صفحه اصلی / اخبار/ قوانین / رهایی از سَیَلان و تعلیق در خاکستریِ بی هویتی

رهایی از سَیَلان و تعلیق در خاکستریِ بی هویتی


به قلم : دکتر هما داوودی نایب رئیس اسکودا

روز 12 آبان ماه ، به همت انجمن حقوق شناسی و عده ای از خیرخواهان ، نیکوکاران ، هنرمندان و ورزشکاران ، مقدمات آزادی حدود 70 نفر از کودکان و نوجوانان کانون اصلاح و تربیت فراهم شد . حدود سه میلیارد و ششصد میلیون ریال برای آزادی کودکان گرفتار که مرتکب جرائم غیر عمدی شده بودند ، هدیه شد . افراد زیادی جمع شده بودند . چهره های آشنا ، نام های آشنا و دیگرانی که اگر به نام شهره نبودند ، مرام آنان که نیکی و نیکوکاری بود ، مرامی آشنا و مأنوس بود. از اینها که بگذریم ، آنچه در این مراسم بیش از این ایثار و از خود گذشتگی نیکوکاران ، توجه مرا به خود جلب کرد ، خبر تعیین نماینده ای از سوی ریاست محترم سازمان ثبت احوال کشور برای تعیین وضعیت هویتی بچه های کانون اصلاح و تربیت به منظور اخذ شناسنامه برای آنها بود .

روز 12 آبان ماه ، به همت انجمن حقوق شناسی و عده ای از خیرخواهان ، نیکوکاران ، هنرمندان و ورزشکاران ،  مقدمات آزادی حدود 70 نفر از کودکان و نوجوانان کانون اصلاح و تربیت  فراهم شد . حدود سه میلیارد و ششصد  میلیون ریال برای آزادی کودکان گرفتار که مرتکب جرائم غیر عمدی شده بودند ، هدیه شد . افراد زیادی جمع شده بودند . چهره های آشنا ، نام های آشنا و دیگرانی که اگر به نام شهره نبودند ، مرام آنان که نیکی و نیکوکاری بود ، مرامی آشنا و مأنوس بود. از اینها که بگذریم ، آنچه در این مراسم بیش از این ایثار و از خود گذشتگی نیکوکاران ، توجه مرا به خود جلب کرد ، خبر تعیین نماینده ای از سوی ریاست محترم سازمان ثبت احوال کشور برای تعیین وضعیت هویتی بچه های کانون اصلاح و تربیت به منظور اخذ شناسنامه برای آنها بود .

شاید هیچ دردی بدتر از بی هویتی نباشد . وقتی انسان نداند کیست و نسب و نسبتش معلوم نباشد ، بر فرض آزادی از کانون اصلاح و تربیت در زندان بزرگتری به نام جامعه  با آینده ای نامعلوم گرفتار می آید و راهی جز تباهی و تبهکاری پیش رو نخواهد داشت . بدون هویت معلوم ، تحصیل و استخدام و ازدواج و امن و آسایش و .... اگر نه محال اما واقعا" متعذّر و متعسّر خواهد بود .

انسان هویتی منحصر به خود دارد که باید به رسمیت شناخته شده و مورد احترام قرار گیرد . علاوه بر حفظ کرامت انسانی که  یکی از لوازم آن ، به رسمیت شناخته شدن هویت انسان است ، معین بودن هویت ، پایه استیفاء حقوق شخصی و برخورداری از حمایت های قانونی و مدنی و کیفری است .

« حق بر هویت » یکی از مهمترین حقوق انسانی و شهروندی است که در اسناد بین المللی از جمله کنوانسیون حقوق کودک نیز بر آن تأکید بسیار شده است . این کنوانسیون همچنین راهکارهایی را در جهت حفظ حق هویت ارائه داده است. امروزه عوامل بسیاری سبب ناشناخته ماندن هویت  چنین کودکانی شده است . علاوه بر وجود بعضی روابط خارج از قانون ، می توان حوادث و سوانح،فوت ،  بزهکاری و اعتیاد  والدین  ، مهاجرت پناهندگان ،تولد ناشناس و رازداری در اهدای گامت و جنین را موجب گم شدن نسب چنین کودکانی دانست.

ماده 6 اعلامیه جهانی حقوق بشر بیان می دارد: «هر انسانی سزاوار و محق است تا همه جا در برابر قانون به عنوان یک شخص به رسمیت شناخته شود». شناخته شدن به عنوان «یک شخص» در برابر قانون به معنای داشتن هویت مستقل است .

