صفحه اصلی / اخبار/ ایران زمین / مهارتهای ارتباطی و روابط عمومی حرفه ای در تغییرات سازمانی

* رییس کمیسیون روابط عمومی کانون وکلای کرمانشاه

مهارتهای ارتباطی و روابط عمومی حرفه ای در تغییرات سازمانی

میترا میری

   هدف روابط عمومی در مدیریت راهبردی ارتباطی سازمان ها برای ارتقای اعتماد و ایفای حقوق شهروندی اين است كه احساس هويت را در اعضاي جامعه تقويت کرده و در آنان نسبت به باورها و ارزش‏ها تعهد ايجاد كند.لذا  ارزش آفريني از طريق تضعيف ويژگي‏هاي نامطلوب و تقويت ارزش‏هاي فرهنگي مطلوب؛- داشتن نقش قهرمان فرهنگي براي الگوبرداري ديگران؛ ايجادانسجام فرهنگي‌ميان‌شهروندان به شكلي‌كه‌همه‌داراي يك فرهنگ‌ مشترك وقوي شوند؛ايجاد موج‏هاي فرهنگي جديد و به تعبيري ايجاد خلاقيت ارتباطی در میان ایرانیان؛ نهادينه كردن سرمایه اجتماعی از طريق اجراي درست سياست‏ها و برنامه‏هاي سازمانی؛تقویت اعتماد،انسجام و مشارکت اجتماعی...؛  وایفای نقش  وکبل مدافع مردمی می تواند بخشی از شاخصهای مورد نظر روابط عمومی حرفه ای برای ارتقای سرمایه اجتماعی و ایفای حقوق شهروندی در نتیجه  ایجاد موج نشاط و امیدآفرینی  باشند

      با نگاهی عمیق و کاوشگرانه به روابط عمومی های کشور و بررسی  ساختار، شرایط ونحوه عملکرد آنان در خواهیم یافت ،برخی از کسانی که در عرصه روابط عمومی قدم گذاشته اند و یا اینکه عهده دار مسولیت روابط عمومی ها  شده اند و در  میدان خطیرارتباطات و اطلاع رسانی  گام نهاده اند قبل از آنکه بخواهند کار روابط عمومی انجام دهند و با درک صحیح از فلسفه وجودی روابط عمومی واقع بینانه در این عرصه عمل نمایند، یبشتر نقش امور عمومی را بازی کرده اند  و دراین  صحنه ارتباطی با اتکاء به رنگ و لعاب مصنوعی بجای هنر آفرینی ،نقش آفرینی کرده اند...در واقع میتوان گفت  روابط عمومی از نظام شخصیتی ناهمگون و ناهمسنگی در نظام ارتباطات سازمانی و اجتماعی برخوردار است.

      همان گونه که پس از گذشت چند سال روابط عمومی در بین مدیران سطح عالی و میانی نتوانسته است از جایگاه مطلوب و مناسب برخوردار گرددو علیرغم تلاشهای دست اندرکاران و متولیان امر نتوانسته است از جایگاه اصلی و حقیقی برخوردار گردد ،متاسفانه این موضوع دربین عموم مردم نیز سرایت کرده است  در نتیجه  روابط عمومی نتوانسته است برای خود جایگاهی باز کند و حتی مقبول طبع مخاطبان خاص قرار گیرد و برای خود وضعیت و جایگاه حرفه ای مناسبی را مهیا کند، و شاید این عدم توفیق ریشه در آن دارد که روابط عمومی ها بجای روابط عمومی کردن ،ازوظیفه   و رسالت اصلی خود دور شدند و  سعی کردند تنها نقش روابط عمومی کلیشه ای را بازی کنند.. در واقع این نقش تصنعی موجب شد تا برای دوام و بقاء گاهی از صداقت دور شوند و این دوری طبعا انفکاک و جدائی مردم را از روابط عمومی حرفه ای  با خود به همراه داشته و عملا به عنوان یک روابط عمومی شاید تا حدودی توانستند تنها روابط عمومی سازمان خود باشند و بس.!!!

       درست است که قانون می توانداز طریق توافق یا تحمیل و مصلحتا یا عقلا یا ترکیبی از این موارد برای جلب اطاعت و تحکیم قدرت روابط عمومی شرایطی را  فراهم کند...و این قانون به همه اعضای سازمان در قلمرو قدرت تشکیلات تسری یابد و نظام هماهنگی از قواعد عمدا از پیش اندیشیده شده را تجلی بخشد که مقتدای مدیریت بوده و دستورات ریاست قانونی را موید اطاعت از نظامی غیر شخصی سازد.و سایر اعضای سازمان را در حد توان به عنوان عضوی از تشکیلات وادار به اطاعت نه از شخص مدیر روابط عمومی که از نظم سلسله مراتبی غیر شخصی سازد....واگذاری قدرت در این عرصه مبتنی بر صلاحیت قانونی و گزینش و استخدام متکی بر شایسته سالاری و تخصص گرایی مدیر روابط عمومی است...که جای خالی آن در نظام اداری دولتی و بعضا ساختار غیر دولتی نیز به شدت مشهود است...

    آنچه امروزه نیاز آن بیش از هر چیزی بیرای نقش آفرینی در تغییرات برای پیشرفت و تحولات سازمانی محسوس است موضوعي به نام طراحي سيستم‌هاي جامع ارتباطي است که ضرورتی انکار ناپذیر  پيدا کرده است واز آنجايي كه فاكتور انساني به علت نقش ويژه‌اي كه در این سیستم جامع ارتباطي دارد در زمينه ارتباطات سهم بسيار بالايي به خود اختصاص مي‌دهد.لذا بايستي در انديشة طراحي "استراتژي ارتباطي" و مقوله اي به نام" مديريت روابط عمومی و ارتباطات راهبردی" برای ایجاد تحول در  سازمانها  باشيم.و   هر کدام به سهم خود در قلمرو ارتباطی  نقش آفرینی کرده و  از خودمان آغاز کنیم...

* رییس کمیسیون روابط عمومی کانون وکلای کرمانشاه