صفحه اصلی / اخبار/ چارسو / برخوردغیرقضایی باقاضی دیروز!

خاطره هادرگذرزمان(16)

برخوردغیرقضایی باقاضی دیروز!


شاپور سماعیلیان  حقوقدان

پیش ازاین،اشاره شدکه درنگارش این خاطره ها،برخلاف اغلب خاطره نویسی ها ،توالی زمانی  رخدادهارعایت نمی شود. زیرا نگارنده ،این نوشتارها را معمولا یک روزپیش ازصفحه بندی وگاهی زیر چاپ  می نویسد .درشماره هفته قبل به مناسبت تقارن زمانی هفته قوه قضاییه درصفحه حقوق خوان یادداشتی را تحت عنوان «چالش های محوری دستگاه قضایی »ارائه شدکه طی آن به افزایش آمار نگران کننده پرونده ها(375درصدی) دریک مقطع زمانی دوسال وده ماه اشاره وتاکیدشده بود «برای رسیدن به وضعیت درحد قابل قبول،باید استقلال مالی قوه قضاییه تامین وضمن جذب قضات شایسته و     وفاضل(البته به شرط داشتن تمهیدات تربیت وجذب آنان درطولانی مدت)بایدکلیه قواوسازمانهاوارگانهای حکومتی برای مهار آسیب های اجتماعی مستمرا اهتمام ورزندورویکرد پیشگیری اجتماعی...حاکمیت قانون وشایسته سالاری به عنوان محوری ترین اصول درسرلوحه کاری قرار گیرد.»حال براساس گزارش خبرگزاری میزان (به نقل ازشرق1/4/95) باید دید رئیس قوه قضاییه بالمس وادراک مشکلات این دستگاه ،درنخستین روزازهفته قوه قضاییه پیرامون چالش ها ی دستگاه قضایی چه نظراتی ابراز داشته است وبرخی ازاین چالش ها ی موجوددرشکل گیری رخدادمربوط به خاطره نخست این هفته نگارنده ،چقدرتاثیر منفی داشته است ،ذیلا می خوانید:

*برخوردغیر قضایی باقاضی دیروز!

رئیس دستگاه قضا می گوید:«...کمبودها وچالش های قوه قضاییه نمی گذارد خدمات این دستگاه آن طورکه بایدوشاید نمودپیداکند.»آیت الله آملی لاریجانی به سختی کاررسیدگی به 15 میلیون پرونده ثبت شده درسال اشاره کرد وافزود:«اطاله دادرسی وعدم اتقان برخی ازآرا [لابد ناشی از ضعف بنیه علمی برخی قضات] وبسیاری از مشکلات دیگر قوه قضاییه عمدتا به کمبود نیروی انسانی [لابدفاضل ومجرب] وبودجه مربوط است وامیدواریم همه اجزا نظام جمهوری اسلامی به رفع این کمبودهاوحل وفصل چالش های دستگاه قضایی به عنوان یکی ازارکان اساسی نظام کمک کنند. »یعنی تقریباتاییدعلل و مواردی که نگارنده دریادداشت ازآنهابه عنوان محوری ترین چالش ها یاد کرده است .راقم این سطور به عنوان یک عضو سابق قوه قضاییه که فارغ التحصیل دانشکده حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه تهران است، زمانی  به نیت خدمت به مظلومان ،بامدارج عالی وبارتبه نخست کارآموزی قضایی ورود به کادرقضایی را برمشاغل پردرآمد دیگر ترجیح داده است امابعداز 27 سال خدمت قضایی صادقانه به اصرار خود به افتخاربازنشستگی نائل شده است ،حال پرسش این است چرانبایدبرخلاف سنت دیرینه قضات پیش کسوت بازنشسته، محل خدمتی خودرا به عنوان خانه دوم خودم بدانم ویا کار به جایی رسدکه گاهی خدمت قضایی خودراکتمان نمایم؟!وبازپرسش این است که چراباید زیر شماتت این وآن وحتی خانواده قرارگیرم که چراقاضی شدی که باوجود خدمات صادقانه وسوابق فرهنگی واجتماعی برجسته ،یک مقام قضایی سابق درراس دادگستری استان آذربایجان غربی  به خوداجازه می  دهدنسبت به وکیل امروزیاهمکارقضایی دیروز،درمقام تعقیب کیفری ناروا به اتهام بی اساس« مداخله درامر قضایی »رویکردی ظالمانه داشته باشد ؟ یا چراباید به جای رسیدگی به تخلف فاحش قاضی مقصردرفرآینددادرسی غیر قانونی،وکیل خواهان متضرراز تخلف بارزقاضی کم سواد،موردعتاب وتعقیب کیفری قرارگیرد؟!البته این چراها به یکی ودومصداق بسنده نمی شود.به عنوان مثال، مورد دیگراین است چرابایداعلام ارتکاب جعل معنوی یک قاضی دررای دادگاه که بیش از 6ماه قبل شکایت آن تسلیم شده مطابق قانون وقاطعانه ازطریق مقامات صالحه قضایی موردرسیدگی قرارنگیرد؟! آیا سزاوارنیست که رئیس قوه قضاییه مستمراازطریق بازرسان اعزامی و به طور غیرمحسوس عملکرد مدیران میانی دادگستری استانها  ویا زیرمجموعه قضایی آنان را موردبازرسی قراردهند تامشخص شود برخی ازآنان چگونه فامیل گرایی وبه عبارتی قبیله سالاری را دربکارگیری افراد ملاک عمل قرارداده اندوازسوی دیگر،ضعف مدیریتی ویا سوءجریانات اداری یاقضایی برخی ازآنان کانون توجه بازرسان بی طرف ومجرب قرارگیردکه قطعا چنین روند موثری می تواندازوقوع برخی از بی قانونی هاواز اقدامات سلیقه ای وگاهی تبعیضانه این مدیران واعوان وانصارآنان پیشگیری نماید.

