صفحه اصلی / اخبار/ حقوق و اقتصاد / اقتصاد ما، برجام و دونالدترامپ

اقتصاد ما، برجام و دونالدترامپ

غلامرضا کیامهر- اقتصاددان
اقتصاد ما، برجام و دونالدترامپ

دونالد ترامپ رئیس جمهور جدید آمریکا هم در طول مبارزات انتخاباتی و هم از روزی که پا به کاخ سفید گذاشته لحظه‌ای از فکر حملات لفظی شدید به دولت اوباما به خاطر توافق هسته‌ای با ایران و تهدید ایران به لغو برجام و از سر گرفتن تحریم‌های اقتصادی ایران غافل نمانده است. اکنون چند روزی است که ترامپ پا را از این هم فراتر نهاده و با ادبیات خاص خودش از مهار نظامی ایران که معنای آن همان تهدید نظامی است، استفاده می‌کند. دونالد ترامپ که به نظر می‌رسد قبل از ورود به مبارزات انتخاباتی و تا به امروز که در کاخ سفید مستقر شده یک بار فرصت مطالعه دقیق قانون اساسی آمریکا را پیدا نکرده است. با تصور این که همه قدرت‌های اجرایی در کاخ سفید متمرکز شده در نخستین هفته‌های ورود خود به کاخ سفید، فرمان­هایی را درخصوص ممنوعیت سفر اتباع ایران و شش کشور مسلمان دیگر به آمریکا صادر کرد که صدور آن فرمان چند روزی افکار عمومی مردم جهان و متحدان اروپایی آن را در بهت و حیرت فرو برد اما کوتاه زمانی از صدور این فرمان نگذشته بود که با به راه افتادن ماشین دموکراسی آمریکا قاضی دادگاه فدرال ایالت واشنگتن با صدور حکمی فرمان دونالد ترامپ را لغو کرد که با این حکم قضایی نخستین ضربه به اعتبار رئیس جمهور از همه جا بی‌خبر آمریکا و فرمان‌های او وارد شد.

 اما ابراز مخالفت علنی با فرمان­ها و شیوه عمل ترامپ در داخل آمریکا به حکم قاضی فدرال ایالت واشنگتن محدود نشد و شماری از چهره‌های سرشناس حزب جمهوری­خواه نیز سیل انتقادها را به سوی دونالد ترامپ سرازیر کردند. در این میان آنچه در ارتباط با سیاست­های دونالد ترامپ حائز اهمیت است، برخی تحریم‌های اقتصادی جدید است که وی علیه شماری از اتباع ایرانی و اتباع کشورهایی که به نوعی با ایران همکاری و مراوده دارند، وضع کرده و ظاهراً خود را برای وضع تحریم­های اقتصادی بیشتر علیه ایران آماده می‌کند. البته همان‌طور که مقامات کشور ما در مقابل اعتراض­هایی که آمریکا جهت آزمایش­های موشکی ما انجام می‌دهد استدلال می‌کنند که آزمایش­های موشکی ایران ربطی به توافق هسته‌ای و برجام ندارد دونالد ترامپ و دستیاران او نیز متقابلاً می‌گویند تحریم­های جدید اقتصادی کاخ سفید علیه ایران ناقص توافق هسته‌ای و برجام نیست، اما واقعیتی که در پس این انکارکردن­ها وجود دارد، خسارت­هایی است که تحریم­های جدید آمریکا می‌تواند به اقتصاد ایرن وارد کند و اجازه ندهد که روند برقراری مجدد روابط نظام بانکی ما با بانک­های جهان که از نیازهای اساسی تجارت خارجی ما به حساب می‌آید، بدون برخورد با مانع ادامه پیدا کند. این درست است که برجام توافقی دوجانبه تنها میان ایران و آمریکا نیست و به تایید پنج کشور دیگر و شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز رسیده است. اما واقعیت تلخی که نمی‌توان آن را نادیده گرفت قدرتی است که آمریکا برای اعمال نفوذ در نظام بانکی جهان و بازداشتن بانک‌های معتبر جهان از همکاری با بانک­های ایران دارد و نمونه­هایی از این اعمال قدرت را در سال­های قبل از توافق هسته­ای و برجام میان ایران و گروه کشورهای 1+5 شاهد بودیم و دیدیم که چگونه ارتباط بانک­های ما برای نقل و انتقال پول و ارزی با بانک­های جهان قطع شده بودیم و مشاهده کردیم که چه تعداد از بانک­های بزرگ متحدان اروپایی آمریکا به خاطر به زعم آمریکا، شکستن تحریم­ها و برقراری ارتباط بانکی با ایران محکوم به پرداخت چند میلیارد دلاری از سوی آمریکا شدند. حالا باید پرسید آیا دور جدید تحریم­های احتمالی آمریکا علیه ایران بار دیگر به بروز اختلال میان نظام بانکی ما با بانک­های جهان منجر خواهد شد یا این تحریم­ها به صرفاً نمایی بوده و تاثیری در روابط بانکی ما با بانک­های جهان نخواهد داشت.

