صفحه اصلی / اخبار/ چارسو / مین¬ها تهدیدی پایدار علیه امنیت انسانی

مین¬ها تهدیدی پایدار علیه امنیت انسانی

ناصر سرگران -دکتری حقوق بین¬الملل
مین¬ها تهدیدی پایدار علیه امنیت انسانی

ناصر سرگران دانشجوی دکتری حقوق بین‌الملل دانشگاه تهران؛ کارآموز وکالت، مدرس دانشگاه و فعال حوزه حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت هستند. همکاری و عضویت در کمیته دانشجویی انجمن ایرانی مطالعات سازمان ملل متحد، کانون دانش پژوهان با آسیب بینایی دانشگاه تهران، کانون معلولین شهرداری تهران، موسسه رفاه نابینایان شهرستان سقز و... از جمله فعالیت‌های اجرایی سرگران است. ایشان از طریق ترجمه، نوشتن یادداشت‌ها و مقالات، ایراد سخنرانی‌های علمی و همکاری با سازمان‌های مردم نهاد سعی در تحقق حقوق شهروندی اقشار آسیب پذیر جامعه را دارد. انگیزه سرگران از ورود به عرصه حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت همانا معلولیت ایشان به دلیل از دست دادن کامل بینایی در پی انفجار مین در روستای آیچی از توابع شهرستان سقز به سال 1372 است

 

«به امید پیروزی بر جنگ نه در جنگ»  قیصر امین­پور

مقدمه

 «انفجار مین در سردشت جان دو برادر را گرفت». کُردپرس 13خرداد ماه 1395

«انفجار مین جان دختر 10ساله در روستای قدرت‌آباد دشت آزادگان خوزستان را گرفت». تی‌نیوز 1 اردیبهشت ماه 1395

«انفجار مین در مریوان باز هم حادثه آفرید/ مچ پای یک جوان هجده ساله قطع شد». دردنیوز 4 اردیبهشت ماه 1395

28 سال از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران می­گذرد، اما همچنان خبر مصدومیت یا فوتی­های ادوات و ابزار باقیمانده از آن جنگ به گوش می­رسد. خبر مجروح شدن یا از دست دادن جان غیرنظامیان در روز­ها و هفته­های گذشته نشان از آن دارد که جنگ میان نیرو­های نظامی پایان یافته است و جنگ علیه غیرنظامیان ادامه دارد.

نگاهی گذرا به آمار و خبر­های فوق نشان از تهدید امنیت مردمان بی­گناهی است که هیچ نقشی در آفرینش جنگ­ها و ادوات و ابزار جنگی نداشته‌اند.  در دهه­های گذشته مین­های زمینی به‌عنوان یک ابزار دفاعی و نه تهاجمی استفاده می­شود. اغلب هدف از کار گذاشتن مین­ها از سوی نیرو­های نظامی دفاع از پایگاه­های نظامی خویش است.

تسلیحات کوچک و مین­ها نمونه­های ناخوشایندی برای تهدیدات انسانی پس از جنگ­ها هستند. آن­ها میراث پنهانی جنگ­ها به شمار می­روند که پس از آتش­بس و اجرای تعهدات مربوط به برقراری صلح همچنان به شکار انسان­ها و به‌ویژه غیرنظامیان ادامه می­دهند. مین­های زمینی در شمار وحشتناک­ترین میراث­های جنگ به شمار می­روند. آن­ها تا مدت­ها پس از پایان جنگ همچنان فعال می­مانند و در راه بازگشت سربازان از پادگان و جبهه­ها، کودکان از بازی و مدرسه و کشاورزان و روستایان از دشت و کار به خانه­هایشان منفجر می­شوند. احساس ترس از برخورد با مین در مناطق آلوده بر تمام فعالیت­های انسانی تاثیر منفی گذارده و مانعی جدی در راه امنیت تولید و توسعه اقتصادی، اجتماعی و انسانی به شمار می­رود.

پرسشی که مطرح می­شود این است که: استفاده از مین­ها چه در جنگ­های داخلی و چه بین­المللی  تا چه اندازه توانسته است توجیه نظامی داشته باشد؟

براساس آمار­ها بیش از 80 درصد از قربانیان قاتلان خفته در خاک افراد غیرنظامی هستند. آمار یاد شده، خود حاکی از تخریب و صدمه دیدن اهداف غیرنظامی بیش از اهداف نظامی است و بدین‌ترتیب چه آسان امنیت انسانی به واسطه ابزار جنگی (که نه قدرت تفکیک نظامی از غیرنظامی را دارد و نه زمان و میدان جنگ را شناسایی می­کند)، به خطر می­افتد.

