دکترغلامرضا کیامهر
تمدید قانون داماتو توسط کنگره و سنای اکثراً جمهوریخواه آمریکا پیش از آن که اقدامی در جهت نقض برجام باشد، یک بی اعتباری و بد فرجامی بزرگ برای خود آمریکا به عنوان یکی از شش کشور امضاء کننده توافق هستهای با ایران است. تمدید این قانون بعد از بیست سال که از تصویب آن میگذرد روحیه هژومونیک کنگره آمریکا را هم به افکار عمومی مردم جهان نشان میدهد، چون شرایط چند قطبی جهان امروز با شرایط دو قطبی دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون که قانون داماتو به منظور اعمال تحریمهای اقتصادی علیه ایران در کنگره آمریکا به تصویب رسید به کلی متفاوت است و حضور اقتصادهای بزرگ و نو ظهوری چون چین، هند و برزیل دیگر به آمریکا اجازه نمیدهد مانند دهههای گذشته با استفاده از ابزارتحریمهای اقتصادی خواستههای خود را بر دیگر کشورهای جهان تحمیل کنند. تمدید قانون داماتو در آخرین ماههای ریاست جمهوری باراک اوباما در عین حال ناپختگی دیپلماسی جهانی آمریکا خصوصاً کنگره آن کشور را که با یک نکاه خطی مسایل جهان را پیگیری میکنند نشان میدهد. گرچه تمدید قانون تحریم داماتوارتباط مستقیمی با روح برجام ندارد، اما این اقدام کنگره آمریکا نوعی اهانت آشکار به هیات حاکمه کنونی آن کشور به دیگر امضاءکنندگان توافق هستهای و نیز به شورای امنیت سازمان ملل است که برجام را به عنوان یک سند بینالمللی مورد تایید و تصویب قرار دادند و ناپختگی دیپلماسی و سیاست خارجی آمریکا را از همین زاویه میتوان مشاهده کرد. اندکی دقت در مفاد قانون داماتو که دو دهه پیش در دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون به تصویب رسید، نشان میدهد که به اصطلاح شاه بیت این قانون ممنوعیت سرمایهگذاری بیش از بیست میلیون دلار شرکتهای آمریکایی در صنایع نفت ایران و نیز ممنوعیت فروش سلاح و تجهیزات نظامی و نیز هر نوع وسایل و تجهیزاتی است که ممکن است در صنایع نظامی هم کاربرد داشته باشد ممنوعیتی که بیست سال قبل یعنی از زمان تصویب این قانون که هنوز هیچ بحثی از مذاکرات هستهای و برجام در میان نبوده وجود داشته است. باتوجه به این واقعیتها منطقاً نمیتوان ارتباط مستقیمی میان تمدید قانون قدیمی داماتو با روح برجام که توافقی صرفاً دو جانبه میان ایران و آمریکا محسوب نمیشود، قایل شد و تاثیرات سوء آنرا بر آینده برجام و اقتصاد ایران بیش از اندازه بزرگ جلوه داد چه این شیوه برخورد با برجام ممکن است از یک سو بیش از حد حیاتی نشان دادن نقش آمریکا و تکنولوژی و سرمایهگذاران آن در اقتصاد ایران باشد و از سوی دیگر از نظر روانی موجبات وهن و تحقیر دیگر کشورهای بزرگ امضاء کننده برجام نظیر روسیه و چین و روسیه و آلمان را در نظر افکار عمومی داخلی و جهانی فراهم سازد. در حالی که چه از نقطه نظر اقتصادی و چه از جهت سیاسی و تاثیرگذاری در معادلات سیاسی جهان این کشورها چندان کمتر از آمریکا نیستند و باتوجه به اینکه این کشورهای بزرگ هم مانند آمریکا امضاء خود را بر پای سند برجام گذاشتهاند، تا زمانی که خود ما نشان دهیم به برجام معتقد هستیم، آنها هم بخاطر مصالح و منافع اقتصادی خودشان هم که شده خود را متعهد به اجرای برجام خواهند دانست. بنابراین در عین حالی که ما ایرانیها حق داریم از کنگره آمریکا بخاطر تمدید قانون داماتو عصبانی باشیم و آنرا نشانهای از تداوم رفتارهای خصمانه کنگره و هیات حاکمه آمریکا به ایران حتی بعد از توافق هستهای و برجام بدانیم اما نباید در گفتمانهای سیاسی خود این واقعیت را هم فراموش کنیم که تمدید قانون داماتو ممکن است بخشی از اقتصاد در ایران را هدف قرار دهد اما باتوجه به بازار بزرگ ایران و بازارهای بزرگ منطقهای که راه دسترسی به آنها از ایران میگذرد، اجرای این قانون و شرکتهای آمریکایی را از پتانسیلهای موجود در این بازارها و سرمایهگذاری در آنها محروم خواهد کرد و برای اقتصاد آمریکا هم به طور بالقوه خسارتبار خواهد بود. به کلام دیگر باتوجه به تعهداتی که غیر از آمریکا پنج کشور بزرگ اقتصادی جهان در قبال برجام و لغو تحریمهای اقتصادی ایران برعهد گرفتهاند دیگر مانند دوران پیش از برجام هیچ تعهدی نسبت به تحریمهای بینالمللی خارج از محدوده اختیارات آمریکا ندارند خصوصاً آنکه همانطور که ذکر آن رفت، برجام به عنوان یک سند معتبر بینالمللی به تایید شورای امنیت سازمان ملل که تمام کشورهای امضاء کننده برجام اعضای دایمی آن هستند، رسیده و مادام که ایران همچنان که تا کنون بوده در آینده نیز به تعهدات خود در قبال برجام متعهد و پایبند باشد، هیچ یک از کشورهای امضاء کننده برجام طبق قوانین بینالمللی حق نقض مفاد برجام را نخواهند داشت به همین سبب میتوان انتظار داشت برخلاف شعارهای تندی که دونالد ترامپ در جریان مبارزات انتخاباتی برعلیه برجام داده، بعد از ورود به کاخ سفید با یک چرخش صدوهشتاد درجهای، خود به یکی از حامیان برجام تبدیل شود که در دنیای سیاست این قبیل چرخشها و تغییر موضع دادنها بسیار مسبوق به سابقه است. در این میان این وظیفه ماست تا با همان دیپلماسی ظریف و مثالزدنی تیم دیپلماسی دولت که از حمایت رهبری نظام نیز برخوردار بود و بدون آن حمایتها برجام به فرجام نمیرسید. حالا هم با همان دیپلماسی با اقدامات نابخردانه و ناشیانه کنگره آمریکا در تمدید قانون داماتو برخورد کرده از بها دادن بیش از حد به این اقدام که مسلماً موجبات خشنودی تندروها در هر دو اردوگاه را فراهم خواهد ساخت خودداری ورزیم. در اتخاذ چنین موضوع عاقلانهای همه جناحها و گروههای سیاسی باید منافع جناحی را کنار نهاده تنها به مصالح و منافع ملی کشور و ملت ایران بیاندیشند.