دور باطل افزایش نرخ دلارکی متوقف خواهد شد

در این روزها که نرخ دلار افسارگسیخته در برابر ریال مظلوم ما در حال افزایش است و متاسفانه متولیان بازار پولی و ارزی ما که یکی از وظایف ذاتی آنها حراست و صیانت از ارزش پول ملی است ، تمام هم خود را به کار می برند تا از تضعیف دلار در برابر پول ملی ما جلوگیری کنند و به همین سبب است که مشاهده می کنیم به جای آن که آنها تلاش کنند نرخ بازار آزاد دلاررا به نرخ مبادله ای و رسمی برسانند اجازه داده اند که نرخ رسمی دلار به نرخ بازار آزاد نزدیک  شود و چنین است که می بینیم امروز نرخ رسمی دلار از مرز سه هزار تومان گذشته است ولی مثل همیشه این بار هم هر روز اززبان مسوولان بانک مرکزی می شنویم که افزایش نرخ دلار موقتی است و به زودی نرخ آن واقعی خواهد شد اما هیچ وقت نمی گویند که از نظر آنها نرخ واقعی دلار در برابر پول ملی سرکوب شده ما که متاسفانه در داخل مرزهای کشورمان هم دیگر ارج و قربی ندارد و به قول ادبا جز پوست و استخوان چیزی از آن باقی نمانده و طنز تلخ معروف رایج میان مردم که می گویند به ریال بی ارزش حقوق می گیریم و به دلار خرج می کنیم بیشتر از همه در جامعه رواج پیدا کرده است و طنز تلخ دیگری درباره رفتار دو گانه ما با پرچم آمریکا ی جهانخوار که آنرا روی زمین می اندازیم و لگدمالش می کنیم ولی دلار همان آمریکای جهانخوار را روی سرمان می گذاریم و تا می توانیم سعی می کنیم برای نجات پول ملی مظلوممان از خطر بازهم بی ارزش تر شدن ، اگر ریال بلا استفاده باشیم در اولین فرصت ممکن آنرا به دلار تبدیل می کنیم اقتصاد دانها و نظر به پردازان اقتصادی ما که در اقتصاد برای مقوله ای چون تاثیر حفظ ارزش پول ملی در تقویت غرور ملی مردم محلی از اعراب قایل نیستند و حتی به اثرات اجتماعی آن هم که کاهش قدرت خرید مردم و افزایش خطه فقر و تبعات آن که افزایش میزان جرم و جنایت در جامعه است ، نظر عنایتی ندارند ، با مبنا قراردادن تئوریهای محاسباتی رایج در اقتصادهای آزاد جهان که تصدی فعالیتهای اقتصادی و تولید ثروت جامعه یک سره در دست مردم است ، دایم برطبل ضرورت افزایش نرخ دلار و کاهش ارزش پول ملی می کوبند و از آن به عنوان تنها نوشداروی  افزایش توسعه صادرات کشور یاد می کنند .

اما آنها هرگز نمی گویند چرا در بسیاری از کشورهای مشابه و هم طراز دور و نزدیک خودمان که شماری از آنها درآمدهای نفتی هم دارند و حجم مبادلات تجاری آنها با کشورهای جهان هم قابل ملاحظه است و از درآمدهای صادراتی بالایی  هم برخوردارند ، سالیان طولانی است که قدرت پول ملی خود را که درهم و دینار و ریال چند کشور عرب منطقه و رینگت  مالزی از جمله آنهاست در برابر دلار حفظ کرده اند و نوسان نرخ دلار در آن کشورها در بازه های زمانی مختلف به قدری اندک و ناچیز است که نه فعالان اقتصادی و نه مردم عادی آنها را احساس نمی کنند و خط زندگی آنها بدون احساس نگرانی و استرس از بابت کاهش ارزش پول ملی و دارایی هایشان در برابر دلار و سایر ارزهای معتبر با آرامش تداوم می یابد درست وضعیتی در نقطه مقابل وضعیت کارآفرینان ، بنگاه های اقتصادی ، تجار، بازرگانان و مردم عادی در کشور ما که وقتی هر روز از خواب بیدار می شوند اولین دغدغه آنها سراغ گرفتن از مقدار نوسانهای نرخ دلار و دیگر ارزهای جهانی است و محاسبه این که دوباره چه مقدار از قدرت خرید پول ملی آنها کاسته شده  و تکرار سرگردانی فعالان اقتصادی که با این نوسانهای شدید نرخ ارز نمی توانند حتی برای چند ماه آینده کسب و کار خود برنامه ریزی کنند . یک بلاتکلیفی پایان ناپذیر و عذاب آور برای جامعه ای که صنعتگران و تولید کنندگان آن برای واردات حدود 80 درصد از مواد اولیه و واسط تولید و تجهیزات و قطعات مورد نیاز واحدهای تولیدی خود را باید با مصرف ارز از خارج تامین کنند اما حتی برای یک ماه به ثبات نرخ ارز برای خریدهای خارجی خود و هزینه تمام شده محصولی که تولید می کنند ، اطمینان ندارند .

آیا با وجود چنین بی ثباتی در بازار ارز اقتصاد دانهای مدافع دو آتشه افزایش  نرخ دلار بازهم می توانند ادعا کند که افزایش نرخ ارز به سود افزایش صادرات کشور است ؟  فقر و کاهش پی در پی قدرت خرید مردم به جای خود اما سرنوشت واحدهای نیم بند تولیدی ما که برای ادامه حیات به ارز نیاز دارند و اقتصاد به شدت ارز محور ما در این دور باطل افزایش نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی چه خواهد شد ؟ و آیا نقطه پایانی برای دور  باطل افزایش نرخ دلار وجود خواهد داشت ؟