صفحه اصلی / اخبار/ دریچه / امنیت انسانی از منظر بین ­المللی

سراج‎الدین الهی دکتری حقوق خصوصی

امنیت انسانی از منظر بین ­المللی


امنیت انسانی از منظر بین ­المللی

 

 

 

امنیّت و مفهوم آن در عصر کنونی تحت‌عنوان یکی از مفاهیم تأثيرگذار در حوزه سياست، حقوق و روابط بين­المللي تبديل شده است، به‌طوري كه حفظ تماميت ارضي، جان و مال، بقاء و ادامه سيستم اجتماعي و حاكميت كشورها به بود و نبود امنيت در ابعاد مختلف آن وابسته است.

مفهوم امنيت به‌عنوان شرط بنيادين حيات انساني در همه جاي دنيا قابل درك است و به گفتمان رايج در عرصه ادبيات سياسي و حقوقي جهان تبديل شده است. چنانچه در اكثر متون حقوقي مهم همچون اعلاميه جهاني حقوق بشر، ميثاق بين­المللي حقوق مدني و سياسي، كنوانسيون اروپايي حقوق بشر و ديگر منابع مورد تأكيد قرار گرفته است.

امنيت، انتظار نخست انسان­ها از حكومت­ها است كه امروز ابعاد گسترده و متنوعي يافته است. تأثيرپذيري امنيت از اقتصاد، فرهنگ، صنعت و جمعيت و تأثيرگذاري آن بر همه شاخه­هاي توسعه و حيات انساني، به آن نقش بنيادين داده و همه فيلسوفان سياسي گذشته و حال را به تأمل در آن واداشته است.

در دين اسلام امنيت انساني يكي از اصول زندگي و حالتي اجتنـاب‌ناپـذير در زنـدگي جمعـي و عنـصري ضروري در بهره­وري از مزايا و مواهب حيات و نيز زمينه ساز تكامل و ارتقاي بشر تلقي شده است. اسلام از امنيت انساني به‌عنوان «مقدس­ترين آرمان­هاي بشري و الهي» ياد نموده اسـت. بنـابراين، اسـلام، امنيـت انساني را شرط حركت عظيم اجتماعي براي ملت و زمينه­ساز پيشرفت­هاي معنوي و مـادي مـي­دانـد و از منظر اسلام، مي­توان امنيت انساني را «سلامتي و مصونيت از هر تهديدي» دانست. در ايـن راسـتا امنيـت انساني، در گفتمان سياسي اسلام شباهت بسياري به «سلامت» دارد و احاديث اسلامي از آن­ها به عنـوان دو نعمت ناشناخته نام برده­اند. در حديثي از پيامبر (ص) آمده است: « امنيت و سـلامت دو نعمـت اسـت كه بسياري از مردم در آن مغبونند». همچنين در انديشه امام علي(ع)، امنيـت عـلاوه‌بـر همـه جانبـه بودن، مقدمه برقراري «عدالت و آزادي» در جامعه است. وی در نامه 18 نهج البلاغـه خطـاب بـه امير بصره مي­فرمايد: «موظفي نـا­امني را از جامعـه ريـشه‌كـن سـازي و گـره وحـشت را از دل مـردم بگشايي». علاوه‌بر اين موارد در بسياري از آيات و روايات اسلامي، بر لزوم حفظ و برقراري امنيت انـساني تأكيد شده است.

فيلسوفاني كه دغدغه عدالت داشته‌اند آن را شرط ضروري عدل دانسته‌اند و كساني كه به رفاه مي­انديشيده‌اند آن را عامل اصلي آسايش شمرده‌اند و آنان كه بر توسعه سياسي يا اقتصادي پاي مي‌فشرده­اند، امنيت را عامل و نيز حاصل آن تلقي كرده‌اند و همه كساني كه براي حاكميت ارزش‌هاي معنوي تلاش دارند، آن را مقدمه اين واجب مي‌دانند. در آموزه­هاي دين مبين اسلام به‌عنوان ديني سعادت محور نيز مفهوم «امنيت» به‌ويژه «امنيت انساني» جايگاه ويژه­اي را به خود اختصاص داده است.

از نگاه بین­المللی نیز بدون هيچ ترديدي مي­توان اذعان داشت كه از بين مفاهيم كليدي و محوري امروزه رشته روابط بين­الملل موضوع امنيت مي­باشد. چنانكه صاحب‌نظران مطرح دنيا، امنيت را به فلسفه­ي رشته روابط بين‌الملل گره زده­اند و تلاش دولت­ها را در روابط با يكديگر در عصري كه جهاني شدن مورد توجه تمامي كشورها مي­باشد، تجلي كسب موقعيت ممتاز اين مقوله و جلوگيري از هر گونه منازعه عنوان نموده­اند.

