داوطلبان عضویت در هیأت مدیره کانون وکلا، از هر طیف و گروهی که باشند، قطعاً برنامه و هدفی را ولو به صورت شعار و اظهار به عموم جامعه وکالتی، سرلوحۀ کار خویش قرار می دهند. اینکه این شعارها و برنامه های تبلیغاتی تا چه حد برآورد شده یا خواهد شد، به سهولت از عملکرد هیأت مدیره های سابق و جاری قابل تشخیص است ولی آنچه به نظر بنده می رسد آن است این شعارها و اظهارات تبلیغاتی به جز اندک مواردی، توفیق نیافته و صرفاً در پس اعلام و پندار افراد وکلا باقی مانده است.
داوطلبان عضویت در هیأت مدیره کانون وکلا، از هر طیف و گروهی که باشند، قطعاً برنامه و هدفی را ولو به صورت شعار و اظهار به عموم جامعه وکالتی، سرلوحۀ کار خویش قرار می دهند. اینکه این شعارها و برنامه های تبلیغاتی تا چه حد برآورد شده یا خواهد شد، به سهولت از عملکرد هیأت مدیره های سابق و جاری قابل تشخیص است ولی آنچه به نظر بنده می رسد آن است این شعارها و اظهارات تبلیغاتی به جز اندک مواردی، توفیق نیافته و صرفاً در پس اعلام و پندار افراد وکلا باقی مانده است.
- شبه نظر شما چه عواملی مانع از اجرای شعارهای تبلیغاتی کاندیداها در وادی عمل میشود؟
به نظر من عوامل متعددی را میتوان در این مورد پیشبینی کرد، از جمله عواملی چون سکوت قانون و اختیار رسمی اعضای هیأت مدیره گرفته تا بودجه مالی جهت برآورد کردن شعارها و فقدان اراده و مسئولیت جمعی برای تحقق آن اهداف.
- میشود مقداری بیشتر در خصوص موارد فوق توضیح دهید؟
در مورد ضعف قدرت قانونی هیأت مدیره باید گفت که اختیارات ایشان در ماده 6 لایحه قانونی استقلال کانون وکلای دادگستری مصوب 1333 شمرده شده است که بیشتر جنبه اجرایی و نظارتی بر حرفه وکالت را دارد و صرفاً در بند هـ آن، اشاره شده : «... فراهمآوردن وسایل پیشرفت علمی و عملی وکلا ...». تنها در این بند است که آنهم با تفسیر فوق موسع بتوان برای هیأت مدیره و در جهت تحقق شعارهای انتخاباتی، جامة عملی دوخت که متأسفانه کمتر بدان توجه شده است.
ملاحظه میفرمایید که قانونگذار اختیار بیشتری به هیأت مدیره نداده است که البته به نظر بنده میتوان سایر موارد را تحت نظارت هیأت مدیره و با اراده جمعی وکلا اتخاذ کرد.
یکی از برنامه ها و دیدگاه اینجانب از کاندید شدن در این دوره همین است؛ رسمیت دادن به اراده جمعی وکلا در پیشبرد امور.
- لطفا در این خصوص بیشتر توضیح دهید :
به نظر من برای امکان اجراییشدن شعارهای انتخاباتی، باید بستر قانونی و یا در صورت فقدان آن، با اتکاء به ارادۀ جمعی وکلا بتوان به اهداف پیش رو رسید. در قوانین خاص وکالتی، اشاره به عنصر حقوقی هیأت عمومی وکلاء شده است لیکن متأسفانه در قوانین برای این هیأت عمومی که از تمامی وکلاء عضو کانون تشکیل می شود، اختیاری بجز شرکت در انتخابات هیأت مدیره، برشمرده نشده است. گویا جمع وکلا یا ارادۀ جمعی آنها صرفاً در انتخاب زُعَما و مدیران کاربرد دارد.
من معتقدم که صرف نظر از ضعف قدرت قانونی، این اراده جمعی وکلاء است که میتواند بسیاری از معضلات موجود آتی را حل و فصل نماید و فضاهای جدیدی را پیش رو قرار دهد.
