیگ روم بود قضات این دادگاهها از نظر شدت عمل نسبت به متهمان و صدور احکام مرگ و شکنجه برای آن ها دست دادگاههای تفتیش عقاید کلیسای روم و پرتغال را از پشت بسته بودند شعب دیوان محاکمات دادگاه تفتیش عقاید اسپانیا د رسرتاسر خاک این کشور جزایر حصاری بخش اسپانیایی سرزمین هلند، ناپل در جنوب ایتالیا و تمامی مستعمرات این کشور در آمریکای مرکزی، شمالی و جنوبی به فعالیت مشغول بودند، شدت عمل این دادگاه نسبت به یهودیان و مسلمانانی که به مسیحیت میگرویدند. بیشتر از دیگر متهمانی بود که سرو کارشان به این دادگاهها میافتاد این یهودیان و مسلمانان زمانی مجبور به گرویدن به مذهب کاتویک شدندکه پادشاه اسپانیا با صدور فرامینی در فاصله سالهای 1492تا 1502دستور داد یهودیان و مسلمانانی که از پذیرش آیین مسیحی کاتولیک خودداری ورزند باید قلمرو اسپانیا را ترک کنند دادگاههای تفتیش عقاید اسپانیا از دیدگاه مورخین تجسم عینی خصومت، عداوت و ناسازگاری و سرکوب مخالفان کلیسای کاتولیک و غیر مسیحیان است و به همین سبب از هیچ اقدامی برای از بین بردن آنها فروگذار نکرده است در راستای همین سیاستهای خشن و سرکوبگرانه، بنابر آمارهای موجود دادگاههای تفتیش عقاید اسپانیا در مدت فعالیت خود افزون بر یکصد و پنجاه هزار نفر را به اتهامات اغلب واهی به محاکمه کشیدهند شکنجه دادند و افزون بر سه هزار متهم را به دست جوخههای مرگ سپردند.
پایه اولیه دادگاهها تفتیش عقاید اروپا در اواخر قرن دوازدهم میلادی به موجب احکامی از سوی پاپ لویی سوس سوم تحت لوای مبارزه با کفر و الحاد در جنوب فرانسه گذاشته شد آغاز به کار دادگاههای تفتیش عقاید اروپا به اواخر قرن دوازدهم میلادی، دورهای که از آن به عنوان قرون وسطا نام برده میشود، باز میگردد این دادگاهها با هدف برخورد با جنبشهای اصلاحطلبانه که از نظر کلیسای کاتولیک ارتداد و بی دینی محسوب میشد ایجاد شده بود نوک پیکان دادگاههای تفتیش عقاید در آن دوران بیشتر متوجه جنوب فرانسه و شمال ایتالیا بود که به زعم کلیسای کاتولیک مردم آن گرایش بیشتری به ارتداد و لامذهبی از خودشان نشان میدادند. به عبارت دیگر این دو منطقه از خاک اروپا را میتوان بستر پیدایش دادگاههای تفتیش عقاید قرون وسطایی به حساب آورد. کاتاری و والدنسی دو کشیش اصلاحطلب ایتالیایی و فرانسوی که از قوانین خشک کلیسای کاتولیک سرپیچی کرده بودند از نخستین کسانی بودند که همراه با پیروانشان سرو کارشان به دادگاه های تفتیش عقاید افتاد. تا پیش از آن مقطع کشیشان معترض دیگری چون کشیش پیتر اهل ناحیه بروز پرچم مخالفت با قوانین کلیسای کاتولیک را برداشته بودند. اما تهدید اصلی در نیمه دوم قرن دوازدهم از سوی جنبش سازمان یافته کاتارها متوجه ارکان کلیسای کاتولیک روم شد هرچند میان دادگاههای تفتیش عقاید قرون وسطا با دادگاههای تفتیش عقاید کلیسای روم که در قرن شانزدهم تشکیل شده بود، تفاوتهای زیادی وجود داشت. این دادگاهها بر خلاف دادگاههای تفتیش عقاید اسپانیا که زیر نظر مستقیم شخص شاه ادره میشد، مرتبط با کلیسا نبود و پاپ اعظم کلیسای کاتولیک بر آنها نظارت نمیکرد دادگاههای تفتیش عقاید پرتغال و مستعمرات آنها هم از شیوه کار دادگاههای تفتیش عقاید اسپانیا پیروی میکردند.