با وقوع تحولات جديد در عرصه نظام بين­الملل حدود و شمول امنیت نيز دامنه­دار شده است. با ورود به عصر جهاني شدن و تحولات ناشي از آن از جمله شكل‌گيري تهديدات نوين عرصه جهاني چون تروريسم، فقر و... ديگر معیارهای سنتي قادر به تبيين صحيح مقوله امنيت بين­الملل نيستند. بنابراین گفته می­شود، امنيت مفهومي چند وجهي، نسبي و ذهني است و تعاريف متعددي داشته و در ابعادی مختلف _ مادی و جانی، معنوی و عاطفی، فرهنگی و اجتماعی و ... _ قابل بررسی است؛ امّا اكثر محققين در اين حوزه معتقدند امنيت انساني داراي چهار ويژگي اساسي است:

  • امنيت انساني يك دغدغه جهاني است و به كل مردم دنيا اعم از غني و فقير مرتبط مي‌شود.
  • مؤلفه‌هاي امنيت انساني لازم و ملزوم هم هستند.
  • امنيت انساني و مقابله با تهديدات آن از طريق پيشگيري تضمين مي‌شود و نه علاج پس از واقعه.
  • امنيت انساني مردم‌محور است. و لذا با كيفيت زندگي، آداب و رسوم ارتباطي تنگاتنگ دارد.

مختصر آنکه؛ امنيت هر آن چيزي است كه شخص بايد احساس كند خطري او را تهديد نمي­كند، در تمامي كشورها امنيت يكي از مهم­ترين اصول اجتماعي است. به همين دليل ايجاد نهادهايي در جهت تأمين اين اصل مهم هستند. در اين راستا تلاش­هاي فردي و دسته جمعي بـشر در تاريخ براي تأمين آن، شاهدي بر اين مدعاست. براي مثال، تأسيس جامعه ملل و سـپس سـازمان ملـل متحـد، از نمونه­هاي اصلي تلاشِ انسان در اين عرصه است. در ماده 3  اعلاميه جهاني حقوق بشر آمده اسـت « هـر كـس حق زندگي، آزادي و امنيت شخصي دارد» و در ماده 22 همان منبع «هر كس به‌عنوان عضو اجتماع حق برخورداري از تأمين اجتماعي را دارد و مجاز است به‌وسيله­ي مساعي ملي و همكاري بين­المللي حقوق اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي خود را كه لازمه­ي مقام و نمو آزادانه­ي شخصيت اوست با رعايت تشكيلات و منابع هـر كـشور بدسـت آورد». مي‌توان گفت تأسيس جامعه‌ملل و سازمان ملل متحد درواقع تلاشي در جهت به حاشيه رانـدن نيروهـاي نظامي در معادلات امنيتي و جايگزين كردن ابزارهاي حقوقي، قـانوني، ديپلماتيـك و... بـه جـاي كـاربرد نيـروي نظامي، براي حل اختلافات و پايان بخشيدن به درگيري‌ها بود كه متعاقبـاً اصـالت و اهميـت يافـت و بـه صـورت رويكردي تمام عيار رخ نمود. (ماده 3 و 4 منشور سازمان ملل متحد).

از نظر نگارنده باتوجه به تحولاتي كه در نظام بين­الملل و الگوهاي رفتاري دولت­ها و ساير بازيگران در عرصـه بـين­الملـل رخ داده، تعاريف جديد و گوناگوني از امنيت، تحت عنوان امنيت انساني، در آستانه قرن بيست‌ويكم شكل گرفته است كه جامع­ترين تعريف از آن عبارت است از: عدم وجود تهديدات نظامي، سياسي، اقتـصادي، اجتمـاعي و زيـست محيطـي كـه موجب به خطر افتادن آرامش و آسايش كل جامعه بشري می­شود، در اين جامعه تهديد در گو­شه­اي، موجـب نـاامني تمـام جامعه مي­شود و امنيت زماني تحقق مي­يابد كه تمام جامعه در آسايش و آرامش باشند. از اين رو امنيت با نبود تهديدات براي ملت يا عده خاصي از كل جامعه انساني حاصل نمي­گردد؛ همچنين وجود نا­امني، اضطراب و نگراني برخي افراد و دولت­ها چه بسا كه امنيت ديگران را نيـز سـلب كند. فعاليت گروه‌هاي تروريستي در كشورهاي مختلف به ويژه كشورهاي توسعه يافته شاهدي بر ايـن ادعاسـت.

0 نظر برای “ امنیت انسانی از منظر بین ­المللی

منتظر نظرات شما هستیم

نگران نباشید، ایمیل شما منتشر نمیشود.