صفحه اصلی / اخبار/ صفحه آخر / جنون چگونه رافع مسئولیت کیفری است

جنون چگونه رافع مسئولیت کیفری است


شیرین کیاسروش
جنون چگونه رافع مسئولیت کیفری است

 

شخصیت به الگوهای پایدار و قابل پیش بینی رفتاری، فکری، عاطفی و هیجانی گفته می‌شود. عوامل مختلفی بر شکل‌دهی شخصیت ما نقش دارندکه تحت دو عنوان کلی ذخیره ژنتیکی و تأثیرات محیطی (تجارب و موقعیت های مهم زندگی) قرار می‌گیرند. هر انسانی شخصیت ویژه خود را دارد. این مسئله وقتی اهمیت بیش تری پیدا می‌کند که بدانیم برخی از شخصیت‌ها و خصوصیات فردی در علوم روان شناسی و روان پزشکی تحت عنوان «اختلالات روانی» و «اختلالات شخصیتی» قرار می‌گیرند. این اختلالات ممکن است در سطوح مختلف روان و رفتار فرد را از کنترل و اراده او خارج کنند و یا باورهای بیمارگونه ای به فرد القاء کنند که می‌تواند فرد را در معرض ارتکاب بزه یا حتی بزه‌دیدگی قرار بدهد. قانون‌گذار با ذکر عنوان کلی «جنون» بخشی از مسائل روان شناختی را مد نظر قرار داده است. اما این نگاه و عنوان‌بندی کلی نوعی نگاه صفر و صدی به روان انسان است. چرا که میان عناوین فرد سالم و فرد مجنون، طیف گسترده‌ای از شخصیت های روانی با میزان سلامت متفاوت وجود دارند. سؤال اینجاست که از بین چندین و چند اختلال روانی و شخصیتی، کدام یک مورد پذیرش قانون‌گذار تحت عنوان «جنون» می‌باشد؟ به عبارت دیگر، اختلالاتی که می‌توانند فرد را از حالت اراده، اختیار و تمییز خارج کنند کدامند؟

شديدترين نوع اختلالات روانى را مى‌توان اسكيزوفرنيا (شيزوفرنيا) دانست. آنچه عموما از نظر عرفى تحت عنوان «جنون» شناخته مى‌شود، بيش از هر اختلال ديگرى به اسكيزوفرنيا نزديك است. همچنين به نظر مى‌رسد كه اين بيمارى نزديك‌ترين تطابق را با عنوان «جنون» مذكور در قانون مجازات اسلامى دارد.

نشانه اصلى و بارز اين بيمارى وجود هذيان و توهم است كه هر يك به فراخور موقعيت مى‌تواند زمينه ارتكاب جرم از سوى فرد اسكيزوفرنيك را ايجاد كند. هذيان ها باورهايى تثبيت شده در ذهن بيمار هستند كه با عقل و منطق همخوانى ندارند و شواهد عينى خلاف آنها مى‌باشد. هذيان‌ها بايد با باورها و فرهنگ جامعه در تضاد باشند. شايع‌ترين هذيان‌ها، هذيان گزند و آسيب هستند. يعنى باور بيمارگونه فرد به اينكه خود، بستگان يا اموالش از سوى فرد، افراد يا گروهى در معرض تهديد و خطر قرار دارند. اين باور واقعيت را چنان در ذهن فرد تغيير مى‌دهد كه وى ممكن است براى محافظت از خطرى كه احساس مى‌كند، به فردى حمله كند و يا دست به هرگونه اقدامى بزند. هذيان شايع ديگر هذيان كنترل است. يعنى باور فرد به اينكه افكار و رفتارش توسط يك نيروى بيرونى كنترل مى‌شود. در اين هذيان فرد اختيارى براى در دست گرفتن عنان افكار و رفتارش ندارد و گویى خود را مانند آلت و ابزارى مى‌بيند كه واسطه برآورده كردن افكار و اعمال شخص يا نيروى ديگرى است. هذيان رايج ديگر هذيان خودبزرگ بينى است كه مطابق آن شخص بيمار خود را فردى منحصر به فرد مى‌داند كه مى‌تواند ويژگى‌ها و توانايى‌هاى خاصى داشته باشد. بيمار مى‌تواند باور به داشتن رسالت خاصى داشته باشد كه در راه برآورده كردن آن خود را ملزم به انجام هرگونه عملى بداند. هذيان ها طيف گسترده‌اى از افكار بيمارگونه ديگرى را هم شامل مى‌شوند. گاهى يك هذيان مى‌تواند چنان در ذهن فرد ثبت شده و نيرومند باشد كه قوه تمييز و اراده را از او سلب كرده و با توجه به ضعف قوه تفكر در او، رفتارهاى پرخطر و حتى مجرمانه را دامن بزند.

