صفحه اصلی / اخبار/ زنان / زنان و وضعیت اشتغال

زنان و وضعیت اشتغال

فرمیسک زاهدی
زنان و وضعیت اشتغال

"با نگاهی دقیق به وضعیت بازار کار می­توان پی برد که در کلیه کشورها نوعی تقسیم شغل میان مردان و زنان وجود دارد براساس این تقسیم­بندی اکثر زنان در روستاها در شغل­های کشاورزی و کارهای دستی شاغل­اند که علت اصلی آن هم سطح پایین آموزش و عدم کسب مهارت­های حرفه­ای وشغلی است اما در شهرها بیشتر زنان در بخش­های خدمات مانند معلم و پرستار و منشی شاغل­اند ."

جایگاه  و موقعیت  زنان در جامعه  بشری  و ارج نهادن به مقام  منزلت آنان به عنوان عنصر  اصلی پیکره اجتماع، فرصت داد­ن برای  اعمال اراده و نظر  خود در مسایل  سیاسی و اجتماعی و مبارزه با تبعیض­های گوناگون در خصوص حقوق و تکالیف، مساله‌ای  بوده است که همواره فعالان حقوق زنان به آن  پرداخته و این  وضعیت  را به چالش  کشیده­اند.

زنان  با این  احساس  مواجه­اند که مردان  به آنان  ظلم  کرده­اند و حقوق  اساسی  آنان را محترم نشمرده و به منزلت  انسانی آنان که با مردان برابراند نه تنها   احترام نگذاشته بلکه در جامعه  فرصت  ابراز  وجود را هم از آنان گرفته­اند و این باعث برخوردار بودن مردان از امتیازات  بیشتری در سطح جامعه شده که در تولید نقش­های  فرادستی و فرودستی بسیار موثر  بوده است. در طی چند دهه اخیر زنان  با شرکت فعالانه خود در تمامی عرصه­ها  شایستگی  و لیاقت  خود را اثبات  کرده و به­رروی هر گونه  قضاوت  غیرمنصفانه  خط  بطلان  کشیده­اند­. از جمله بارزترین نمونه  آن حضور  بیشتر  زنان در کرسی­های دانشگاه­ها می­باشد.

موانع اشتغال زنان

یکی از معیارهای  میزان  سنجش  و توسعه­یافتگی  یک کشور  میزان اهمیت  و اعتباری  است که زنان آن  کشور  در اجتماع  و شرکت  در فعالیت­های اقتصادی دارند. به­طور کلی نیروی کار شامل افرادی می­شود که برای  تهیه  و تولید  کالا یا خدمات اقتصادی کار می­کند و در ازا کار، پول دریافت می­کنید. که این تعریف برای  زنان مشکلاتی را در رابطه بامحاسبه کار آنان  بوجود آورده چون در بسیاری از نظام­های  اقتصادی تمایل  به نادیده گرفتن کار زنان وجود دارد که این  امر بر جمع­آوری اطلاعات آماری  برای شناسایی سهم  زنان در تولید  ناخالص ملی تاثیر  می­گذارد.

فعالان حقوق زنان مهمترین موانع  اشتغال­زایی  را در این می­دانند  که جامعه ما هنوز  نان­آور ی را وظیفه  مردان  دانسته وزن را خانه­دار معرفی  می­کند و لذا زنانی  که در  بیرون کار  می­کنند  در صورت عدم  تمایل مردان  درجه یک که شامل  پدر، برادر و شوهر می­باشد باید کار خود را تر ک کرده  و به داخل  خانه  برگرد، چون  سنت­ها و آداب­و­رسوم اجتماعی در تمامی  ابعاد زندگی تاثیر­گذار گذاشته و باعث شده در جامعه یک زندگی  دو سویه  شکل بگیرد،که  مرد­ان  و زنان را از هم جدا کرده و این گفته مشهور  سیمون دوبوار اینجا  عینیت پیدا می­کند  که این  طبیعت  نیست  که محدودیت­هایی  را برای  زنان در  نظر  گرفته  است،  بلکه نقش­ها هستند  که زاییده  مجموعه­ای از پیشداوری­ها، سنت­ها و قواعد کهنه­اند که باعث شده زن به عنوان  جنس دوم  خلق  شود.