روشن شدن این مساله به قدری گذشت زمان نیاز دارد و این که کنگره آمریکا تا چد حد دست دونالد ترامپ را برای تکتازی در سیاست­های خارجی این کشور خصوصاً در ارتباط با ایران و آن شش کشور مسلمان دیگر که ورود اتباعشان به خاک آمریکا ممنوع اعلام شده بود باز خواهد گذاشت. واقعیتی که نمی­توان آنرا نادیده گرفت این است که میزان آزادی عمل دولت جدید آمریکا در برخوردهای سلبی و خصومت‌آمیز نسبت به ایران تا حدود زیادی بستگی به سیاستی است که ما در ارتباط با برنامه­های موشکی و سیاست خارجی خود در قبال آمریکا و در ارتباط با برجام در پیش خواهیم گرفت. بدون شک هم دونالد ترامپ و هم رهبران تندرو جمهوری­خواه در کنگره آمریکا که توافق هسته‌ای را به سود ایران و به زیان سیاست­های منطقه­ای آمریکا می‌دانند، دنبال بهانه­ای می‌گردند تا با مجاب کردن شورای امنیت و متحدان اروپایی خود، لغو برجام را اعلام کرده و گناه لغو آن را به گردن رفتارها و سیاست­های ایران بیاندازند. اقدامی که اگر جامه عمل بپوشد، می‌تواند تمام رشته‌هایی را که دولت آقای روحانی به پشتوانه توافق هسته‌ای و برجام طی نزدیک به چهار سال برای سرو سامان بخشیدن به وضعیت اقتصادی کشور تابید و پنبه کند و اقتصاد ما را به همان وضعیتی سوق دهد که تا قبل از توافق هسته‌ای و برجام به آن دچار بود.

چون با وجود آن که منافع انگلیس و سایر کشورهای اتحادیه اروپا، چین، ژاپن و کره و سایر کشورهای صنعتی جهان الزاماً با منافع اقتصادی آمریکا در همه زمینه­ها یکسان نیست، اما با توجه به تاثیرات متقابلی که میان منافع راهبردی این کشورها با منابع آمریکا وجود دارد، درصورت بالا گرفتن دامنه اختلاف‌ها میان آمریکا و ایران، شرکای تجاری، اقتصادی و متمدن نظامی آمریکا در جهان به‌طور طبیعی به خاطر حفظ روابط و مراودات تجاری و اقتصادی خود با آمریکا به عنوان بزرگترین قدرت اقتصادی جهان، چاره­ای جز تبعیت از خواسته­هایی که در ارتباط با قطع یا کاهش همکاری­های بانکی و اقتصادی از سوی آمریکا به آنها تحمیل خواهد شد، نخواهند داشت که در آن صورت در آستانه برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شاهد دور تازه‌ای از محدودیت­ها و راه‌بندان‌ها در تجارت خارجی ایران، روابط بانک­های ما با بانک­های معتبر جهان و گشایش LC برای واردات و از همه مهمتر دسترسی به ارز حاصل از فروش نفت به کشورهای جهان خواهیم بود.

 بنابراین تنها راه حل برای جلوگیری از بروز چنین وضعیتی برای اقتصاد کشور، درایت و ظرافت عمل ما در این مقطع حساس و پرهیز از دست یازیدن به هر اقدام و یا طرح هرگونه شعاری است که ممکن است هیات حاکمه جدید و کنگره آمریکا آن را لغو برجام از ناحیه ایران به دنیا معرفی کرده و موضع دونالد ترامپ را در سیاست‌های خصمانه­اش نسبت به ایران تقویت کند. به دلیل آن که برجام خواه ناخواه به منافع و مصالح ملی ما گره خورده است، حتی کسانی که در داخل کشور به دلیل مخالفت با دولت آقای دکتر روحانی، تاکنون سر سازش با توافق هسته‌ای و برجام نداشته­اند، باید تا مدتی با کنار گذاشتن اختلاف‌نظرهای خارجی و گروهی، یک صدا حمایت خود را از برجام اعلام و از دست یازیدن به هر اقدامی که ترامپ و سیاستمداران تندرو آمریکایی بتوانند از آن نزد افکار عمومی مردم دنیا به عنوان نقض برجام از سوی ایران یاد کنند، خودداری ورزیده، کاخ سفید و کنگره آمریکا را در موضع انفعالی قرار دهند. مخالفان داخلی برجام پیرو هر فکر و عقیده‌ای که هستند باید این واقعیت را بپذیرند که برجام گرچه حاصل دیپلماسی هوشمند دولت یازدهم است، اما این دولت مالک و صاحب آن نیست و مزایای بزرگ اقتصادی برجام به فرد فردِ ملت ایران تعلق دارد و به کمک آن می‌توان بسیاری ازمشکلات فلج‌کننده را از سر راه توسعه اقتصادی کشور برداشت.