صفحه اصلی / اخبار/ ایران زمین / تطابق ناهمگون مدارج علمی باسواد حقوقی!

تطابق ناهمگون مدارج علمی باسواد حقوقی!


تطابق ناهمگون مدارج علمی باسواد حقوقی!

شاپوراسماعیلیان حقوقدان  

   سخن رابی مقدمه آغازمی کنم وکوتاه می نویسم.حالا دیگر کاربه جایی رسیده که برخی ارتزاق کنندگان ازفروش مقاله یا رساله ودرواقع خریدوفروش آثارفکری دیگران،مستقیما به خود نویسنده ویاصاحب اثرمتوسل می شوند!مانندکسی که درمصدرقضا،بخواهد بی واسطه ودلال مستقیماازخودشاکی یامتهم اجرت طلب کندتا رای بروفق مراداوصادرنماید! نوشتارکوتاه«بزهکاری زنان ومسئولیت کیفری مخففه»ازنگارنده که گله سرقت ناشیانه آن درشماره 31(سال1387)خبرنامه کانون وکلادادگستری اصفهان چاپ شدتابه حال بیش از صدها بارازطرف دلالان مقاله فروش ازسایتهای اینترنتی فعال بی نام نگارنده به دیگران فروخته شده تابه عنوان کارتحقیقی به دانشگاه ارایه ویابه چاپ برسد!ودیگر نمی گویم که برسررساله پایان نامه ام چه آمده است !بدیهی است من نگارنده هرگز ادعاندارم که درنگارش ویاکارتحقیقی چنین وچنانم وهرگز نگارش مداوم یادداشتها ومقالات درجراید ونشریات سراسری راهم دلیل خوب نوشتن نمی دانم که چه بسا این روند به روزمرگی وافت کیفی نوشتاربیانجامدولی چون سالها در بررسی ومشاوره کارهای تحقیقی دانشجویان بوده وهستم وگاهی ویراستاری مقالات نشریات رابه عهده داشته ام ،بایداذعان کنم که اکنون فرآیند ارایه پایان نامه های تقلبی وپولی به دانشگاههای داخل وحتی بین المللی به چنان پدیده ای رایج وتاسف باربدل گشته است که شرمساری ایرانیان اهل ادب وعلم واندیشه رادرعرصه های داخلی یاخارجی موجب شده است ودرحال حاضرهیچ رادع ومانع موثری برای کند شدن این روال متداول نیست.زیراسیاستهای نادرست وغیرهدفمندمسئولان آموزشی کشوروعطش مدرک گرایی پولی (بی تحمل مشقت )درمقاطع تحصیلات تکمیلی درسالهای اخیربه این فرآیندمخرب وغیرمتناسب بانیازها واستانداردهای لازم شتاب بخشیده است که تبعات منفی ناشی ازگسترش خیل مدرک داران بیکاربابنیه علمی ضعیف وویادرخوشبینانه ترین حالت ،کم سوادشاغل درآینده نه چندان دوربیشترآشکارخواهدشد.     

اینک درکلامی مختصر،به دونمونه ازنوشتارهایاترشحات قلمی یدک کشاندگان عنوان دکترای حقوق دردوحرفه مجزانگاهی داریم که بدون تردید این آثارنمونه مایه شرمساریست که لابد ازمنظراین شیفتگان مدرک بالا،این شرمساری نیزبی رنگ است همان طوریکه داشتن عنوان دکترنیز(جزموارداستثنائی) دیگر نه ابهتی دارد ونه الزاما نشانه فهم ودرک علمی بیشتراست بااین حال ،هرچند تعمیم  این وضعیت به همگان به دورازانصاف است زیرا که دربین این طالبان مدرک،جویندگان علم و دانش برترنیزیافت می شوداما بنظرمی رسد درمقام مقایسه،به علل مختلف وبه ویژه نبود استانداردهای آموزشی درمقاطع تحصیلات تکمیلی،اکثریت باکم سوادهاست.