اهداف اولیه تشکیل دادگاههای تفتیش عقاید
دادگاههای تفتیش عقاید در قرون وسطی بیشتر با این ادعا که هدفشان مبارزه با مجرمین و جنایتکاران است فعالیت خود را آغاز کردند و کاری به کار جرایم مرتبط با کفر و ارتداد نداشتند جرائمی چون ازدواجهای غیر شرعی و دور از چشم کلیسا یا تعدد زوجات ا زجمله جرایم قابل پیگرد در دادگاههای تفتیش عقاید اولیه بود تاریخ نگار معروف فرانسوی (Jean babtiste biurad) در بیان نظرات خود پیرامون دادگاههای تفتیش عقاید قرون وسطایی میگوید این دادگاهها در عمل یک نظام سرکوب جامعه و مخالفان کلیسا به حساب میآمدند که تحت لوای کلیسا و روحانیت کلیسا کسانی را که مظنون به ارتداد بیدینی شناخته میشدند محاکمه و مجازات میکردند در واقع این دادگاهها خود را مدافع مسیحیت کاتولیک و نظم اجتماعی میدانستند اما مسیحیتی از نوع بسیار خشن، بنیادگرا و بسیار سختگیر که کوچکترین تخطی مردم از آموزههای کلیسا را برنمیتابید و مرتکبا ن چنین تخلفاتی را به شیوه خاص خود محاکمه و مجازات میکردند شیوه کار دادگاههای تفتیش عقاید بسته به وضعیت جغرافیای و اجتماعی هر منطقه تفاوتهای با یکدیگر داشت. امام تاریخنگاران این دادگاهها را به دو گروه مجزا اسقفی و پاپ اعظمی تقسیم کردهاند، دادگاههای تفتیش عقاید وابسته به هریک از این دو گروه در کار خود از آزادی و استقلال عمل برخوردار بودند و آرای آنها بر مبنای تشخیص قضات دادگاهها صادر میشد به همین سبب قضات دادگاههای مختلف در ارتباط با جرایم مشابه اغلب آراء متضاد و متناقصی را صادر میکردند. دادگاههای اولیه قرون وسطا از یک نظام قضایی موسوم به (Accusation) که از نظام قضایی ژرمنها ملهم شده بود پیروی میکردند بر اساس آن نظام قضایی چنانچه یک شخصیت حقیقی از یک شخصیت حقیقی دیگر به دادگاه شکایت می کرد اما در جریان رسیدگی به شکایت متهم از اتهام وارد توسط شاکی تبرئه میشد ، دادگاه فرد شاکی را بخاطر وارد ساختن اتهام نارا متهم، مجرم میشناخت و رای به مجازات او میداد وجود این نظام قضایی سبب شده بود تا افراد بدون جمعآوری اسناد، مدارک و شواهد کافی محکمه پسند از طرح هرگونه شکایت علیه دیگران خودداری ورزند البته چنانچه مشکی علیه فردی دارای سو سابقه بود و در جامعه به عنوان فردی خلافکار شناخته میشد افراد شاکی از چنین کسی نیازی به جمعآوری چنان اسناد و مدارک برای اثبات جهت شکایت خود نداشت.
محکومان سرشناس دادگاههای تفتیش عقاید
در سالهای متوالی که دادگاههای تفتیش عقاید در اسپانیا، پرتغال و فرانسه و دیگر کشورههای اروپا به فعالیت مشغول بودند چندین چهره تاریخی به اتهامات گوناگون به وسیله این دادگاهها احضار، محاکمه و محکوم به مرگ شدند. که ژندارک دختر شجاع فرانسوی که رهبری نیروی جنگجو برای بیرون راندن اشغالگران انگلیسی از خاک فرانسه مبارزه رت بر عهده داشت.. از جمله محکومان این دادگاه بود با آن که ژندارک در طول زندگی خود اقدامی که نشانه شرک و بی دینی یاو باشد مرتکب نشده بود، اما صرفاً به خاطر اینکه از نظر کلیسای کاتولیک یک دختر جوان حق ندارد رهبری یک گروه از مردان مسلح را به دست گیرد، زره بر تن کند و کلاه خود بر سر بگذارد و دست به عملیات نظامی علیه یک نیروی اشغالگر بزند، مرتکب گناه کبیره شده بود و باید به اشد مجازات که سوزانده شدن در آتش بود محکوم می شد که این حکم در مورد ژندارک دختر قهرمان فرانسوی صادر و به اجرا گذاشته شد .هرچند که بعد از گذشت یکی دو قرن و ورود فرورش نسیم تحولات و اصلاحات به ارکان کلیسای کاتولیک از ژاندارک اعاده حیثیت به عمل آمد و کلیسا لقب قدیس را به دختر جوانی که روزی او را مرتد و لامذهب اعلام کرده بود، اعطا کرد.
دادگاههای تفتیش عقاید پاسخی به نگرانیهای کلیسای کاتولیک
اسقف اعظم و کشیشان کلیسای کاتولیک روم به خاطر احساس ترس و نگرانی از سست شدن پایه عقاید مذهبی مردم و فاصله گرفتن آنها از کلیسای و فرامین آن زمینه ایجاد دادگاههای تفتیش عقاید را از اواخر قرن دوازدهم میلادی در سرزمینهای اروپایی فراهم ساختند کشیشان کلیسای کاتولیک بر این باور بودند که مردم در معرض خطر وسوسههای شیطانی قرار دارند و آنها موظفاند با برپایی دادگاههای تفتیش عقاید انسانهایی را که شیطان در وجودشان حلول کرده است، نجات دهند و معنای این نجات دادن هم چیزی جز تعیین اشد مجازات برای محکومان دادگاههای تفتیش عقاید نبود
0 نظر برای “ دیوان محاکمات مقدس، دادگاه تفتیش عقاید اسپانیا”