توهمات نيز از ديگر نشانه‌هاى مهم اين اختلال هستند. توهمات به ادراكات حسّى اطلاق مى‌شود كه هيچ‌گونه محرك بيرونى و واقعى ندارند و مى‌توانند در حيطه هريك از حواس پنج‌گانه رخ بدهند. شنيدن اصوات بدون آنكه منبع صوتى بيرونى وجود داشته باشد، شايع‌ترين نوع توهمات است. فرد بيمار ممكن است صداهايى را بشنود كه به او اطلاعات يا دستوراتى خاص مى‌دهند و وى را وادار به انجام عملى مى‌نمايند. توهمات نيز مانند هذيان ها ممكن است چنان باور، احساس وظيفه و اجبار يا احساس ترس و تهديدى در فرد برانگيزد كه فرد را به كلى از حالت تمييز خارج كند.

ديگر علائم مشخصه مهم اين اختلال افكار، گفتار و رفتار آشفته و نامعقول، مختل شدن فعاليت‌هاى جسمانى، كاهش ابرازات هيجانى و عدم ابراز علاقه براى انجام فعاليت‌هاى هدفمند است. بيماران اسكيزوفرنيك افت محسوس كاركرد در يك يا چند جنبه مهم زندگى را دارند. مانند از دست دادن شغل يا كناره‌گيرى از روابط اجتماعى. گاهى ممكن است خصومت و پرخاشگرى در بيمار مشاهده شود و بيمار بدون هيچگونه محرك بيرونى يا با وجود محركى ضعيف دست به پرخاش و خشونت بزند. چرا كه دستخوش هذيان‌ها و توهمات خويش است و نيز مى‌‌تواند بسيار تحريك‌پذير بوده و آستانه تحمل پائينى داشته باشد. وجود پرخاشگرى در بيمار معمولا به مسائلى مانند سوءمصرف مواد يا وجود سابقه پرخاشگرى برمى‌گردد و به ندرت مواردى يافت مى‌شود كه بدون هيچ زمينه‌اى، پرخاشگرى وجود داشته باشد. نكته جالب اينكه برخلاف باور عموم، اين بيماران الزاما افرادى خطرناك و تهديدى براى جامعه نيستند. بلكه ايشان به دليل نقائص ذهنى و روانى قادر به دفاع از خود نيستند و در نتيجه احتمال اينكه خود، مورد خشونت واقع شوند بسيار است.

دو نكته مهم درباره ارتباط بين اختلال روانى اسكيزوفرنيا و وقوع جرم وجود دارد: اول اينكه سن شايع شروع ابتلا به اين بيمارى در مردان ١٨ تا ٢٥ سالگى و در زنان ٢٥ تا ٣٠ سالگى است. در نتيجه فرد لزوما از بدو تولد به اين بيمارى دچار نيست و ممكن است در حين ارتكاب جرم در حالت سلامت بوده و پس از آن به جنون دچار شود. دومين نكته اينكه بيمار پس از ابتلا به اين اختلال ممكن است در كنار دوره‌هاى عود بيمارى، دوره‌هاى كاهش علائم را نيز داشته باشد. اما در صورت عارض شدن اين اختلال بر فرد، ديگر در هيچ دوره‌اى عنوان فرد سالم بر وى قابل اطلاق نيست. چراكه دوران كاهش علائم دوره‌اى است كه صرفا نمود بيرونى اختلال كاهش پيدا كرده است و اين امر به معناى بهبود يافتن شخص بيمار نيست. يعنى فرد مجنون اسكيزوفرنيك دوره افاقه ندارد و مفهوم جنون ادوارى و در نظر گرفتن فرض افاقه شامل بيماران مبتلا به اختلال اسكيزوفرنيا نمى‌باشد.