ازدواج و مسولیت­های خانوادگی نیز  در کاهش اشتغال  زنان مخصوصاً  زنان  متاهل  موثر  است چون  برای  ارتقا  شغلی  زنان به مراتب  وپست­های  بالاتر مدت  زمان  طولانی  و وقت بیشتری  لازم است که به علت  ناهمگونی  این  پست­ها با مسولیت­های خانه­داری و بچه­داری  زنان  نتوانند  به راحتی  ارتقا مقام پیدا کنند.که همین امر باعث  شده از لحاظ  سلسله  مراتب  شغلی معمولاً  زنان  در سطح پایین  تمرکز  یافته  و پست­ها و سمت­های عالی  بیشتر  در اختیار  مردان  باشد این وضعیت  نشان­دهنده  عدم تساوی در ارتقا  شغلی  آنهاست و با اصل رفتار  مساوی  با زنان و مردان  مغایر  است. عواملی که مانع  رسیدن  زنان  به مشاغل  بالای  مدیریتی  وتخصصی می­شوند  واصطلاحاً سقف شیشه­ای می­نامند­ ­و تقریبا در تمام  کشورها­ی دنیا زنان برای  رسیدن  به سطوح بالا  با سقف­های شیشه­ای مواجه­اند.

باوجود اینکه اکثر  دولت­ها در جهت اجرا­ی اصل  رفتار  مساوی  با مردان  و زنان نهایت  تلاش  خود  را انجام  می‌دهند  و طبق مقررات  و قوانین موضوع  زنان از  لحاظ  دسترسی  به آموزش  و انتخاب شغل و شرایط کا­ر با مردان  مساوی  هستند، اما در عمل محدودیت­ها و موانعی برای زنان شاغل  وجود دارند.

با نگاهی دقیق به وضعیت  بازار  کار می­توان پی برد که در کلیه  کشورها  نوعی تقسیم شغل  میان مردان و زنان وجود دارد  براساس این تقسیم­­بندی اکثر زنان در روستاها در شغل­ها­ی کشاورزی و کارهای  دستی شاغل­اند که علت اصلی  آن هم سطح  پایین  آموزش و عدم کسب مهارت­های  حرفه­ای و شغلی  است اما در شهرها بیشتر زنان در بخش­های  خدمات  مانند معلم و پرستار و منشی شاغل­اند .

ریشه­های تقسیم جنسی مشاغل  زنان متنوع  و متعدداند­. آموزش  ناقص­، پایین  بودن  سطح  آموزش  فنی­وحرفه­ای و آداب­ورسوم اجتماعی  ازجمله  این عوامل  می­باشد. این  تقسیم  کار  آثار  و نتایج  ناخوشایند­ی برای  زنان  شاغل  داشته  و از جهت  پرداخت  مزد و شرایط کار  موجب  تبعیض­هایی به ضرر  آنان می‌شود  .

در خاتمه  باید  گفت  که هرچند  در سال­های اخیر پیشرفت­هایی در جهت احقاق  حقوق  زنان  شاغل  حاصل  شده است، اما  هنوز  راهی  طولانی  در پیش  است. عوامل  زیادی  موجب تبعیض  شغلی علیه زنان  می­شوند جای تردید نیست که وظایف مادری زن یعنی وظایف  بارداری و زایمان وتربیت فرزند او را از مرد متمایز ساخته و بر فعالیت­های  اقتصادی  او اثر می­گذارد،  اما این دلیل به تنهایی کافی نیست موانع قانونی نیز به نوبه خود همین  تاثیر را دارد و سایر عوامل تبعیض را تقویت  و تشدید می­کند­. در جوامعی که زنان دارای حقوق مساوی با مردان نباشند  طبعاً این امر به نحوه اشتغال  وکار زنان  اثر می­گذارد­. با این وصف اعلام  برابری  زن  و مرد  از لحاظ حقوقی  به خودی خود برای ایجاد  برابری واقعی کافی  نیست. لذا به منظور  رفع  تبعیض شغلی علیه زنان کوشش وتلاش همه جانبه­ای لازم است. رسیدن به این  هدف  دور از دسترس  نیست بلکه  باید در تمامی  برنامه­های اجتماعی و فردی خود این هدف  را تعقیب  کنیم  و باور داشته باشیم که روزگاری عدالت برای زنان برقرار خواهد  شد­. با امید چنین روزی.