صفحه اصلی / اخبار/ صفحه اول / اصلاح قوانین راهی برای مقابله با خشونت

اصلاح قوانین راهی برای مقابله با خشونت


اصلاح قوانین راهی برای مقابله با خشونت

فریده غیرت

خشونت به معنای عرفی و معمولی به عمل و گفتار و فعلی اطلاق می‌شود که به دلیل ایجاد محدویت و ممانعت از انجام عمل یا اقدامی؛ نارضایتی و عدم تمایل فرد و گروهی را به دنبال دارد. خشونت و اعمال آن به صورت‌های مختلفی بروز می‌کند، گاهی خشونت کلامی است، گاهی فعل و گاهی محرومیت از انجام کار و برخورداری از حق است. خشونت گاهی با پشتوانه قانونی همراه است که حمایت قانون را با خود دارد، در این صورت با توجه به خاصیت و فلسفه وجودی قوانین، که شامل بایدها و نبایدهایی برای حمایت از عامه مردم و حفظ نظام و جامعه است، از یک پشتوانه قوی برخوردار است.

انواع مجازات‌ها از پشتوانه قانونی برخوردار هستند، مجازات مساله جالبی برای افراد نیست. چه مجازات‌های بدنی و چه مجازات‌های زندان و حبس، همه ایجاد محرومیت و نارضایتی می‌کنند، اما آنهایی که تحت حمایت و لوای قانون هستند، وقتی به وسیله مجرمان اعمال می‌شوند، طبعا برای حمایت جامعه است و جامعه پذیرای آن است. اما خشونت‌هایی وجود دارند که به وسیله افراد اعمال می‌شوند، که در اکثر موارد با جبر و فشار و زور همراه هستند و پشتوانه قانونی ندارند و در بعضی موارد هم دارند، که موجب ایجاد خشونت جدید می‌شوند. وقتی شخصی به دیگری تعرضی می‌کند، شخصی که مورد صدمه و آزار قرار گرفته درصدد این برمی‌آید تا عملی را انجام دهد که رنگ و بوی خشونت دارد.

در امور کیفری، شخصی که مورد آزار قرار گرفته می‌شود، مجبور به انجام فعلی می‌شود که در آن خشونت وجود دارد و با هدف تنبیه و تنبه در جامعه هست. تاکید بر تساوی حقوق و تساوی همه انسان‌ها در مقابل قانون و برخوردای از مواهب خلق شده در طبیعت است. بین انسان‌ها اصولا تفاوتی نباید وجود داشته باشد، همین دیدگاه، پایه و تفکر وضع قوانین اکثر کشورها است. در اعلامیه حقوق بشر و قوانین حقوق بشر و  البته تعالیم اسلام به شکل عالی‌تری اینها را داریم و بر این مسایل تاکید شده است. دستورهای قانونی که شامل اعطای پاره‌ای از حقوق و محروم کردن گروهی از آن حق می‌شود، ایجاد خشونت می‌کند.

در مواردی از قانون مدنی، تبعیض‌هایی در قوانین وجود دارد که زمینه‌ساز خشونت می‌شوند، این قوانین ریشه در عرف و سنت جامعه دارند، که قطعا تغییرات آنها هم مورد نیاز و هم مشکل است. نیاز به تغییر، با تغییر دید نسبت به مسایل با عنایت به تغییر زمان و اینکه پذیرفته‌ایم که قوانین و نظامات باید با شرایط روز منطبق باشند، ضروری است و مشکل از طرف گروهی است که حاضر به پذیرش این تغییرات نیستند و با آن مخالفت می‌کنند، چون منافع گروهی از این مخالفان مورد خطر قرار می‌گیرد.

حق اضافی دادن ریاست خانواده به مرد، ایجاد قدرتی می‌کند که طبعا در موارد عدیده‌ای خشونت را نیز به همراه دارد. وقتی یک مرد احساس می‌کند که قانون از وی حمایت می‌کند، باتوجه به ریاستی که بر خانواده دارد، حق خود می‌داند که خانواده را طبق میل و نظر خود اداره کند. این مرد طبعا دست به خشونت‌هایی می‌زند که بسیار ناگوار هستند و آثار زیان‌باری هم بر جامعه دارند. در میان خانواده‌های سنتی، پذیرش این امتیازها که در مواردی قدرت مرد در خانواده را به دنبال دارد، برخورداری از یکسری امتیازات است و با اعمال خشونت مردان همراه خواهد شد.

حال در ماجرای اخیر که برای خانم جوان مشهدی پیش آمده، تصور این مرد بر این است که چون مرد و رییس خانواده است و دارای قدرت بالاتری است؛ این اجازه را دارد که به آزادی همسرش تجاوز کند و او را محدود کرده و در زندان قرار داده و مورد شکنجه قرار دهد. متاسفانه همه این‌ها باعث به هم ریختن و ناراحتی جامعه است؛ که جامعه پذیرای آن نیست. جامعه اصولا به طور کل، خشونت و آثار آن را نمی‌پذیرد. باید به فکر بود که این مساله اگر ریشه در سنت‌ها و قوانین دارد، به‌طور کل از بین برود، که چنین تصوراتی برای مرد ایجاد نشود که مرد مالک جسم زن هم هست و می‌تواند او را در دیگی قرار داده و آتش بزن، حتی حقی کمتر از این را نیز، چه در آیین مقدس اسلام و چه دیگر آیین‌ها ندارد.

اما چنین رفتارهایی ناشی از امتیازاتی است که برای مرد قرار داده شده و افرادی که دست به این کار می‌زنند افراد سالمی هم نیستند. اشاره به عدم‌سلامتی این افراد، مبنی بر این نیست که آنها از تقصیر مبرا دانسته شوند و به دلیل بیماری مجازات نشوند، بلکه اینها به‌طور کل از انسانیت به دور هستند. اصولی که برای انسان تعریف شده و هر کسی باید آن را دارا باشد، ندارند و دست به چنین اعمالی می‌زنند.

من آرزو دارم وقتی صحبت از رد تبعیض در قوانین می‌کنیم، این تعالیم به مردم داده شود و مردم نیز تفهیم شوند، که هیچ‌کس بر گروه و فرد دیگر امتیاز ندارد، مگر به علل عوامل اکتسابی‌اش که شامل شعور و درک و تفکر عالی‌تر و زحماتی که متقبل شده است، می‌شود. اسلام، دیگر آیین‌ها و اعلامیه و قانون حقوق بشر نیز همین را می‌گویند و هیچ‌کس نباید صرف مرد بودن این امتیاز را برای خود قایل باشد که بتواند اجحافی به جنس مقابل خودش داشته باشد. این رفتارها ناشی از تفکراتی غلطی است که چون مرد است بر زن رجحان دارد. غیر از سیستم تربیتی و فرهنگی، یکی از راه‌های مقابله با این موضوع، اصلاح کردن قوانین است.  

0 نظر برای “ اصلاح قوانین راهی برای مقابله با خشونت

منتظر نظرات شما هستیم

نگران نباشید، ایمیل شما منتشر نمیشود.