صفحه اصلی / اخبار/ حقوق خوان / اگر وکیل من بودی (2)

اگر وکیل من بودی (2)


دکتر غلامرضا طیرانیان - وکیل دادگستری

وکیل صالح دادگستری، سخت مراقب است در بررسی دعوی و پذیرش وکالت، حق الوکاله او را به سود موکل منحرف نکند. حقوقدانان عالم و توانمندی را می شناسیم که از بیم سقوط در دام اثم و گناه با وجود همه توانائی های خود از ورود به میدان وکالت پرهیز می کنند و برخی از دانشمندانِ شهرهِ علم حقوق با وجود داشتن پروانه وکالت دادگستری، هیچگاه وکالتی را نپذیرفتند و به دادگاهی نرفتند و به ارائه مشاوره های صادقانه به متقاضیان و دریافت مبلغی حق المشوره، اکتفاء نمودند تا خود را از آتش دوزخ نگهدارند و به فقر خود افتخار کردند. اگر همه از قبول وکالت از بیم سختی تشخیص حق و عواقب اخروی آن، کنار روند، چه کسی باقی می ماند تا دفاع از ستمدیدگان ذیحق را با همه مشقات آن بپذیرد و سرزنش ها را تحمل کند؟ صاحبان حق به وکیل مدافع نیاز دارند و همین نیاز است که حرفه مقدس وکالت را تأسیس نموده است. اگر صالحان و دانایان از بیم رنج وکالت و احتمال انحراف از حق، حمایت از نیازمندان به وکالت را نپذیرند، قطعاً این خلاء، ناصالحان را به درون خود جذب می کند.

 اگر وکیل من بودی (2)

وکیل صالح دادگستری، سخت مراقب است در بررسی دعوی و پذیرش وکالت، حق الوکاله او را به سود موکل منحرف نکند. حقوقدانان عالم و توانمندی را می شناسیم که از بیم سقوط در دام اثم و گناه با وجود همه توانائی های خود از ورود به میدان وکالت پرهیز می کنند و برخی از دانشمندانِ شهرهِ علم حقوق با وجود داشتن پروانه وکالت دادگستری، هیچگاه وکالتی را نپذیرفتند و به دادگاهی نرفتند و به ارائه مشاوره های صادقانه به متقاضیان و دریافت مبلغی حق المشوره، اکتفاء نمودند تا خود را از آتش دوزخ نگهدارند و به فقر خود افتخار کردند. اگر همه از قبول وکالت از بیم سختی تشخیص حق و عواقب اخروی آن، کنار روند، چه کسی باقی می ماند تا دفاع از ستمدیدگان ذیحق را با همه مشقات آن بپذیرد و سرزنش ها را تحمل کند؟ صاحبان حق به وکیل مدافع نیاز دارند و همین نیاز است که حرفه مقدس وکالت را تأسیس نموده است. اگر صالحان و دانایان از بیم رنج وکالت و احتمال انحراف از حق، حمایت از نیازمندان به وکالت را نپذیرند، قطعاً این خلاء، ناصالحان را به درون خود جذب می کند.

شکی نیست که ایستادن و استواری برای احقاق حق دشوار است و توأم با هزاران اتهام ناروا، نه تنها از جانب دیگران و بدخواهان، حتی از جانب موکل که فلان وکیل دادگستری مبلغی گزاف حق الوکاله گرفت که همان بدخواهان خود میلیاردها از اموال عمومی را از طریق مفتخواری می ربایند و دیگرانی که گناه اعضاء سازمان تحت مدیریت خود را بر وکلای دادگستری بار می کنند، که وکیل عوامل آنان را گمراه می کند.

آیا وکیل دادگستری در مقام احراز حقانیت، می تواند موکل خود را به جعل اسنادی متهم کند که او برای اثبات تجاوز به حق خود ارائه می نماید، که تا وکیل اطمینان به صحت آن اسناد نداشته باشد، وکالت را نپذیرد. آیا خصم موکل شرایط قبول وکالت را می داند و می گوید «اگر وکیل من بودی» آیا وکیل حتی با اظهار تردید در صداقت مراجعه کننده، او را خشمگین نمی کند؟ آیا با چنین رفتار ناپسندی، مراجعه کننده با اهانت به وکیلی که به او اعتماد کرده برای رفع ظلم از خود، درب دارالوکاله را  نمی کوبد و به سوی وکیل دیگری که در قبول وکالت، ادب را رعایت کند، نمی رود؟ آیا اصولاً اینگونه تردیدها در مراودات انسانی معقول است، آیا نباید اصل را بر صحت گذاشت که حاکم بر تمامی روابط اجتماعی است؟ آیا در بازار مسلمین و معاملات، خریدار حق دارد، فروشنده را متهم و از او بخواهد مسروقه نبودن کالائی را که در محل کسب و تصرف اوست ثابت کند. آیا عقلائی است کسی که طفلی را با آرامی می برد، متهم به ربودن طفل کند، یا از زن و مردی که با مسالمت در وسیله نقلیه به سوی مقصدی در حرکتند، دلیل و سند زوجیت مطالبه کنند؟ آیا معقول است تمامی حالات که حمل بر صحت می شود، وکیل دادگستری با وجود صحت دلائل موکل، وکالت او را نپذیرد، از بیم آنکه بگویند «اگر وکیل من بودی» چه سخت است وظیفه وکیل دادگستری در این غوغا!

