صفحه اصلی / اخبار/ حقوق شهروندی / کودکان کار سرمایه‌های خاموش

فریده غیرت در گفت‌وگو با صوراسرافیل

کودکان کار سرمایه‌های خاموش

کودکان کار سرمایه‌های خاموش

با توجه به اوضاع کنونی جهان و اهمیت یافتن  فزآینده سود در چرخه کار و سرمایه باعث شده است بسیاری از معادلات همانند سابق نباشد و این بهم خوردگی مناسبات قبل در کشورهایی که قانون نقش کلیدی را بازی نمی‌کند بیشتر از کشورهای توسعه یافته به چشم می‌آید. وجود مشکلات اجتماعی همانند فقر، نبودن سرپرست مناسب، بیماری، اعتیاد والدین و دلایلی دیگر در این کشورها باعث شده است که کودکان به صورت فزآینده‌ای از جانب صاحبان کار با دستمزد کم و بدون هیچ ضمانتی کاری و بیمه‌ای مورد ستم قرار می‌گیرند.کودکانی که در سنی هستند که نیازی مبرم به شادابی، بازی و جنب و جوش با همسالان خود دارد تا اینکه بتواند در زمینه رشد جسمی و روحی مسیر مناسبی را طی کند، اما با بروز چنین مشکلاتی و عدم توجه زیاد نهادهای رسمی به آن باعث شده است که کودکان از اولین حق خود که آموزش باشد محروم بمانند و تنها یک زندگی پر از درد و رنج و آواره گی را تجربه نمایند. در همین رابطه صوراسرافیل با یکی از فعالین حقوق زنان و کودکان گفت‌وگویی انجام داده است. مشروح آن در پی می‌آید.

شیلان خاکی

خانم غیرت در ابتدا تعریفی از کار کودک و دیدگاه شما به عنوان یکی از فعالین حقوق کودک داشته باشیم؟

در رابطه با کودکان کار بحث‌های زیادی صورت گرفته و شاید توجهاتی هم شده یا نادیده گرفته شده. کودکان کار بچه‌هایی هستند که در سنینی که نمی‌باید به کارگیری شوند، به خدمت گرفته می‌شوند. این کودکان بعضا محصول پدران و مادران معتاد، یا فرزندان طلاق یا خانواده‌هایی که به‌طور قطع از نظر اقتصادی در سطح پایین هستند. این کودکان لطیف که باید کودکی کنند در این دوران سیر نمی‌کنند و سریع‌تر از زمان موعد وارد مسئولیت‌های می‌شوند که جامعه که به آنها تحمیل می‌کند. آمارهایی که سازمان‌های جهانی در رابطه با کودکان کار ارائه کرده‌اند حدود250 میلیون کودک کار بین 5 تا 14 ساله است که نزدیک به 120 هزار از آنها وارد بازار کار می‌شوند. این کودکان فاقد شناسنامه و هویت از امکانات تحصیل و رفاه تعریف شده، در در دوران کودکی بی‌بهره هستند.  ایران هم از سال 1373 به کنوانسیون حقوق کودک پیوست. تعریفی که ما در کشورمان درباره‌ی کودک داریم با تعریفی که کنوانسیون حقوق کودک ارائه کرده تفاوت دارد. کنوانسیون، افراد زیر 18 سال را کودک اعلام کرده است، هر چند در کشور ما اگر افراد زیر 18 سال مرتکب خلافی شوند در زندان‌هایی به عنوان کانون اصلاح تربیت نگهداری می‌شوند ولی تعریف ما از تعریف کنوانسیون حقوق کودک متفاوت است. در ایران انجمن‌ها و NGOها و موسسه‌هایی در حوزه خدمت، رفاه و حقوق کودکان کار فعالیت می‌کند. مثلا در تهران  انجمن خانه خورشید واقع در دروازه غار شوش در این حوزه فعال است که لازم است برای تداوم کار موسسات اینچنینی دولت هم در این رابطه کمک کند و مسیر را هموارتر کند. علت اینکه ما کودک کار رو از بزرگسال کار جدا می‌کنیم به این دلیل است که این قشر و زنان در برابر خطرات موجود آسیب‌پذیر هستند.

خانم وکیل! آیا می‌شود خوشبینانه به کار کودک هم نگاه کرد؟ مثلا کودک کاری که در کنار خانواده در امنیت به سر می‌برد و  به اقتصاد خانواده کمک  و حس مسئولیت‌پذیری در او رشد می‌کند، آیا این روند مثبتی نیست؟

بله حرف شما صحیح است ما کودکانی را داریم که در کنار پدر و مادر مشغول کار هستند، مثلا فروشنده بقالی پدر است یا در کار مزرعه به خانواده کمک می‌کند که نسبت به کودکانی که در خیابان و کارگاه‌های غیراستاندار مشغول  به کار هستند، متفاوت هست چون هم امنیت روانی و جانی دارند و هم به اقتصاد کمک می‌کنند و هم حس وظیفه‌شناسی و استقلال در وجود آنها شکل می‌گیرد. وقتی اجبار وجود دارد و خانواده در مضیقه است و نمی‌تواند امکاناتی را برای کودک مهیا کند کار کودک اجبارا لازم می‌شود. کودکان سرمایه‌های خاموش هستند. کودکان به عنوان ضعیف‌ترین قشر جامعه نیازمند حمایت بیشتری هستند زیرا آنها توان حمایت از خود را ندارند. حمایت باید از طرف قانونگذار، مجریان قانون و تمام کسانی که با مسائل جامعه سر و کار دارند، صورت گیرد.