اما امنیت انسانی چیست؟ و دارای چه مولفه­ای است؟ چگونه شیاطین خفته در خاک تهدیدی علیه امنیت انسانی محسوب می­شوند؟ یادداشت حاضر، بر آن است تا کوتاه پاسخی به پرسش­های فوق دهد.

 

مفهوم و مولفه­های امنیت انسانی

سالیان متمادی مقوله و مفهوم امنیت در مواجه با مفهوم نظامی آن درج می­شد و هرگاه جایی فارغ از تنش­ها و درگیری­های نظامی بود ادعای برقراری امنیت در پی آن مطرح می­شد. این تصور سنتی از امنیت ادامه داشت تا آن که برنامه توسعه ملل متحد در سال 1993 (دکترین امنیت انسانی) را تدوین نمود. قبل از تبیین و مفهوم امنیت انسانی لازم است بدانیم به‌طور کلی امنیت در عرصه بین­المللی اشاره به وضعیت و کیفیتی دارد که در آن دولت یا افراد احساس ایمنی در مقابل تهدید، آسیب، مداخله یا هر اقدامی مغایر با آزادی­شان دارند. امنیت می­تواند دارای سطوح مختلفی نظیر امنیت ملی، امنیت بین­المللی یا انسانی باشد. بدینترتیب امنیت انسانی به امنیتی اطلاق می­گردد که افراد انسانی را در مرکز گفت‌وگو­ها یا مباحث امنیتی قرار می­دهد. در گزارش برنامه توسعه ملل متحد تلاش شده است، تا با ارائه معیار­های مشخص مفهومی شفاف و عینی از اصطلاح ارائه گردد. از این­رو، در گزارش یاد شده ضمن انتقاد از پیشینه استفاده انحصاری از واژه در امور نظامی به هفت مولفه­ای که از اصطلاح امنیت استنباط می­شود، اشاره گردید که عبارت‌اند از: اقتصادی (رهایی از فقر، غذایی (دسترسی به غذا)، بهداشتی (دسترسی به مراقبت بهداشتی و حمایت از بیماران)، محیط­زیستی، (حمایت در برابر آلودگی­ها)، فیزیکی (حمایت در برابر شکنجه، جنگ، حملات جنایی)، اجتماعی (حفظ فرهنگ­های سنتی) سیاسی (آزادی­های سیاسی).

امنیت انسانی درواقع همان اطمینان خاطر و احساس ایمنی است که افراد انسانی نسبت به حفظ جان، حیثیت، حقوق مادی و معنوی و تعلقات دنیوی و بهره­مندی از حقوق و آزادی­های اساسی­شان دارند.

امنیت انسانی مفهوم به نسبت نوینی است که به معنی رهایی از ترس و نیاز است. این دکترین در پرتو جایگاه و اهمیت حقوق بشر و همچنین گذار از دولت­های حاکمیت محور به دولت­های پاسخ‌گو بیش از پیش مورد توجه جامعه جهانی قرار گرفت. نباید از نظر دور داشت که احساس امنیت با خود امنیت متفاوت است. شیاطین خفته در خاک با گرفتن جان انسان­های بی­گناه و مصدوم نمودن آن­ها به‌طور مستقیم امنیت را هدف قرار می­دهند. اما چنانچه شاهد تکرار انفجار مین­ها و در پی آن فزونی خسارات و قربانیان باشیم؛ احساس امنیت در ساکنان مناطق آلوده به مین وجود نخواهد داشت.

 مسئله دیگر تفاوت میان امنیت انسانی و امنیت ملی است. درحالی‌که امنیت ملی بر دفاع از سرزمین در برابر جنگ با دشمن خارجی تاکید دارد؛ امنیت انسانی حمایت از افراد و جوامع را در برابر هرگونه نقض حقوق انسانی مورد توجه قرار داده است.

