صفحه اصلی / اخبار/ حقوق خوان / اتحاد رمز پیروزی

در سخنرانی همایش پشتیبان قانون در انتخابات عنوان شد ؛

اتحاد رمز پیروزی


مجید سلمانی - وکیل دادگستری

سلام و عرض ادب دارم خدمت اساتید ارجمندم همکاران گرامی و دوستان خوب و دوست داشتنی و از طرف گروه پشتیبان قانون نیز تشکر خود را حضورتان تقدیم میدارم . حضور شما که به حق صاحب اصلی کانون هستید و کانون خانه شماست موجب دلگرمی دست اندرکاران تشکیل همایش ها و جلسات است تا با قدرت و استحکام به کار خود ادامه دهد . حمایت شماست که انرژی لازم برای اداره کانون به اداره کنندگان آن می دهد این حمایت شماست که انرژی موجود در دل شما را به منصه بروز و از قوه به فعل در می آورد

اتحاد رمز پیروزی 

سلام و عرض ادب دارم خدمت اساتید ارجمندم همکاران گرامی و دوستان خوب و دوست داشتنی و از طرف گروه پشتیبان قانون نیز تشکر خود را حضورتان تقدیم میدارم .

حضور شما که به حق صاحب اصلی کانون هستید و کانون خانه شماست موجب دلگرمی دست اندرکاران تشکیل همایش ها و جلسات  است تا با قدرت و استحکام به کار خود ادامه دهد .

حمایت شماست که انرژی لازم برای اداره کانون به اداره کنندگان آن می دهد این حمایت شماست که انرژی موجود در دل شما را به منصه بروز و از قوه به فعل در می آورد

اگر حمایت شما نباشد چگونه می توان ایفاء نقش کرد گروه 12 نفره هیات مدیره به اتکا حمایت شماست که می تواند موفق به ایستادگی در مقابل سختیها و نا ملایمتها شود.

هیات مدیره بدون حمایت شما فاقد قدرت درونی می شود و بدون قدرت چون نمی تواند به فعالیت خود بپردازد و اداره کانون نیاز به داشتن قدرت است برای کسب قدرت چه بسا مجبور به اخذ قدرت از مجاری خارج از کانون بشود که همانا استقلال کانون را به مخاطره بیاندازد.

حال که به اینجا رسیدیم لازم است که به صراحت بگویم قدرت خارج از کانون نیز برای حفظ خود خواستار ورود قدرتش به درون کانون می باشد و از ورود خود به هر نحو ممکن نیز حمایت می کند و حتی ممکن است برای ورود به این محل و تحمیل قدرت خود به ترفندهائی نیز دست بزند و یا مانند یک شطرنج باز بدون دخالت مستقیم خود صرفا به حمایت از گروه های مخالف یکدیگر یا در تضاد یکدیگر برآید و در برخورد این دو قدرت هر دو قدرت تضعیف می شود که مطابق یک قانون ریاضی برآیند برخورد نیروهای برابر مختلف العلامه صفر می باشد و بدیهی است با صفر شدن نیروهای درون گروهی نیروی خارج از گروه با هر اندازه قدرت بر گروهی که قدرت خود را از دست داده است تحمیل می شود.

این هشداررا من به تمام کسانی که در فضاهای مجازی به سرعتی خطرناک در صدد تضعیف و تخریب یکدیگر هستند و در مقابل یکدیگر قرار گرفته اند می دهم تا تمام کسانی که به عنوان وکیل در فضای مجازی دلسوزی می کنند و به صورت نقد و با استفاده از فضای آزاد خود را محور آزادی ؛محور فهم و دانش و استقلال می دانند و دیگران را دعوت به آمدن به زیر پرچم خود می کنند، قبل از هر پاسخی به گفتار طرف بیاندیشند و نه از باب تخریب بلکه از باب اینکه گوینده نیز وکیل است و حق بیان و اظهار نظر دارد و احتمال صحت بیان او هست و حتی اگر نباشد لازم است با دلیل و استدلال که خصیصه اصلی وکالت است ؛ثابت کند که راه درست از ترکیب نظرها و خروج یک راه از نظرات مختلف بر میآید وقتی نظرات هر دو طرف یک هدف داشته باشند و یک مقصود، داشتن راههای مختلف در رسیدن به آن هدف نیاز به همراهی  و اتحاد دارد و اگر هدف یکی نباشد نیاز به نقد و بررسی آن هدف است نه اینکه کوینده راتخریب و از اظهار نظر ممنوع کنیم بلکه باید منتقد را در  مسیر نگهداشت و از نیروی بالقوه او در پیشبرد اهداف استفاده کرد.