الف-درحرفه وکالت:تنها یکی ازمواردتشخیص میزان فضل ودانش حقوقی وکیل دادگستری وتوان نگارشی،نمونه مکتوبات ولوایح اوست که به مرجع قضائی ارایه می شود.حال ،ملاحظه فرمایید نمونه ذیل را که توسط جناب دکتر(ج) [البته دانشجوی دکترای حقوق خصوصی]به شعبه بازپرسی دادسرای عمومی وانقلاب...تقدیم شده است: ریاست محترم بازپرسی شعبه...دادسرای محترم عمومی وانقلاب شهرستان...سلام علیکم عطف به پرونده کلاسه...اتهامی آقای...فرزند...که فردی بیچاره وفقیراست نمی تواند برای آزادشدن خودملک تهیه نمایدبه وکالت ازنامبرده درخواست تحقیق محلی رابرای اثبات فقراواستدعا دارم وحاضرم شهود قضیه رامعرفی کنم. بااحترام.دکتر...وکیل دادگستری

آیا نوشتن چنین متنی دربادی امرمویداین نیست که سوادنگارنده درخواست ،غیرحقوقی و درحد دیپلم است ؟!نامه ای که ازمنظر نگارش حقوقی،انشائی ومبانی واصول دادرسی کیفری نادرست وموید بیسوادی کسی است که ادعای داشتن دانش حقوقی درمقطع دکترادارد زیرا کاربرد ریاست محترم بازپرسی به جای بازپرس محترم ،باتوجه به اینکه دربازپرسی دادسرا تنهایک نفرقاضی متصدی است،صحیح نیست ثانیاتکرارواژه محترم باوجود وصف مذکور،غلط است.ثالثا کاربرد ...عطف به پرونده...توصیف...فردی بیچاره وفقیر(!)...عبارت برای آزادشدن...تهیه ملک به جای تدارک وثیقه...بکاربردن استدعا بعدازدرخواست ...جملگی ازنظر دستور زبان فارسی وانشائی،بسیارآشفته ودرهم وغلط اندرغلط است !ونگارنده چنین متن مفتضحی بایدبه کلاسهای آموزش نگارش فارسی رهنمون شود.ازمنظرالفبای آیین دادرسی کیفری نیز اصولادرمورد قرارتامین کیفری که باتوجه به شرایط مقرر درماده 217 قانون آیین دادرسی کیفری صادرمی شود،نه تنها ادعای فقروبیچارگی متهم وبلکه اساسا نوشتن چنین نامه ای آنهم ازسوی کسی که درکسوت وکالت دانشجوی دوره دکتراست قابل توجیه  وموثردرمقام نیست وانصافا شرم آوراست به خاطر جفایی که به نثرشیواواستواری زبان فارسی می شود!!   

ب-درمسند قضا: برای پی بردن به بی دقتی،ضعف ونااستواری کلام،آشفتگی ودرهم بودن کلام،اغلاط لغوی ونگارشی و... کافی است به نمونه های کثیرآراقضایی که درکتاب ارزشمند(نقدنگارش آرای قضایی) جناب دکترمحمدرضاخسروی،چاپ مرکزمطبوعات وانتشارات قوه قضاییه ونیزکتاب (آئین نگارش آراءقضایی) تالیف جناب دکترمحمدصالحی راد موردنقدوبررسی قرارگرفته مراجعه کنید زیراکه«چنین جفایی به ادب فارسی دربسیاری ازآرامحاکم مشهوداست.»آنچه دراین مختصرموردنظراست بخت واقبال جهش ناگهانی گروهی ازصاحبان این نوع آراودارندگان بضاعت علمی مکفی! وورودآنان به مقطع دکترای حقوق آنهم بدون آزمون علمی است(هماننددانشگاه عدالت که آمادگی خودرا برپذیرش دانشجوی دکترادرگرایشهای مختلف حقوقی برای نیم سال دوم سال جاری اعلام نموده است.)حال قرارنهایی دادیار ارشد راکه به داشتن فضل ودقت درقضا(لابد درجمع معین از بی بضاعتان ازعلم حقوق!)مشهورندبخوانید:    

