صفحه اصلی / خبرخوان / کوروش کبیر مقنن منشور حقوق شهروندی

کوروش کبیر مقنن منشور حقوق شهروندی


به قلم/ پروفسورباقر ساروخانی استاد دانشگاه تهران

شهروندی ، خاستگاه های نخستین؛

کورش مقنن منشور حقوق شهروندی

در شماره قبل ، حقوق شهروندی را به بحث کشیدیم . دیدم اولین جوانه های حقوق شهروندی را در تاریخ، باید در یونان یافت.بازدیدم ،در این حوزه تاریخی فرهنگ انسانی نه اسپارت، بلکه آتن بود ه به سرچشمه های حقوق شهروندی را گشود. در این حوزه  نخست از ارسطو بود.هم او بود که در کتاب سیاست، فصل سوم ، حقوق شهروندی را مطرح ساخت.از دیدگاه این فیلسوف، شهروندی دو وجه ممیز دارد :

الف حق احزار مناصب دولتی

ب:حق دادرسی

در همان اثر،ارسطو،نه تنها حقوق شهروندی، بلکه تکالیف شهروندی را نیز مطرح ساخت، در صفحه 139، با مثال مسافران یک کشتی می خواهد بگوید، هر کس به تناسب جایگاهی که در جامعه دارد، وظایفی نیز به عهده دارد. باز در همان اثر در صفحه 143 به اخلاق شهروندی نیز اشارت دارد، او مدعی است، آزاد مردان (در شرایط اولیه شهروندی را دارا هستند)نخست باید شیوه فرمانبرداری را بیاموزند.

با آنچه آمد، ملاحظه می شود، در آتن باستان نخستین سر فصل کتاب شهروندی گشوده شد حال در ادامه این بحث به مردم باستان می پردازیم؛

با فروپاشی دولت –شهر یونان ، اندیشه شهروندی بصورت دیگری در روم باستان گشوده شد.این اندیشه، در مقایسه با اندیشه یونانیان، چند ویژگی داشت:

1-از یکسو حقوق شهروندی گسترش یافت و به بردگان، اسیران جنگی، نیروهای امدادی و قبایل آماده دفاع از مرزهای امپراطوری اعطا گردید؛ که این نشانه فراگیری حقوق شهروندیست. یونانیان، نه تنها برای گروه های بالا حق شهروندی قائل نبود بلکه کودکان و سالخوردگان نیز از این حق محروم می ساختند.

2-به بیان کاستلر، در پرتو این اندیشه اولین تجلی حقوق شهروندی و پذیرش حقوق مدنی و خصوصی در روم پدید آمد. بعدها، در اروپای بعد از رنسانس، این اصول به حقوق طبیعی غیر قابل تفویض تبدیل گردید.

3-در روم قدیم شهروندی به معنای مشارکت سیاسی نبود(برخلاف آنچه در یونان باستان دیدیم) بلکه شهروندی در قالب انفصال، اطاعت و پذیرش فرامین امپراطوری تعریف می شد و

همانطور که ملاحظه می شود، روم باستان شهروندی را بمنظور مدیریت قلمرو گسترده خود تعریف می کرد و از آن ابزاری برای اداره این قلمرو ساخته بود.بیش از آنکه در جستجوی شهروندانی فعال و مشارکت باشند در جستجوی انسانهایی بودند که به تکالیف خود در قلمرو امپراطوری عمل کنند.

شهروندی در ایران:

در جستجوی رگه های حقوق شهروندی در ایران زمین به فرمانروایانی چون انوشیروان معروف به دادگر می رسیم. او همچنانکه در تاریخ آمده است، زنجیری از ایوان مدائن آویخت. تا هر کسی نتواند تظلم نماید؛ این زنجیر تعبیر برابری حقوق انسانها از یکسو و حق دادرسی است که ارسطو بدان اشارت داشت؛ از سوی دیگر پیرمردی  سراغ داریم که در برابر خواست پادشاه نخواست، گوشه ای از ملک خود را تسلیم نماید تا انوشیروان قصر خود را در آن به پا دارد و انوشیروان بدان تمکین نمود. با اینهم قتل جمعی از مزدکیان ، تصویر شاه را تیره ساخت. بنابراین آنست که شهروندی را در فرمانروایان دیگری باز یابیم که نامش در تاریخ کورش کبیر است.او را ذوالقرنین خوانده اند ، همین کسی که در شرق و غرب عالم فرمانروایی داشت اون بانی سلسه هخامنشی بود و پسر کمبوجیه اول در پنج قرن قبل از میلاد می زیست.

کورش را باید از فاتحان تاریخ دانست ، قلمروی بس وسیع یافت، از طرف شمال شرق تا رود سیحون، از جانب مشرق تا رود سند پیش رفت.اما آنچه مورد توجه ما دراین نوشتار است ، کوروش فاتح نیست بلکه کورشی است که حقوق طبیعی انسانهای مغلوب را مورد حراست قرار می دهد او در زمانیکه بابل و آشور را تسخیر کرد، رفتاری دادگرانه داشت ؛انهم در عصری که مردم مغلوب را به قتلی می رساند ند و اموال آنان را به غارت می بردند، او سیاست ظالمانه پادشاهان آشور را به سیاست رافت و مهر تبدیل کرد.

توجه کورش نه تنها حراست جان و عزت اقوام مغلوب بود بلکه به اموال آنان چشم طمع رو نداشت . در تورات آمده است او پنج هزارو چهارصد ظرف طلا و نقره را به بنی اسرائیل بازگرداند.

در مقابل با یونان و روم، شاید نتوان گفت که حقوق شهروندی در ایران باستان به تولید  دولت- شهر های به تمثیل یونانیان می پردازد، مشارکت مستقیم آحاد جامعه را (به استثنای بردگان ، کودکان، سالخورگان) تجویز می کند به گاهواره سومین تمدن بشری، تاکید بر تولید مجلس سنای رومی نیز نیست ، اما در اندیشه  سرداری فاتح و بانی سلسله ای تاریخی ، پاسداری از حقوق انسانها در قلمرو امپراطوری مورد توجه است، علی الخصوص آنانکه مغلوب دولتی دیگر شده اند. در پایان جملاتی از این فرمانروای حکیم را در رابطه با عناصری از حقوق شهروندی می آوریم :

-اگر می خواهی دشمنانت را سرکوب کنی ، به دوستانت محبت کن.

-اگر توبیخ را با تمجید پایان دهید، افراد درباره رفتار و عملکرد شما فکر می کنند.

-تنها راهی که به شکست می انجامد، تلاش نکردن است.

- باران باش و ببار، نگو کاسه های خالی از آن کیست؟

- من یاور یقین و علاقه ام، من خوشی ها پدید می آورم ، من ملتم را سربلند خواهم ساخت شادمانی او شادمانی من است.

 

0 نظر برای “ کوروش کبیر مقنن منشور حقوق شهروندی

منتظر نظرات شما هستیم

نگران نباشید، ایمیل شما منتشر نمیشود. *