این ارادۀ جمعی است که میتواند از هیأت مدیره بخواهد چنین و چنان کند و اگر خواست جمعی مورد توجه قرار نگیرد، اینجاست که نقش این هیأت عمومی وکلا پر رنگ خواهد شد و از حالت انفعال خارج می شود.
- به نظر شما ابزار و ساز و کار به کارگیری این ارادۀ جمعی وکلا به چه نحوی میباشد؟
کانون وکلای دادگستری مرکز، طیف وسیع وکلا، از استان تهران تا جنوبی ترین نقطۀ کشور را پوشش داده است.
قطعاً اخذ نظر و ارادۀ جمعی وکلا به صورت مستقیم و فیزیکی، کاری غیر ممکن و محال است. اما در عصر الکترونیک و پیشرفتهای فناوری اطلاعات و ارتباطات به نظر این معضلات را می توان به سهولت رفع نمود.
در مرحله اول باید یک نهاد و یا کمیسیون مستقل تحت عنوان هیأت عمومی وکلا در کانون ایجاد شود و از طریق ایجاد وب سایت یا اتوماسیون اداری پیشرفته و اخذ امضاء الکترونیکی و یا تأیید مجازی، به طور آن لاین با تمامی وکلای سراسری کانون مرکز در ارتباط بود و با طرح موضوعات مختلف که نظر و ارادۀ جمعی را می طلبد و یا حتی اخذ پیشنهادات و انتقادات، از ارادۀ جمعی، بهره فراوان برد. البته این نظریه می تواند در سطح کلان و میان کلیۀ همکاران در داخل کشور و عضو تمامی کانونها، مطرح و مورد توجه قرار گیرد.
این نظریه ارادۀ جمعی وکلا از چند جنبه میتواند مؤثر یا مفید واقع شود:
نخست - ارادۀ تمامی وکلا در آن موضوع و مطلب دخالت داشته و نظرات آنها به صورت مستقیم و چه به عنوان موافق و چه به عنوان مخالف و یا حتی ممتنع اخذ و ثبت میگردد و حتی قابل ارائه به عموم وکلا، جامعه یا نهادهای رسمی حکومتی خواهد بود. در این راستا وکلای منفعل و ممتنع نیز شناسایی شده و فشار جمعی بر آنها، ایشان را بر ارائه نظر مثبت یا منفی با ذکر توضیح و علل آن واخواهد داشت.
دوم - مسئولیت قانونی آن تصمیمگیری و تأیید یا عدم تأیید موارد متخذه آن مستقیماً به نفع یا به ضرر تمامی وکلا خواهد بود.
اگر توجه داشته باشیم اکثر تصمیمات بزرگ در جامعۀ وکلا بدون نظرسنجی عموم وکلا و صرفاً توسط هیأت مدیره صورت میپذیرد. در گروههای مجازی بهکرّات مشاهده میشود که با این تصمیمات چه مثبت چه منفی، مورد نقد و بررسی قرار گرفته و نظرات مخالف یا موافق در مورد آن ابراز شده است. همیشه مخالفت و یا موافقت شده است. علت اینهمه مناقشه بر عدم توجه به ارادۀ جمعی وکلاست. اما زمانی که از این ارادۀ جمعی استفاده شود و بار مسئولیت آن بر عهدۀ تک تک افراد قرار گیرد، علاوه بر جلوگیری از حالت انفعالی وکلا در اداره کانون و تعیین سرنوشت خویش، بار مسئولیت جمعی نیز بر عهدۀ آنها قرار گرفته و میکوشند که تمام قوا از تصمیم اتخاذ شده توسط خود، حمایت و پاسداری نمایند.
نظریه اینجانب قطعاً دارای نواقص و ایراداتی است که بر هر نظریه نوپا وارد است و میطلبد که با کار جمعی و دیدگاه سایر همکاران گرامی، به نوعی جرح و تعدیل شود تا هم بتواند ضعف قدرت قانونگذاری در وضعیت کنونی را پوشش دهد و هم با مسئولیت جمعی وکلا گامی به سوی پیشرفت و ترقی تمامی وکلای عزیز دادگستری برداریم.