آسیب­های ناشی از مین بر امنیت انسانی

با در نظر گرفتن مولفه­های امنیت انسانی و باتوجه به حق­های شناخته شده بشری در اسناد بین­المللی به واکاوی اثرات نامطلوب مناطق آلوده به مین بر مردمان در معرض آسیب­های احتمالی از آن می­پردازیم.

الف- مین و امنیت اقتصادی

توسعه اقتصادی به‌عنوان یکی از شاخص­های امنیت انسانی مطرح است. میثاق بین­المللی حقوق اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی مصوب 16 دسامبر 1966 به‌عنوان نسل دوم حقوق بشر بر حقوق اقتصادی به‌عنوان حق­های بشری تاکید دارد. حق بر کار یکی از حقوق شناخته شده در میثاق یاد شده است. در مناطق آلوده به مین حتی پیش از آنکه مینی منفجر شود؛ ترس از انفجار مین باعث خواهد شد که بسیاری از زمین­ها به‌ویژه زمین­های کشاورزی برای ساکنان آن مناطق قابل استفاده نباشد. پس از حادثه نیز ممکن است بر اثر مجروح یا فوت شدن یک فرد نان­آور امنیت اقتصادی یک خانواده به آسانی تهدید شود. چنانچه براساس آمار­ها بسیاری از مصدومین و کشته‌شدگان در برخورد با مین از چوپانان و کشاورزان هستند. این مساله در مفهوم فردی آن قابل‌توجه است درحالی‌که در سطح گسترده و در قالب حقوق همبستگی یا جمعی نیز حق بر توسعه اقتصادی به‌عنوان یکی از حق­های شناخته شده بشری در زمره نسل سوم حقوق بشر که در دهه 80 میلادی شناخته شده است، در معرض تهدید قرار می­گیرد و بدین ترتیب زمین­های آلوده به مین و عدم بهره‌برداری از آن­ها جمعی را از توسعه (به‌ویژه توسعه اقتصادی) باز می­دارد.

ب- مین و امنیت غذایی

یکی دیگر از مولفه­های امنیت انسانی، امنیت غذایی است. رهایی از گرسنگی و حق بر غذا به‌عنوان یکی از حقوق شناخته شده بشر در اسناد بین­المللی مورد توجه است. همان‌طور که گفته شد؛ در مناطق آلوده به مین اغلب زمین­های کشاورزی غیر قابل استفاده می­گردند. از این­رو، کاشت و برداشت محصولات و تولیدات غذایی با مانعی جدی به نام مناطق آلوده به مین مواجه خواهد شد که این امر امنیت غذایی ساکنان و حتی مردمانی که دور از این مناطق زندگی می­کنند را تهدید خواهد کرد.

ج- مین و امنیت بهداشتی

مسائل مربوط به امنیت بهداشتی قربانیان مین هم از منظر سلامت جسمانی و هم از منظر سلامت روانی مورد توجه است. مصدومین ناشی از برخورد با مین علاوه بر مراقبت­های پزشکی و دارویی نیازمند حمایت­های روانی برای توانمند­سازی آنان و بازگشت به جامعه هستند. علاوه بر قربانیان مستقیم مین خانواده­های آنان نیز بزه دیدگان حادثه محسوب می­شوند خانواده­هایی که باید نگران آینده قربانی خویش که اغلب کودکان هستند، باشند. ترس از بار اقتصادی تامین هزینه­های مختلف (به‌ویژه هزینه­های پزشکی و دارویی) و ترس و نگرانی از حمایت از قربانیان خویش در جامعه موجبات تهدید امنیت نه تنها قربانیان مین بلکه خانواده­های آنان را نیز فراهم خواهد ساخت.

د- مین و امنیت محیط­زیستی

طبیعت همیشه مهربان است و سرچشمه زیبایی­ها. طبیعت و محیط پیرامون ما در پی آن است تا برای مردمانی که به دامان آن پناه می­برند، بستر و محل آرامش باشد. اما به‌واسطه آلوده کردن آن به پدیده­های انسانی چون مین از رسالت ذاتی خویشتن دور گشته است. این مصداق پذیرش اصل هابزی «انسان گرگ انسان است» می­باشد که بر اثر مین­ها و مواد منفجره باقیمانده از جنگ­ها ناپاکی­ها را به طبیعت تحمیل می­کنند تا اینگونه هم امنیت محیط­زیستی را (که امروزه به خودی خود دارای ارزش است) و هم حق بر داشتن محیط­زیست سالم را (که به‌عنوان یکی از حقوق شناخته شده بشر در چهارچوب نسل سوم حقوق بشر مطرح است) در معرض تهدید و نابودی قرار دهند.

