صفحه اصلی / اخبار/ ویژه نامه کودتای 28 مرداد / ماهی گیری از آب گل آلود تاریخ

تحلیلی بر دوگانه «مصدق- کاشانی»

ماهی گیری از آب گل آلود تاریخ

مجتبی ملکشاهی دکتری مسائل ایران
ماهی گیری از آب گل آلود تاریخ

 

در چند هفته گذشته مقارن با وضع تحریم‌های جدید از سوی دولت آمریکا، وزارت امور خارجه این کشور بعد از ٦٤ سال، ٣٧٥ سند تازه از كودتاي ٢٨ مرداد ١٣٣٢ و سرنگوني دولت دکتر محمد مصدق را منتشر كرده است. این اسناد که در طبقه‌بندی محرمانه‌ی سیا قرار داشت، در حالی منتشر شد که بیش از 6 دهه از کارشکنی‌های دولت‌های انگلیس و آمریکا در ایران می‌گذرد.

در جنجالی ترین بخش از این اسناد سازمان سیا به آیت‌الله کاشانی و نیروهای مذهبی اتهام مخالفت با مصدق و طرفداری از موضع رژیم شاه را زده است و از سوی دیگر حامیان مصدق با راه‌اندازی کمپینی خواستار تغییر نام میادین و معابر شهرها از آیت‌الله کاشانی (به علت کمک به بقای حکومت محمدرضاشاه و تداوم روند استبدادی وی) و خواهان تطهیر چهره شخصیت برجسته ملی خود بوده (دکتر مصدق) می‌باشند، چرا که از نظر آنها مصدق قریب به 70 سال چه از سوی طرفداران رژیم سابق ایران(که وی را  متهم به نقض قانون اساسی نموده‌اند و نیز از برکناری او توسط شاه دفاع می‌کردند و کودتای ٢٨ مرداد را قیام ملی می‌نامیدند) و چه بعد از انقلاب اسلامی(که حامیان نظام، مصدق را به اتهام غرور، زیاده‌خواهی و عدول از جریان مذهبیون) همواره مورد اتهام و سرزنش ناحقی در خصوص پیگیری استبداد سیاسی به ویژه به علت نقض قانون اساسی در جریان انحلال پارلمان بوده است، می‌دانند.

مشکل پیش آمده  و نقش آیت‌الله کاشانی در کودتا

مطابق اسناد منتشره و قبل از آن انتشار ویدئویی 52 ثانیه‌ای با عنوان «فیلمی نادر، منتشر شده توسط سیا از ورود آیت‌الله کاشانی به همراه زاهدی و نمایندگان آمریکا و انگلیس به ویرانه‌های خانه دکتر مصدق یک ساعت بعد از پیروزی کودتا» در فضای مجازی به همراهی و همگامی آیت‌الله کاشانی با کودتاگران و طراحان آن پرداخته است. اما اسناد پیشین در رابطه با کودتا چه می‌گویند؟ صبح روز 28 مرداد خانه مصدق محل درگیری کودتاچیان و محافظان ساختمان بوده است و طبیعتاً این درگیری ویرانی‌هایی نیز در پی داشته است به‌ویژه اینکه در این درگیری علاوه‌بر اسلحه از ادوات سنگین مانند تانک نیز استفاده شده بود اما تخریب اصلی پس از این رخداد، بعد از ظهر روز 28 مرداد توسط شعبان جعفری ملقب به شعبان بی‌مخ است که با دسته‌ای چماقدار به منزل مصدق هجوم برده و ضمن غارت اسناد، مدارک، لوازم و وسایل آنجا خانه را تخریب می‌کنند.

براساس گزارشات تاریخی پس از هجوم به منزل دکتر مصدق در 28 مرداد، تمام درها و پنجره‌ها و دیوارهای خانه تخریب شده و بر اثر تیراندازی، دیوارهای منزل مصدق دچار آسیب‌دیدگی شده بود. آن چنان که حسین مکی می‌گوید: «تانک‌هایی که آماده حمله به خانه دکتر مصدق بودند با شلیک رگبارهای مسلسل خود به طرف ساختمان مزبور به تیراندازی اول جواب دادند... تا مقارن ساعت شش دو گلوله سنگین از تانک‌ها خالی شد و قسمتی از بالای ساختمان ویران گردید. بعد از چند دقیقه این خانه به کلی ویران و با خاک یکسان شد و دیگر کوچک‌ترین چیزی که در آن قابل استفاده باشد وجود نداشت... حمله بعداً متوجه خانه‌های اطراف منزل دکتر مصدق یعنی خانه فرزند او شد. در آن‌جا نیز هیچ‌کس وجود نداشت و اثاث آن در یک چشم بهم زدن از میان رفت و خانه‌ها با خاک یکسان گردید. مقارن ساعت 8 تقریبا صدای شلیک تیر قطع شد و جمعیت به تدریج شروع به بازگشت کرده آن‌جا را آتش زدند. امروز اطلاع یافتم که هنوز منزل آقای دکتر مصدق می‌سوزد و دود بلند است... بعد از آنکه صدای مسلسل‌ها از آن طرف قطع شد یکی از تانک‌های سنگین به طرف در منزل آقای دکتر مصدق رفت و در را شکسته و وارد حیاط شد.»