- در مورد سایر دیدگاههای انتخاباتی خود توضیح می دهید :
برنامه دوم اینجانب بیشتر به جنبۀ روحانی و روانی همکاران وابسته است و ای بسا پررنگ ترین نقش در زندگی حرفه ای و اجتماعی وکلا را داراست. با توجه به فضای فوق منفی حاکم بر شغل وکالت چه از جنبه محل کار در دادگستری و چه از جنبه مراجعین که تماماً موج و انرژی منفی را به سمت وکلا روانه می دارند، وکیل ناگزیر است که برای دفع این آفات و بلاها، اقداماتی انجام دهد. از جمله اینکه سعی کند شادی و نشاط را که از جمله حقوق فطری، طبیعی و حق مسلم اشخاص است را در خود زنده نگه دارد. با ورزش و سایر کارها حالات روحی و روانی خود را متعادل و از شر انرژی های منفی و ناملایمات روحی و روانی خلاص گردد. به جرأت می توان مهمترین آفت شغل وکالت را در این امور دید. وکلا آنقدر در کار و حل مشکلات مردم غوطه ور می شوند که واقعاً از خود و سلامتی روحانی خویش غافل می گردند. متأسفانه آثار سوء این موارد از سالهای آغازین وکالت حرفه ای شروع و تا پایان فعالیت حرفه ای و ای بسا تا آخر عمر، همراه وکیل خواهد بود. مطمئن هستم که تمامی همکاران، ادعای اینجانب را تأیید خواهند فرمود.
- برای رفع این معضلات چه برنامه ای را در نظر گرفته اید؟
هر چند که این موارد با مطالعه و نظر سنجی عموم می بایست همراه باشد اما شخصاً معتقدم که اولین موضوعی که ما را از این حالت خارج می سازد، خلق نمودن شادی و فضاهای شاد می باشد. این امر از برگزاری همایشهای شاد و کمدی گرفته تا تئاترهای کمدی و سمینارهای روانشناسی خنده و شادی و انجام ورزشهای مفرح و غیره برای همکاران میسر است. شغل سخت، خشک و خشن وکالت، مقدار بسیار زیادتری به نرمی و عطوفت و شادی نیازمند است که آن ناملایمات را از روح و روان بزداید. متأسفانه تا کنون وکلا از این امکان طبیعی و البته به صورت برنامه ریزی شده جمعی، محروم مانده و اگر اقدامی در این موارد صورت گرفته تماماً شخصی و یا در جمع های کوچک دوستی بوده و نه به صورت عمومی و کلی.
دیدگاه من بر آن است که یکی از وظایف مهم کانون وکلا، برنامه ریزی و ایجاد امورات شادی آفرین و توجه به جنبه روحانی و روانی وکلاست که می توان این اهداف را در کمیسیون مستقلی یا در همان کمیسیون رفاه به روز رسانی کرد و در جهت حل این معضل نفس گیر شغلی، که بی توجهی به آن قطعاً با مرگ روانی وکیل همراه خواهد بود، اقدامات بایسته را انجام داد.
- در مورد دیدگاههای دیگر خود توضیحی می دهید؟
بله، دیدگاههای سایر داوطلبین محترم از قبیل حفظ استقلال و غیره که در بطن و قلب تمامی وکلا قرار داشته که تکرار آنها به نظر دیگران را خسته کرده و در واقع گوش همۀ وکلا از این حرفها پر است. قطعاً اینجانب به تمام این دیدگاههای عمومی و تخصصی احترام گذاشته و آنها را به صورت پیش فرض در دیدگاههای خود مدنظر دارم. در موارد فوق آنچه به نظرم قابل اجرا و پر اهمیت بود را ارائه کردم که امیدوارم دیدگاههای ارائه شده، توسط هیأت مدیره آتی مورد استفاده قرار گیرد و بدان جامعه عمل پوشانده شود.
- با آرزوی موفقیت برای شما در عرصه انتخاباتی