صفحه اصلی / اخبار/ حقوق و اقتصاد / آقای رییس‌کل، مگر چه‌قدر از سال 95 باقی مانده است

آقای رییس‌کل، مگر چه‌قدر از سال 95 باقی مانده است


بدون تردید کاهش نرخ تورم به حدود 10 درصد یکی از دستاوردهای مهم اقتصادی دولت یازدهم بوده است، همچنان که باید توافق هسته‌‌ای و برجام را موفقیتی بزرگ و تاریخی در کارنامه دولت یازدهم به حساب آورد. اما مشکل اینجاست که نه فعالان اقتصادی و نه مردم عادی، هنوز نتایج این دستاورد بزرگ را در کار و زندگی خود احساس نکرده‌اند. شاید اگر نگاهی مقایسه‌ای به شرایط اقتصادی امروز ایران و کشور نفت‌خیز ونزوئلا که در قفسه‌های سوپرمارکت‌هایش چیزی برای خوردن پیدا نمی‌شود و نرخ تورم آن سه رقمی شده است بیاندازیم، به این نتیجه برسیم که اگر توافق هسته‌ای میان ما و کشورهای 1+5 صورت نمی‌گرفت و تحریم‌های بین‌المللی همراه با افزایش نرخ تورم ادامه پیدا می‌کرد، شاید ما هم امروز حال و روزی شبیه وضعیت امروز مردم تحت تحریم ونزوئلا را داشتیم و از شدت عسر و حرج، آرزو می‌کردیم ای کاش مذاکرات هسته‌ای به نتیجه‌ رسیده بود تا تحریم‌ها و تورم چهل، پنجاه درصدی کاهش پیدا می‌کرد و ما مجبور نمی‌شدیم مثل مردم کشور نفت‌خیز ونزوئلا، برای خریدن چند عدد نان، ساعت‌ها در صف نانوایی‌ها بایستیم و دست آخر هم دست خالی به خانه برویم و یا مثل آنها که به علت شدت قحطی و کمیابی، دولتشان چند روز پیش مجبور شد چند ساعتی مرزهایش با کشور نه‌چندان دوست کلمبیا را باز کند، تا مردم بتوانند با عبور از روی یک پل برای خرید مقداری آذوقه به آن کشور بروند برگردند.

غلامرضا کیامهر- اقتصاددان

 

خوب اگر فرض محال، محال نباشد، وضعیت زندگی، معیشتی و اقتصادی ما ایرانی‌ها به برکت توافق هسته‌ای و برجام، اصلا شباهتی به اقتصاد مردم ونزوئلا ندارد و اگر پول و درآمد کافی داشته باشیم، نان و غذا به وفور هست که بخریم، بخوریم و زنده بمانیم. این نظریه‌‌ای است که درصد بالایی از طرفداران دولت یازدهم سخت به آن اعتقاد دارند و می‌گویند در انتخابات سال آینده هم به رییس همین دولت یعنی به آقای دکتر روحانی رای می‌دهند. اما سوای مخالفان قسم خورده دولت یازدهم، که عملکرد آن را چه در حوزه‌ اقتصادی و چه در ارتباط با برجام و سیاست خارجی، به‌کلی زیر سوال می‌برند و بر روی همه دستاوردهای آن خط بطلان می‌کشند، در گروه طرفداران و حامیان دولت، کسانی هستند که می‌گویند انتظار داشتیم دولت به موازات تلاش برای به نتیجه رساندن مذاکرات هسته‌ای، رفع تحریم‌ها و کاهش تورم نجومی به جا مانده از دولت گذشته، با اعمال مدیریت بهتر و بهره‌گیری از وجود مدیران اقتصادی آگاه‌تر، باتجربه‌تر و هماهنگ‌تر، اقداماتی هم در جهت رشد و رونق اقتصادی انجام می‌داد و این واقعیت را می‌پذیرفت که همه موفقیت‌های اقتصادی در کاهش نرخ تورم خلاصه نمی‌شود، چون همه صاحب‌نظران برجسته اقتصادی اعتقاد دارند که اندکی تورم، همراه با مقداری رونق اقتصادی امری گریزناپذیر است و بهتر آن می‌بود که دولت به جای در پیش گرفتن سیاست‌های شدید انقباضی و تمرکز بیش‌ از حد و اندازه روی کاهش نرخ تورم، خارج ساختن اقتصاد کشور از رکود را هم در دستور کار خود قرار می‌داد؛ تا زمینه برای افزایش نرخ رشد سرمایه‌گذاری و ایجاد اشتغال در کشور، که امروز به یک نیاز حیاتی تبدیل شده است فراهم می‌شد و مردم علاوه بر آن که به خاطر دچار نشدن به سرنوشت مردم ونزوئلا قدرشناس دولت می‌شدند، اندکی هم طعم شیرین توافق هسته‌ای و برجام را در زندگی خود می‌چشیدند و فعالان اقتصادی هم با امید و اطمینان بیشتری سرمایه‌های خود را به صحنه می‌آوردند، اما متاسفانه چنین اتفاقی نیفتاد و دو تیم اقتصادی دولت همچنان تمام هوش و حواس خود را روی کاهش نرخ تورم منهای رشد و رونق اقتصادی متمرکز کرده است. همین که نه مرکز آمار و نه بانک مرکزی تاکنون هیچ اشاره‌ای، حتی ضمنی به یکی از شاخص‌های مهم اقتصادی یعنی نرخ رشد اقتصادی در سال 94 نکرده‌اند، خود بهترین گواه بر تک‌بعدی رفتار کردن دولت در ارتباط با مسایل اقتصادی است، که اتفاقا این سکوت و رفتار تک‌بعدی، بهترین بهانه را برای زیر سوال قرار دادن، برجام به دست مخالفان سیاسی دولت داده است.