براساس آنچه حسین مکی می‌گوید و روزنامه اطلاعات سه روز بعد از کودتا را گزارش کرده است، خانه مصدق به طور کامل با خاک یکسان شده است و به ویرانه‌ای تبدیل شده بود و از طرفی هم بنا بر گفته مکی حتی در 29 مرداد هم هنوز از منزل دکتر مصدق دود بلند می‌شد. ولی در فیلم مورد بحث نه اثری از سوختگی خانه مصدق وجود دارد و نه دودی دیده می‌شود و حتی نشان می‌دهد که قسمت‌های اعظم خانه مصدق سالم است که این امر خود سندیت و اعتبار اسناد کنونی را به شدت خدشه پذیر و غیر قابل اطمینان می نمایاند. 

از سوی دیگر، چیزی که به وضوح نمایان است این می‌باشد که در این اسناد هیچ جا به صراحت درباره نقش‌دادن آیت‌الله کاشانی در کودتا سخنی به میان نیامده است. حتی در جاهای مختلفی به مذهبی‌بودن و ضد غرب بودن آیت‌الله کاشانی اشاره شده و ایشان را غیرقابل اعتماد و خطرناک برای همکاری توصیف می‌کند. البته در یک سند اشاره شده که آیات عظام کاشانی، بروجردی و بهبهانی تصمیم می‌گیرند که در مقابل مصدق از شاه حمایت کنند اما بعدا گفته شده این ادعای زاهدی است و سندی برای آن موجود نیست.

نقاط ضعف اسناد منتشر شده جدید

 اولاً اسناد منتشر شده اخیر، همگی اسناد مرتبط با نهضت ملی شدن نفت و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نیست. بلکه تنها بخشی از آن است هر چند که می‌تواند با مطابقت دادن آنها با سایر اطلاعات، یافته‌ها و... مستمسک‌های ما را در این رابطه گسترش داده تا بتوان با جمیع جهات به حقیقت امر پس از 64 سال دست یافت.

ثانیاً می‌بایست اذعان داشت که اسناد منتشر شده اخیر کاملاً گزینشی بوده و تحریف و سانسورهای متعددی درآن صورت گرفته است که سندیت و مقبولیت این اسناد را خدشه‌دار می سازد چرا که تعداد قابل توجهی از این اسناد هنوز در وزارت خارجه آمریکا دارای حیطه‌بندی «طبقه بندی شده» می‌باشند. در اسنادی که از سوی وزارت خارجه آمریکا منتشر شده است، نامی از عوامل اصلی کودتا نیست. جرج کندی یانگ (قائم مقام وقتMI6) که اصلی‌ترین نقش را در طراحی کودتا و هدایت آن انجام داد، سِر شاپور ریپورتر که فرمانده عملیات صحنه بود یعنی شبکه‌های داخلی MI6را هدایت می‌کرد و نیز نقش مظفر بقایی و کسانی مانند حسن پاکروان و... خیلی چیزها پنهان است .چرا؟ چون این مسائل اهمیت بالفعل اطلاعاتی دارد و لذا این وزارتخانه به دلایل متعددی قصد آشکار کردن کل ماوقع را نداشته و در پی تحریف واقعیت و بهره‌برداری از تحریف‌ها در فضای کنونی ایران است.

ثالثاً باید عنوان داشت که اسناد عملیاتی  CIA (آژانس مرکزی اطلاعات ایالات متحده آمریکا) و MI6 (سرویس اطلاعاتی بریتانیا) به دلایل و انحاء مختلف یا نابود شده یا از دسترس محققین خارج است. پس راهکار دستیابی به حقیقت چیست؟ در پاسخ به آن باید به اسناد و مدارک داخلی کشور به خصوص خاطرات(مانند خاطرات مفصل عمیدی نوری)، شرح حال‌های کودتا (اسناد سِر شاپور ریپورتر یکی از عوامل کلیدی کودتا) و نیز مدارک موجود در ارتش و شهربانی و... (روش جاری‌ها و دفاتر ثبت وقایع روزانه موجود در این ارگان‌ها که از سندیت و اعتبار بالایی برخوردارند) و همچنین مدارک موجود در  مرکز اسناد وزارت اطلاعات کشور مراجعه نمود.