قرارنهایی دادسرا:درخصوص اتهام آقای...فرزند...دایربه اتلاف اسنادغیردولتی(پاره کردن گوشه سمت راست[درحالی که موضوع شکایت پاره کردن امضائات است] قولنامه غیررسمی [لابد قولنامه رسمی بنگاهی هم وجوددارد!])باتوجه به انکارشدیدودفاعیات موجه متهم موصوف درجلسه دادیاری ولوایح دفاعیه تقدیمی به دادیاری،ارایه اصل چک شماره ...به مبلغ چهارمیلیاردوچهارصدمیلیون ریال دروجه شکات که بابت تضمین قرارداد[درنزدمتصدی بنگاه امانت]بوده ازسوی متهم که دراختیاروی بوده که نشان ازفسخ معامله[زمین] داردوچک به مبلغ بالا به متهم مستردشده است درحالی که دروجه شکات پرونده بوده است ،گواهی گواهان تعرفه شده ازسوی متهم،جوابیه استعلامات واصله ازاتحادیه مشاورین املاک،دفاعیات وکیل متهم حسب لوایح تقدیمی،عدم تحقق ارکان وعناصرمادی بزه به جهت عدم تحقق شرایط لازم درمحقق نشدن بزه یادشده واینکه بزه موصوف،جرمی مقید است واینکه پاره کردن گوشه سندعادی که موجب ضرروزیان غیرنشودفاقدوصف جزایی است.قرارمنع تعقیب متهم صادرواعلام می گردد....دادیار شعبه...دادسرای عمومی وانقلاب ...

جدای ازتوضیحات داخل کروشه که برخلاف مفادقرارجناب دادیاردکتر...درمتن نیامده است، این قرارازنظر نگارش وموازین قضایی واجداشکالات عدیده وبنابراین مخدوش است:1-پاره کردن امضائات ذیل نسخ قولنامه باتبانی متصدی بنگاه (که بعدا طی پرونده جداگانه به اتهام خیانت درامانت به علت واگذاری چک امانی به شاکی ،محکومیت قطعی پیدا کرده) موجب اضرارغیرنیست؟2-آقای دادیارارایه چک امانی راازناحیه متهم بدون توجه به چگونگی تحصیل آن،دلیل فسخ معامله مال غیر منقول اعلام می کند یعنی نقض مقررات ماده21 ق.آیین دادرسی کیفری درمورد لزوم صدورقراراناطه!3-به فرض صحت ادعای شاکی ،جرم ارتکابی مصداق ماده682 قانون تعزیرات است که جناب دادیارآن رافاقدوصف جزایی تشخیص می دهد!سوای این ،قبل ازآن تصریح می کند که بزه موصوف ،جرمی است مقیدواین درحالی است که این جرم مانندمصداق اتلاف مال امانی باسوءنیت(خیانت درامانت) جرمی است مطلق! 4-آشفتگی فاحش نگارشی درمتن قراروتکرارواژه هاوعبارتهاچون...عدم تحقق ارکان...به جهت  عدم تحقق شرایط...درمحقق نشدن بزه...به وضوح مایه بسی تاسف است که امیداست این بضاعت علمی بانیل به درجه دکترا اعتلایابد! درخاتمه لازم به ذکراست به مثابه ضرب المثل(خشت اول گرنهدمعمارکج/تاثریا می رود دیوارکج)که باتشکیل حداقل 6 فقره پرونده دیگر کیفری وحقوقی باعناوین مختلف که درهریک ازپرونده هابه قرارنهایی دادسرااستناد می شد ،این دیوارکج هنوز کاملا راست وبی عیب نشده است.نتیجه:بنظرمیرسدسوای علل ناشی ازگستردگی آسیبهای اجتماعی ،علت العلل افزایش پرونده ها واطاله دادرسی،ضعف علمی وکلا وقضات است! 

0 نظر برای “ تطابق ناهمگون مدارج علمی باسواد حقوقی!

منتظر نظرات شما هستیم

نگران نباشید، ایمیل شما منتشر نمیشود.