 ه- مین و امنیت فیزیکی

حق بر حیات و حفظ تمامیت جسمانی اشخاص در زمره حقوق غیرقابل تعلیق و بنیادین بشر به‌عنوان نسل اول حقوق بشر، در اسناد متعدد جهانی و منطقه­ای از جمله اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب 1948 مجمع عمومی سازمان ملل متحد و میثاق بین­المللی حقوق مدنی و سیاسی مصوب 1966 از رهاورد شیاطین خفته در خاک مورد تهدید جدی قرار می­گیرند. سالیانه پانزده تا بیست هزار کشته و مصدوم بر جای مانده از آسیب­های ناشی از مین بیانگر نادیده گرفتن حق بنیادین و غیرقابل تعلیق یاد شده است.

و- مین و امنیت اجتماعی

مناطق آلوده به مین اغلب باعث کوچ ساکنان مناطقی خواهد شد که به لحاظ هویتی با آن مناطق پیوند ناگسستنی یافته‌اند. ترک خانه و کاشانه و سرزمین­هایی که سالیان متمادی محل مأوا و زندگی آبا و اجدادی مردمانی بوده است که به‌واسطه پیوند زمانی و مکانی با محیط دارای فرهنگ و سنت­های مختص به خویش گشته‌اند؛ می­تواند در بلندمدت به موجب از هم گسستگی قومی، حفظ سنت­ها و فرهنگ­های یک قوم یا گروه خاصی را با تهدید مواجه سازد.

فرجام سخن

 نگاهی گذرا به شش مولفه امنیت انسانی بیانگر نقض حق­های بشری متعددی است که برای استقرار و شناسایی آن­ها به‌ویژه پس از پایان جنگ جهانی دوم و با تاسیس سازمان ملل متحد از سوی نهاد­های مدنی تلاش­های بسیاری شد. تلاش­هایی که امروزه بخشی از آن­ها به‌واسطه استفاده بی­رویه و آسان از مین­ها (چه در جنگ­های داخلی و چه در جنگ­های بین­المللی) مورد بی­اعتنایی دولت­ها، نهضت­های آزادی بخش و گروه­های تروریستی قرار گرفته است. نظر به آسیب­های بسیار ناشی از قاتلان خفته در خاک بر غیرنظامیان که به مراتب فراتر از اهداف توجیه‌کننده نظامی است؛ کاربرد چنین ابزار ویرانگر و تخریب کننده­ای در جنگ­ها در تعارض با بسیاری از اصول حاکم بر حقوق بشردوستانه و امنیت انسانی قرار دارد. پاسداشت امنیت انسانی و حقوق بشر چه در زمان جنگ و چه در زمان صلح قاعده­ای مسلم و ضروری است.

تا زمانی که صرفاً با 3 تا 30 دلار بتوان به تولید و یا خرید یک مین دست زد، احتمال استفاده از آن نیز به جهت هزینه پایین آن به‌رغم ممنوعیت­ها و محدودیت­های کاربرد آن در معاهدات بین­المللی دست‌کم از سوی گروه­های تروریستی و غیردولتی دور از انتظار نیست.

تا زمانی که برای پاک‌سازی یک مین به هزینه­ای معادل هزار دلار نیاز باشد و همچنین تا زمانی که با آهنگ کنونی هزار و صد سال برای پاک‌سازی 110 میلیون مین کار گذاشته شده در زمین نیاز باشد؛ باید گفت: شیاطین خفته در خاک تهدیدی پایدار علیه امنیت انسانی محسوب می­شوند. از این­رو، مقابله با آسیب­های ناشی از مین از طریق آموزش مخاطرات آن به ساکنان مناطق آلوده به مین در کنار ممنوعیت تولید، انتقال، فروش و بکارگیری آن جهت حفظ امنیت انسانی امری حیاتی و ضروری است.

استالین می­گوید: «مرگ یک نفر فاجعه و مرگ هزار نفر فقط یک آمار است». بیایید نگذاریم آمال و رنج­های قربانیان مین و خانواده­های آنان از فاجعه به آمار تبدیل شود.