رئیس کل سابق دادگستری استان آذربایجان غربی که  دربرابرنقدمشفقانه حقیرازفرآینددادرسی صددرصد غیرقانونی درجریان یک پرونده ومتضادبا حقوق شهروندی ، برای نگارنده درجایگاه وکیل خواهان پرونده کیفری مداخله درامرقضایی تشکیل دادوطی مرقومه ای نوشت:آقای دادستان محترم دادسرای عمومی وانقلاب ارومیه دربازگشت به نامه شماره9022/197/3000مورخ28/1/90اعلام مي داردمنظورازارسال نشريه تنظيمي(نويدآذربايجان شماره476)آقاي شاپوراسماعيليان بررسي پرونده معنون[مملوازتخلف!] درنشريه مدنظر نبوده بلكه پيگيري موارداعلامي ازناحيه وكيل محترم بوده كه پرداختن به آنهانوعي دخالت درامورقوه قضائيه محسوب مي گردد [!!]درصورتي كه براساس مقررات مربوطه براي تخلفات قضات ومراحل رسيدگي به پرونده هاي قضايي مراجع ذيصلاح تعيين گرديده ونيازي به انعكاس آنهادرنشريه نبوده است عليهذا مراتب جهت اقدام مقتضي اعلام مي گردد.» واین درحالی است که ماده 577 قانون تعزیرات مقرر می دارد«چنانچه مستخدمین ومامورین دولتی اعم از استانداران وفرمانداران وبخشداران یامعاونان آنهاومامورین انتظامی درغیرمواردحکمیت دراموری که درصلاحیت مراجع قضایی است دخالت نمایندوباوجوداعتراض متداعیین یایکی ازآنهایااعتراض مقامات صلاحیتدارقضایی رفع مداخله ننمایندبه حبس از دوماه تاسه سال محکوم خواهندشد. » وپرسش مهم این است کدامین مصالح نظام قضایی ومردم ایجاب می نمایدکه دربرخی دادگستری استانها یک کارمند حدود 20 سال به عنوان رئیس دفترریاست کل دادگستری استان درپست خود باقی بماندوبامصونیت دایمی درامورات قضایی واداری دادگستری وتعیین پست و سرنوشت شغلی قضات وکارمندان تاثیر گذارباشدبنحوی که قضات شاغل یابازنشسته نتواننددرمواردضروری، بدون اجازه وی حق دسترسی به رئیس کل دادگستری برای بیان مشکلات وبهبودروندامور داشته باشند؟!مگرحق دسترسی به مرجع قضایی ملازمه با حق دسترسی به قاضی وبه ویژه شخص رئیس کل ندارد که وظیفه اش نظارت مستمربه مجموعه قضایی خود میباشد؟!آیااین که می گویند قاضی اسلامی دردکةالقضا نیزمی تواند انجام وظیفه کند،واقعا عینیت داردیادرحدشعاراست؟اصولاچراباید نسبت به وکلا ویا برخی ازمراجعان دادگستری، رفتارهای خلاف شئون اخلاقی ،انسانی ومغایر حقوق شهروندی صورت گیرد؟وبالاخره آیا پست های قضایی واداری براساس معیاروابستگی اشخاص به شهریا منطقه خاص باید پیشنهادوتعیین گرددیا لیاقت وشایستگی آنان؟! همین طورآیا اساسا اقدامات حفاظت اطلاعات برخی  دادگستری ها یاارزشیابی ها بایدپیشگیرانه وبرمبنای صیانت ازکارکنان باشدیا فراقانونی وباروندی دام گسترانه وتوام باپرده دری انجام گیرد ؟!