اگر حرکت جمعی در کانون نباشد هدف اصلی بدست نخواهد آمد پس لزوما باید از نظریات مختلف در قسمتهای مختلف کانون استفاده کرد

این غیرممکن است که همه وکلا دارای یک عقیده باشند این غیرممکن است که همه وکلایک شخصیت یک نظر یک فکر و یک استعداد برای رسیدن به هدف داشته باشند.

باید بپذیریم لازمه  یک جمع فعال و جذاب و پویا همین مختلف بودن آرا و افکار است .

و اینجاست که نقش یک مدیر جلوه می کند لازم نیست مدیر صرفا ً دارای یک نظر باشد . نه این اشتباه محض است مدیر باید کسی باشد که استعداد مدیریت داشته باشد تا بتواند این تضارب آرا را در مسیرهای مختلف به حرکت در آورد وانرژی حرکت بدهد و در نهایت به یک هدف که هدف نهائی همه افراد کانون است برساند.

اعلام خطر می کنم که اگر نیروهای زنده و فعال وکلا که دارای پشتوانه تجربه و علم هستند به جای همسوئی و حرکت در خطهای موازی و همراه یکدیگر در مقابل هم قرار بگیرند نتیجه ای جز نابودی استقلال یا تضیعف روز به روز و هر روز بیشتر از روز پیش در بر نخواهد داشت و در نهایت آنچه باقی می ماند هرچند شکل کانون دارد ولی از درون تهی خواهد شد  و با از دست دادن ماهیت خود علیرغم رضایت نیز اگر ادامه حیات دهد دیگر کانون مستقل نخواهد بود.

پس بیائید به این قدرت جمعی و انرژیهای حیات بخش و زندگی ساز اهمیت بدهیم به عبارتی دیگر  به خودمان اعتماد کنیم و خانه خودمان رابه دست خودمان  حفظ کنیم و این حفظ حیات ودر واقع استقلال کانون نه از بیرون بلکه از درون باید حفظ شود و از بیرون دیگران باید به این استقلال تمکین کنند و نه تنها تمکین بلکه احترام بگذارند زیر سایه این استقلال قرار گیرند.

بیائید هم قسم شویم که به یکدیگر احترام بگذاریم و با احترام به یکدیگر دیگران را وادار به احترام کنیم.

مادری بود که فرزندانش را با القاب خانم و آقا صدا می کرد به او میگویند مادر کسی فرزندانش را خانم و آقا صدا نمی زند.

ولی آن مادر به سادگی می گفت:

من به فرزندانم احترام می گذارم تا دیگران بدانند که باید به فرزندان من احترام بگذارند احترام من موجب احترام دیگران می شود.

و این آموزه مادر را در اخلاق خودمان استفاده کنیم اگر ما از درون ضعیف باشیم کسی نمی تواند به جمع ما قدرت تزریق کند.

پس ضعف ویا قدرت ما وابسته به حرکت و روابط درونی ماست من باتجربه چهل ساله کار کرد اجتماعی و تجربه داشتن سی سال فعالیت وکالتی این را به شما قول میدهم که استقلال تنها بدست خودمان به دست می آید استقلال را کسی به ما نخواهد داد که این عین حقیقت و واقعیت است.

آنچه در نقش مدیریت لازم است که به آن پرداخته شودحمایت بی دریغ از کلیه وکلا فارغ از جنسیت وکیل است و آنچه یک وکیل را از وکیل دیگر متمایز می کند نه جنسیت بلکه استعداداو در احقاق حق باید باشد.

احقاق حق به معنای موفقیت به هر ترفندی نیست احقاق حق به واقع احقاق حق است روشن کردن حق است پنهان کردن و گم کردن حق نیست.