نیت وزارت خارجه آمریکا از انتشار گزینشی اسناد

همانطوری که پیش از این گفته شد، وزارت امور خارجه آمریکا با انتشار اسنادی گزینشی و دست چین شده از کودتای 28 مرداد1332 و افشای نقش آیت‌الله کاشانی در پیروزی آن، به شکل‌گیری موج و جریانی در کشور دامن زده است که کشور را به ورطه جدید ولیکن ریشه‌داری از دوقطبی‌سازی فضای کشور سوق داده است، دو قطبی‌هایی که در سال‌های اخیر همواره در مناسبت‌ها و رویدادهایی مختلف از بطن جامعه سر برآورده و چند صباحی بر تلاطم امواج سیاسی ـ اجتماعی کشور دامن زده است. دوقطبی‌هایی همچون تشییع جنازه پاشایی ـ مهدوی کنی، دوقطبی موافقین برجام ـ مخالفین برجام، دوقطبی حامیان مذاکره با آمریکا ـ مخالفین مذاکره و دوقطبی دلواپسان و... که همگی آنها با نیات پشت پرده‌ای خود سعی در فراگیر نمودن شکاف‌ها، تضادها و اختلافات پیدا و پنهان موجود در جامعه به منظور تقویت افتراق‌ها و نهادینه نمودن نزاع در ایران اسلامی دارد. اینک نیز عاملین، طراحان و مسببین اصلی کودتای 28 مرداد با تطهیر خود و سیاه نمودن چهره آیت‌الله کاشانی به منظور ایجاد رخنه و شکاف در جامعه ایران، یک دوگانه قدیمی ولیکن ریشه‌دار تحت عنوان «اسناد کودتای 28مرداد و نقش آیت الله کاشانی در ساقط شدن حکومت دکتر محمد مصدق» را دستاویز نموده‌اند. واضح و مبرهن است که انتشار این اسناد در جامعه سیاست‌زده ایران، فقط با هدف ایجاد یک مجادله فرسایشی و بی سرانجام میان هریک از شخصیت‌های دولت ملی از یک سو و ایجاد یک دوقطبی جدید ولیکن مهم و فراگیر یعنی «ملی گرایان» از یک سو و «مذهبیون» در سوی دیگر کارزار پرده برداشت که برای طرف خارجی یعنی آمریکا، انگلیس و اسرائیل بدون هیچ هزینه‌ای زمینی حاصلخیز از بحران و برای کشور ایران بجزء انشقاق و دوگانگی و شکاف حاصلی نخواهد داشت.

اگر به حافظه تاریخی خود در دهه 70 مراجعه کنیم، نیک می‌بینیم که همین وزارتخانه‌های خارجه دول متخاصم با انتشار و ارائه یک سری اسناد گزینشی و جهت‌دار مبتنی بر همکاری و همیاری دکتر علی شریعتی با ساواک در سال 1372، چگونه به موجی از درگیری‌های سیاسی و بی‌سرانجام در جراید، مطبوعات و محافل دانشگاهی کشور دامن زد و درنهایت امر جامعه ایرانی و به خصوص قشر روشنفکر جامعه به جزء تفرقه و شکاف محملی برنبست و در رابطه با مورد اخیر (دوگانه مصدق ـ کاشانی) نیز متأسفانه نتیجه‌ای که عاید می شود افزایش بی‌اعتمادی و بی‌اخلاقی تاریخی در خصوص این دو شخصیت برجسته تاریخ ایران است که به ایجاد یک فضای «سیاه و سفید» از یک حادثه که می‌توان آنرا سرمشق و سرلوحه خود قرار داد اشتباهاً و با دسیسه آمریکا و انگلیس به یک عامل تفرقه تبدیل نمود.

 نیک می‌دانیم که این دو جریان تاریخی ایران یعنی ملی‌گرایان همراه با دکتر مصدق و مذهبیون همگام با آیت‌الله کاشانی تا زمانی پیروز بودند که با هم بودند (به خصوص در جریان ملی کردن نفت ایران) چرا که شروع نهضت ملی شدن نفت با موتور محرکه کاشانی و مصدق بود و تردیدی نیست که کاشانی بود که توانست حمایت وسیع توده مذهبی مردم را به سوی نهضت جلب کند. در همین اسناد تازه منتشرشده سندی موجود است از سیا متعلق به مارس ۱۹۵۱/ اسفند ۱۳۲۹ که «اتحاد نامقدس» مصدق و کاشانی را برای غرب بسیار خطرناک می‌داند. پس چه خوب است که روشنفکران ایران با تأمل در سیر تحولات تاریخی با ارائه تصویری روشن از واقعیات امور به حقایق پرداخته و نقاط تزلزل را با نیک‌اندیشی به چراغی منور برای آینده تبدیل نمایند.

صوراسرافیل: این یادداشت صرفا نظر نویسنده است.