*دادیار سخت گیر یا سهل گیر؟

زمانی که دادیار جوان وتازه کار دادسرای مرکزاستان بودم.باشکل وشمایل مرتب ونظم وانضباط

خاصسرکارحاضر می شدم ! انگاری تصورم این بود که دادسراباید تنها حامی ضعفا ومظلومان باشد وضد قانون شکنان ومتهمان!تداعی نقش ونگار وتندیس فرشته عدالت چشم بسته نیز این باوررا درمن تقویت می کردکه دادسرا وظیفه اش حفظ حقوق عامه وبرخوردجدی بامتجاوزان به حقوق مردم است روزی درب دادیاری بعدازدق الباب بازشد وپاسبان شهربانی بااحترام پرونده ای رارو میزم گذاشت گفتم بیرون باشید وپرونده راازآخرتااول خواندم .متهم پرونده افسر ستوان دوم کادر شهربانی بودکه باخودروخود ازچراغ قرمز عبور کرده ودراثر برخورد خودروبا تاکسی درحال عبورازمسیر چراغ سبز،دونفر از مسافران تاکسی به طور جزیی مصدوم شده بودندوتاکسی نیز خسارت دیده بودباوجود پیروزی انقلاب اسلامی،هنوز مقررات جزایی،اسلامی نشده بود.ابتدا ازشاکیان تحقیق کردم وسپس به مامور گفتم متهم حاضر شود .افسر جوان باادا احترام وارد اتاق شدودرتفهیم اتهام اقرارکردکه مقصر است ومن درحالی که سکوت کرده بودم قراراخذکفیل درباره او صادرومتهم را به علت عجز ازمعرفی کفیل روانه زندان کردم واین درحالی صورت گرفت که او شفاهاظهار داشت که کفیل دارم ومن گفتم تا فردا باید بازداشت باشی چون چراغ قرمز برای ماست ونه افسرشهربانی!...اواخر وقت اداری بود، داشتم در طبقه همکف دادگستری کل ،دفتر حضور وغیاب را امضا می کردم. شنیدم یکی ازکارکنان دادگستری که یک ودوماه بعد فهمیدم مستشار دادگاه استان است، بدون آنکه بداند من  همان دادیار تازه کار هستم به همکارش گفت: دیگه کار تمومه!  میگن یک بچه را گذاشتند دادیار! امروز یک افسر شهربانی را به خاطر تصادف جزیی انداخته زندان!خداآخروعاقبت مارا به خیر کند....

اما چندروزی نگذ شته بود که پرونده قتل غیرعمدی به علت بی احتیاطی دررانندگی به من ارجاع شد که درجریان آن ،پزشکی درحین رانندگی در جاده روستایی موجب قتل پسر بچه ای شده بود واولیا دم مدعی شده بودند که درزمان تصادف،همسر آقای دکتر که گواهی نامه رانندگی ندارد،رانندگی ماشین را به عهده داشته است درحالی که همسرمتهم که خود پرستاربود ،ضمن انکار این ادعا گواهینامه خودرا ارایه کرده بودومن بابررسی این موضوع درزمان ارجاع پرونده ،پی بردم که ادعای اولیا دم ازاین منظر درست نبوده است وسپس درظهر برگ اول گزارش ژاندارمری مطابق قانون آیین دادرسی کیفری وقت، نوشتم:دفتر پرونده برگشت داده شودتا گزارش معایه جسد از پزشکی قانونی اخذ وضمیمه پرونده شودوپس ازکفن ودفن مقتول که بیش از48 ساعت به طول نخواهد انجامیدمتهم به قید معرفی ضامن آزادباشد.وپرونده راتحویل ماموردادم.آخروقت آن روز مرحوم دکتر مرتضی زاده رئیس پزشکی قانونی وارد دادیاری شد وضمن عرض تبریک به من به علت شروع به کارم دردادسراگفت همکارها شما را خیلی سخت گیر معرفی می کردند. راستش من باوجوداینکه بادکترآشنا هستم جرئت نکردم ازشمادرخواست نمایم وثیقه ایشان راقبول کنیدوحال شما ایشان را به قیدمعرفی ضامن به پاسگاه آزاد کردید! وچنین موردی قبلا دراین دادسرا سابقه نداشته است معلوم است که شما درقضاوت شجاعت وبصیرت کافی دارید!...                                                       

0 نظر برای “ برخوردغیرقضایی باقاضی دیروز!

منتظر نظرات شما هستیم

نگران نباشید، ایمیل شما منتشر نمیشود.