نکته دوم بزرگ کردن شخصیت کارآموز وکالت است

اینکه امام (ره) می فرمودند که من تمام امیدم به کودکان است کاملاً درست می گفتند این بیان باید الگوی ما در تربیت وکلا باشدو وکلا در دوران کارآموزی ساخته و پرورده و قوی می شوند وکیل در دوران کارآموزی شخصیت خود را می یابد

وکیل  در دوران کارآموزی باید تحت مراقبت شدید آموزشی قرار بگیرد آنچه کارآموز باید بیاموزد قدرت استفاده از قانون  و ایستادگی و چگونگی این ایستادگی و نترس بودن می باشد کارآموز که وکیل آینده است برای حفظ یک کارگر در مقابل کارفرما برای حفظ حقوق یک کارمند در مقابل رئیس اداره برای حفظ حقوق یک فرد در مقابل قدرت چه آن قدرت وزیر باشد رئیس دادگاه باشد باید آنچنان صلابتی داشته باشد که بتواند آن حق را بدست آورد  و حفظ کند .

یک وکیل ضعف در مقابل قدرت یا دادگاه خود را می بازد و آنچه می داند را نیز فراموش می کند و چنین وکیلی اصولاً از عهده انجام وظیفه خود به محو صحیح نمی تواند باشد.

پس برای اینکه کانونی قوی داشته باشیم باید اول به تربیت وکلای قوی از طریق تربیت صحیح کارآموزان وکلالت اهتمام بورزیم حقوقی چون حق الوکاله های معاضدتی در هنگام وکالت کردن باید به او پرداخت شود والا گرفتن میلیاردی حق الوکاله  به درد وکیل می خورد که  تجربه و عمر خود را برای دفاع از پرونده های معاضدتی صرف می کند و می داند که حق الزحمه ای درپی آن فعالیت برایش نیست و آن می شود که به دادن لایحه مختصر اکتفا می شود و فقط می گوید دفاع به شرح لایحه است و باقی قضایا،

کانون باید پشتیبان وکیل باشد و وکیل باید این پشتیبانی را حس کند تا احساس قدرت کند و توان مقاومت وی چند برابر شود و بداند که اگر مشگلی هم برای او پیش بیاید تحت حمایت کانون خود و اعضاء کانون خود و همکاران خود است

تنها گذاردن وکیل در هر زمان و مکان اصولاً شأن کانون و هیأت مدیره را زیر سئوال می برد و معنای مدیریت و کلمه کانون را بی معنا و بی اعتبار می کند کانون که نقش عملی آن در حضور به موقع هیأت مدیره در هر مکان لازم و هر زمان لازم متجلی می شود و این تجلی نه تنها موجب قوی شدن وکیل می شود بلکه موجب عقب نشینی حمله کننده به وکیل هم می شود چون می فهمد که این وکیل تنها نیست و حداقل بیست هزار وکیل پشت این وکیل ایستاده است .

نکته دیگر حائز اهمیت در اداره کانون حفظ اموال کانون از هر لحاظ می باشد .

جلوگیری از هزینه های بی مورد مثل سفرهای غیر ضروری مهمانی های غیر ضرور و خریدهای بی مبالات.

همگان دیده اند در پشت کاغذهای چاپ شده با  سربرگها و یک خودکار به آنان داده می شود کیف و ....عموماً خودکارها ریپ می زنند  و اگر در مقابل موکل مبادرت به نوشتن با این خودکارها شود در شروع اصلاً نمی نویسد و باید چندین جا را خط خطی کرد تا خودکار به کار بیافتد و در هنگام نوشتن نیز کم رنگ و بی رنگ می شود و نوک خودکارها جوهر جمع  میشود که یک نقطه به روی کاغذ منتقل می شود و وقت نوشتن نیز ریپ می زند و باید کلمات را باز نویسی کرد و قسمتهای سفید مانده را دوباره نوشت

در حالیکه وکیل باید از بهترینها استفاده کند و همین استفاده از بهترینها خود در ایجاد شخصیت و شأن وکالت دارای اهمیت درجه اول می باشد و نا چیز شمردن آن ندانستن شأن وکیل است.