در رابطه با عارض شدن جنون بر فرد و ارتكاب جرم از سوى او، سه فرص متصور است

الف). فرد در زمان ارتكاب جرم مجنون بوده است: وفق بند ب ماده ٢٩٢ و ماده ١٤٩ قانون مجازات اسلامى و مواد ٢٠٢ و ٣٧٠ قانون آيين دادرسى كيفرى، جنايت او خطاى محض بوده، مسئوليت كيفرى از او سلب شده و قرارموقوفى تعقيب صادر مى گردد. دادگاه با رعايت اقدامات تأمينى براى متهم تصميم مى‌گيرد و چنانچه جنون او حالت خطرناك داشته باشد و ثابت و آزاد بودن وى مخل نظم و امنيت عمومى باشد، به دستور دادستان تا رفع حالت خطرناك در محل مناسب نگهدارى مى‌شود.

ب). فرد در زمان ارتكاب جرم سالم بوده و پيش از صدور حكم قطعى مجنون گردد: در جرائم موجب تعزير تعقيب و دادرسى تا زمان افاقه متوقف مى‌شود و در صورت وجود حالت خطرناك، به دستور دادستان تا زمان رفع خطر در محل مناسب نگهدارى مى‌شود. (ماده ١٥٠ قانون مجازات اسلامى و تبصره ٢ ماده ١٣ قانون آيين دادرسى كيفرى)

در جرائم مستوجب حد، در حدودى كه جنبه حق اللهى دارد، تعقيب و دادرسى تا زمان افاقه به تأخير مى‌افتد. در جرائم حق‌الناسى مانند قصاص و ديه و ضرر و زيان ناشى از جرم، مطابق تبصره ١ ماده ١٥٠ قانون مجازات اسلامى جنون مانع از تعقيب و رسيدگى نيست و مطابق تبصره ٢ ماده ١٣ قانون آيين دادرسى كيفرى، در جرائم حق الناسى چنانچه شواهد و شرايط اثبات جرم به نحوى باشد كه فرد در فرض افاقه نيز نتواند از خود رفع اتهام كند، تعقيب و دادرسى ادامه مى‌يابد.

ج). فرد پس از صدور حكم قطعى به جنون مبتلا شود: در جرائم مستوجب تعزير، اجراى مجازات تا زمان افاقه به تأخير مى‌افتد. (ماده ٥٠٣ قانون آيين دادرسى كيفرى) در جرائم حدّى جنون مانع از اجراى حد نمى‌گردد. (تبصره ١ ماده ١٥٠ قانون مجازات اسلامى)

نكته حائز اهميت اين است كه با توجه به شرحى كه راجع به ويژگى هاى اختلال اسكيزوفرنيا داده شد، سؤالى مطرح مى‌شود. با توجه به اينكه بيمارى اسكيزوفرنيا حالت افاقه ندارد و امكان بهبودى پس از ابتلا به بيمارى متصوّر نيست، چنانچه قاضى به اين امر واقف باشد، در مواردى كه مطابق قانون دادرسى و اجراى مجازات بايد تا زمان افاقه به تأخير بيافتد، تصميم قضايى و قرار صادره در اين موارد چه بايد باشد؟ پاسخ اين سؤال به صورت صريح در هيچ يك از مواد قوانين مجازات اسلامى و آیین دادرسى كيفرى لحاظ نشده است. آيا در چنين شرايطى صدور حكم مبنى بر تعويق تا زمان افاقه، كارى عبث نخواهد بود؟ و در نتيجه بايد مطابق اصل، دادرسى و اجراى حكم انجام شود؟ و يا با توجه به عدم تمايل قانون‌گذار مبنى بر مجازات فرد در اين موارد خاص، مى بايست قرار منع تعقيب صادر شود؟ با توجه به سكوت قانون در اين زمينه خاص، موجب امتنان خواهد بود كه صاحب‌نظران گرامى، نظر حقوقى خود در اين زمينه را براى هفته‌نامه صوراسرافيل ارسال دارند تا ديدگاه‌هاى جديد و مختلف در اين زمينه را به اشتراك بگذاريم.

0 نظر برای “ جنون چگونه رافع مسئولیت کیفری است

منتظر نظرات شما هستیم

نگران نباشید، ایمیل شما منتشر نمیشود.