همچنین بند 2 ماده 24 میثاق حقوق مدنی- سیاسی نیز بر این امر اشعار دارد که: «هر كودكي‌ بايد بلافاصله‌ پس‌ از ولادت‌ به‌ ثبت‌ برسد و دارای‌ نامي بشود». برا ساس این ماده، حق بر هویت که یکی از مصادیق آن داشتن نام مستقل و منحصر به فرد است باید از بدو تولد مورد شناسایی قرار گیرد ودوران کودکی، نخستین مرحله در دستیابی به حق بر هویت تلقی می گردد .

 در اسناد بین المللی هویت دارای  عناصری است ازجمله ؛ نام و نام خانوادگی، تابعیت یا ملیت و روابط خویشاوندی. در بند 1 ماده 7 و ماده 8 این کنوانسیون حفظ این عناصر مورد تاکید و تصریح قرار گرفته است . بند 1 ماده 7 مقرر می دارد: «تولد كودك‌ بلافاصله‌ پس‌ از به‌ دنيا آمدن‌ ثبت‌ می‌شود و از حقوقی‌ مانند حق‌ داشتن‌ نام‌، كسب‌ تابعيت‌ و در صورت‌ امكان‌، شناسايی‌ والدين‌ و قرار گرفتن‌ تحت‌ سرپرستی‌ آنها برخوردار می‌باشد» و در ماده 8  چنین آمده است : «كشورهای‌ طرف‌ كنوانسيون‌ ، حق‌ كودك‌ برای حفظ‌ هويت‌ خود، من‌ جمله‌ مليت‌، نام‌ و روابط‌ خانوادگي‌ را طبق‌ قانون‌ و بدون‌ مداخله‌ تضمين‌ خواهند کرد».

اسلام نیز با تاکید بر روابط خانوادگی سالم و پاکیزه و مقررات مربوط به نکاح همواره تأکید بر پرهیز از گم شدن نسب افراد نموده است. حرمت زنا ، منع ازدواج با محارم و داشتن روابطی سالم  و بر اساس تقوی ، تشریفاتی بودن عمل حقوقی طلاق و بنابر نظری نکاح ،  برقراری عده طلاق و وفات ، تکلیف والدین به حضانت و تربیت اولاد ، از جمله مقرراتی است که در آن حفظ نسب و پرهیز از اختلاط آن مطمح نظر بوده است .

در مقررات قانونی نیز مقررات مربوط به لزوم ثبت واقعه ازدواج و ولادت ، صدور شناسنامه برای افراد ، نام خانوادگی و تابعیت  و بسیاری از مقررات دیگر ، بر اهمیت « هویت » تأکید نموده است .

اما بسیاری از کودکان و نوجوانانِ کانون اصلاح و تربیت فاقد شناسنامه و در دنیای خاکستری « بی هویتی » سرگردان و معلّق اند . ترس از آینده ای موهوم و ناامنی ناشی از آن ، بر این ابهام خاکستری می افزاید . اقدام مشترک سازمان ثبت احوال کشور و انجمن حقوق شناسی می تواند افق های روشنی در آینده آنان گشوده و کمک کند تا راه بهتر زندگی کردن به روی آنان بسته نشود .

هرچند فرآیند اخذ شناسنامه برای این افراد آغاز شده است اما مسلمّا این مسیر خالی از دشواری و مشکلات نیست. مشکلاتی مانند مجهول بودن هویت واقعی یا عدم اطلاع کودک از ریشه ها  و نسب و خویشاوندانش ویا موانع حقوقی و قانونی ، بر این دشواری ها می افزاید . تلاش سخت مددکاران کانون برای دستیابی به هویت واقعی بعضی از این عزیزان ، مقدمه واجب  صدور شناسنامه برای آنان است . همین سختی هاست که ارزش های انسانی این اقدام را که موجب رهایی از بی هویتی است ،  بیش از پیش مشخص می کند و آن را بسیار پر اهمیت تر از آزادی  تن آنان از کانون اصلاح و تربیت  می نمایاند .

 

 

 

0 نظر برای “ رهایی از سَیَلان و تعلیق در خاکستریِ بی هویتی

منتظر نظرات شما هستیم

نگران نباشید، ایمیل شما منتشر نمیشود.