مجمع عمومی کانون باید همه ساله و جدای از جشن استقلال برگذار گردد و در این مجمع باید حساب درآمد وهزینه های کانون با گزارش بازرسی برای همه قرائت گردد و جهت ملاحظه و بررسی نیز باید در دسترس تمام وکلاء  باشد

این طریق عملکرد نه بابت عدم اطمینان به هیات مدیره بلکه احترام به عامه وکلا و رعایت حقوق آنان می باشد

هر وکیلی باید حق داشته باشد در جریان درآمد و هزینه ها باشد تا بداند که چرا درصد مالیات او هر ساله زیاد می شود و چرا اوراق وکالت گران می شود چرا حق عضویت هر ساله زیاد می شود و جمع این درآمدها چه میزان است و در مقابل ردیف هزینه ها چیست و کجا هزینه  می شودو به چه منظوری هزینه می شود ونتایج حاصل از این هزینه ها چه ربطی به وکلا و کانون دارد!

هر وکیلی حق دارد بداند آنچه بابت حق بازنشستگی می دهد در جمع چقدر است کجا نگهداری می شود در حساب کانون است ؟ سود آن چگونه است ؟ مصرف آن چگونه ؟ و کاربرد آن برای حفظ ارزش آن تحت چه مدیریت اقتصادی است؟

هر وکیل باید بداند چرا باید پروانه خود را در هنگام بازنشستگی تحویل دهد در حالیکه با ادامه فعالیت بهره مالی کانون بیشتر می شود و وکیل فعال هم حق پرداخت سی ساله خود را میگیرد و از محل این فعالیت و پرداخت درصد مالیات به صندوق کانون به اعتلاء آن نیز کمک می کند و چرا بعضی مخالف فعالیت وکیل بعد از بازنشستگی هستند و مانع تقدیم لایحه اصلاح قانون در این زمینه میگردند و عملاًموجب حفظ دوگانگی بین وکلای حرفه ای و قضات و کارمندان بازنشسته که وکیل شده اند ،می شوند آنان هم وکیل می شوند و هم حق بازنشستگی می گیرند!

و چرا وکیلی که پس از سی پنچ سال فعالیت به درخواست خود به فعالیتش ادامه می دهد  محق به دریافت حق بازنشستگی خود که به مابه ازاءپرداخت سی و پنچ ساله اوست نمی شود و حتماً اورا مقید می کنند که برای دریافت حق بازنشستگی حتماً باید پروانه وکالت خود را تودیع کند و از ادامه فعالیت باز بماند ؟

و اگر این نقص قانون است چرا کسی به اصلاح این نقص قانونی برنیامده است واقعاً چرا؟

نکته دیگر که به نظر میرسد هیات مدیره باید در راه آن کوشا باشد ایجاد کار و البته ارجاع کار از سوی وکیل سرپرست به کارآموزاست کارآموز تا درآمد نداشته باشد نه می تواند کار یاد بگیرد نه می تواند معنای استقلال را بفهمد و نه می تواند نحوه برخورد با موکل را دریابد .

و نکته دیگری که به نظر من حائز اهمیت است آن است که با پیشرفت اجتماع و کثرت کار و تخصصی شدن امور لازم است که وکالت نیز به صورت تخصصی به امور بنگرد و به سمت تخصصی شدن وکالت برود و هر وکیل حق وکالت از یک موضوع تخصصی را داشته باشد مثل وکیل خانواده – وکیل کیفری – وکیل حقوقی- وکیل دارائی وکار – وکیل تجارت داخلی – وکیل تجارت خارجی و بین الملل – وکیل ثبتی و غیره که البته لازمه اجراء این تخصصی شدن همانا اجباری شدن امر وکالت نیز ضروری خواهد بود و این موضوع تخصصی شدن و اجباری شدن وکالت قسمتی از معضل اشتغال وکلاء جوان را نیز مسلماً حل خواهد کرد.

0 نظر برای “ اتحاد رمز پیروزی

منتظر نظرات شما هستیم

نگران نباشید، ایمیل شما منتشر نمیشود.