در چنین شرایط و اوضاع و احوالی و در حالی که چهار ماه از سال 95 را پشت‌سر گذاشته‌ایم، رییس‌کل محترم بانک مرکزی اعلام می‌کند که امیدواریم در سال 95 به یک رشد اقتصادی چهار تا پنج درصدی دست پیدا کنیم. گویا رییس‌کل بانک مرکزی آن چهار ماه سپری شده از سال 95 را جزو سال 95 نمی‌دانند، که با خاطر آسوده، ابراز امیدواری می‌کنند که در سال 95 به رشد اقتصادی چهار تا پنج درصدی دست خواهیم یافت. باید از ایشان پرسید نقطه شروع رشد اقتصادی مورد نظر در کدام فصل یا کدامیک از ماه‌های سال 95 است که هنوز از راه نرسیده است.

راقم این سطور از جمله کسانی است که بالاترین نمره را به کارنامه سیاست خارجی دولت آقای دکتر روحانی و تیم دیپلماسی ایشان می‌دهد، ولی در عین نمی‌تواند چشم خود را به روی واقعیت تلخی به نام ادامه رکود اقتصادی که معنایی جز افزایش باز هم بیشتر نرخ بیکاری، به تعطیلی کشانده شدن تعداد بیشتری از واحدهای تولید و کاهش باز هم بیشتر قدرت خرید مردم و افزایش خط فقر نمی‌تواند داشته باشد، ببندد و پیرو آن دسته از طرفداران دولت آقای روحانی باشد که همه شادی‌ها و خوشنودی‌های خود را در ونزوئلایی نشدن وضعیت اقتصادی کشور محدود و خلاصه کرده‌اند.

بدون شک آن شادی‌ها در جای خود بسیار ارزشمند است، اما به استناد صحبت‌های تاریخی خود آقای دکتر روحانی در یک مناظره انتخاباتی در سال 91 که به رقیب انتخاباتی خود گفت اگر قرار است چرخ سانترفیوژها بچرخد، چرخ اقتصاد و زندگی مردم هم باید بچرخد، باید قبول کنیم که کاهش نرخ تورم و تک‌رقمی شدن آن تنها یکی از چرخ‌های حرکت اقتصاد کشور است و اگر پابه‌پای آن چرخ رونق اقتصادی هم به گردش درنیاید، از کاهش نرخ تورم به تنهایی کاری در جهت گشایش زندگی مردم و سرعت گرفتن حرکت چرخ‌های اقتصادی کشور ساخته نخواهد بود.

شاید تداوم رکود اقتصادی موجود به عنوان یک نقطه خاکستری در کارنامه عملکرد اقتصادی دولت برای مخالفان سیاسی دولت سکویی برای پریدن آنها به سوی موفقیت به حساب می‌آید، اما برای دوستداران و حامیان دولت تدبیر و امید و رییس‌جمهور خوش‌فکر و خوش‌نیت آن، ادامه رکود اقتصادی یک اندوه بزرگ محسوب می‌شود. باید برای رفع آن دست به اقدامات فوری زد.

0 نظر برای “ آقای رییس‌کل، مگر چه‌قدر از سال 95 باقی مانده است

منتظر نظرات شما هستیم

نگران نباشید، ایمیل شما منتشر نمیشود.