وکیل دادگستریِ حساس چگونه می تواند در دام نیرنگ بازان نیفتد و تا پایان دادرسی با خاطری آسوده از موکل خود دفاع کند؟ تا کنون به ناممکن های پیش روی وکیل اندیشیده ایم، حال از آنچه ممکن است سخن بگوئیم:

شخصی که سالها مستأجر فروشگاه مواد قضائی است به دفتر یکی از وکلای دادگستری مراجعه کرده است. وکیلی محتاط که آموخته برای استحکام و آرامش در دفاع، باید خود را وکیل شخصی نیز تصور کند که در نزاع با موکل است و منتظر سخن او نباشد تا از او بشنود «اگر وکیل من بودی»، بلکه خود بیندیشد، اگر قاضی بین طرفین و بی طرف بودم، البته در حد مقدورات قانونی یک وکیل دادگستری، کدامیک را ذیحق تشخیص و وکالت او را می پذیرفتم. مرور می کنیم، می شنویم گفتگو بین وکیل مزبور و مستأجر فروشگاه را در دفتر وکالت او:

وکیل: به تفصیل راجع به رابطه استجاری خود با مالک فروشگاه توضیح دهید. تمام این جلسه متعلق و حق شماست، هیچ نکته ای را ناگفته رها نکنید. وکیل عالم است و تجربه دارد تا تمام جزئیات مربوط به دعوی را نداند، مجهز برای دفاع نخواهد شد و از غافلگیر شدن در اثنای دادرسی مصون نمی ماند.

مستأجر: دقیقاً سی سال است در سال 1360 طبق سند رسمی مغازه ای دو دهنه را از آقای.... برای شغل فروش مواد غذائی اجاره کرده ام. موجر خود شخصی پای بند به اخلاق و قانون است، ولی فرزندان او اکنون جوانانی هستند و برخلاف اخلاق  علاقه دارند به هر بهانه مغازه را از دست من خارج و خود را در آن به کسب مشغول شوند. مالک خود می داند که من به علت بیماری و کهولت سن از سال ها قبل قریب پنج سال است که برای اداره محل کسب خود کارگر می گمارم. امسال فرزند بزرگ موجر با وکالت از پدر خود، با وجودی که به خوبی او نیز می داند، محل کسب من توسط کارگر اداره می شود، از این موقعیت سوء استفاده و برخلاف واقعیت به عنوان انتقال مورد اجاره به غیر، دادخواستی به طرفیت من تقدیم و تخلیه مغازه را درخواست نموده که جلسه اول دادرسی در ماه قبل انجام شده و هنوز دادگاه تصمیمی نگرفته است. استدعا دارم در این دعوی وکالت مرا بپذیرید، مطلب دیگری به نظرم نمی رسد.

وکیل: 1- به موجر وجهی نیز به عنوان ودیعه یا سرقفلی یا به هر عنوان دیگری پرداخت کرده اید؟ 2- آیا قبوض پرداخت اجاره بها مخصوصاً مربوط به یکسال گذشته را در اختیار دارید؟ 3- آیا کارگر شاغل در مغازه خود را بیمه کرده اید؟ 4- مواد غذائی برای فروشگاه را از کدام شرکت یا بنکداری خریداری می کنید؟ 5- مدارک خریداری لوازم فروشگاه از قبیل ویترین ها و یخچال ها و ترازو و غیره را در اختیار دارید؟ 6- از بابت کسب خود به ادارات دولتی از قبیل دارائی و یا شهرداری وجهی پرداخت کرده و قبوض آن را نگهداشته اید؟ 7-  آیا اعتبارِ جواز کسب شما به قوت خود باقی است 8- آیا از شورای حل اختلاف و سایر ادارات به محل کسب شما مراجعه و از آن بازدید کرده اند 9- آیا کارگر شما اقرار دارد که به سمت کارگری در محل کسب شما فعالیت می کند ؟ 10- آیا اشخاصی اطلاع دارند که او کارگر شماست؟ 11- آیا مزدی مقرر به کارگر مزبور می پردازید؟ 12- آیا قبل از این کارگر، شخص دیگری به سمت کارگری در مغازه فعالیت داشته  و دسترسی به او دارید.

حال که طبق تقاضای من قرار است پاسخ سوالات را کتباً آماده کنید، فعلاً من از شما برای مطالعه پرونده وکالت اخذ و مبلغی به عنوان حق الوکاله برای مطالعه پرونده دریافت می کنم. هفته آینده برای اطلاع از نتیجه مطالعه پرونده و پاسخ به سوالات و جمع آوری مدارک، مجدداً به دفتر مراجعه کنید. من به وسیله کارمند خود به فرزند موجر اطلاع می دهم که او نیز در جلسه مزبور حضور یابد. البته اگر شما با حضور او موافق باشید.

ادامه دارد....

 

 

 

0 نظر برای “ اگر وکیل من بودی (2)

منتظر نظرات شما هستیم

نگران نباشید، ایمیل شما منتشر نمیشود.