صفحه اصلی / خبرخوان / صور اسرافیل ...

صور اسرافیل ...


هنوز وقتی در ایران حقوق می گویند فلان مستوفی به مواجب یعنی مزد تقلب و غلط کاریهای خودش ترجمه می کند. فلان طلبه معنی آنرا وفا و حق شناسی می داند فلان عوام با لفظ عقوق اشتباه می نماید.
حکمای ما می گفتند که بدیهی گاهی بواسطه کمال بداهت نظری می شود. من می گویم گاهی بواسطه مداومت بر اضداد ممکن است یک امر طبیعی ملی بماند.
در هیات وجود موالید ثلثه هم تمام به تکالیف خود عمل می کنند و هم از اختیارات خود صرف نظر نمی نمایند. میمونهای استرالی موافق یک قانون نامعلوم کلبه خود را اداره می کنند. اما یک مشت مردم بدبخت ایران برای اینکه آدم باشند و استیفای حقوق ادمیت کنند منتظرند مجددا جبرئیل از آسمان نازل شود.
چرا؟
برای اینکه کامبیز پادشاه هخامنشی دل پسر وزیرش را هدف تیر کرد. برای اینکه فلان شاهزاده خانم می گوید عمله چه داخل آدم است ! برای اینکه، چه فرمان یزدان چه فرمان شاه از اشعار فردوسی است. برای اینکه سید محمد مجاهد چندین هزار آدم و نصف یک مملکت را فدای تعصب و بی اطلاعی خود نمود. برای اینکه فلان حاکم رعیت را گاو شیرده خود حساب می کرد. برای اینکه ملت ایران به انقباد کورکورانه آقا، میرزا، کدخدا، وا به باشی عادت کرده اند.
آدمیکه یک ذره شعور داشته باشد می داند افراد بشر در زندگی به کمک یکدیگر محتاجند. جذب ملائم و دفع منافر قوت می خواهد و قوت بی جمعیت حاصل نمی شود.
یکی باید گوسفند بچراند، یکی باید پشم بریسد یکی زمین شیار کند یکی دست آس نماید یکی نان بپزد. آیا در صورتیکه از این (کنترات) طبیعی که بی حکم حاکم و بی اجازه مجتهد بسته شده بخواهند منتفع شوند باز برای اینکه بیل زارع را شبان نبرد. سرآسیابان را زارع نشکند. رشته پیره زن را آسیابان پنبه نکند. و هر یک از خدمتی که قبول کرده اند قصور نورزند. فرمان جهانمطاع همچونی. و سجل و نوقبع حضرت ملاذالانام لازم است.؟!!  
من اگر در یک صحرای وسیعی دور از مردم زندگی کنیم تکلیفی بهیچکس و حقی از هیچکس ندارم. شب تا صبح فریاد میزنم . پی هیچ کار نمی روم. لباس نمی پوشم. و چون کس دیگری با من نیست برای من هم حقی متصور نمی شود.
اما وقتیکه درک کردم لذت حیات ، ترقی افکار و آسایش طبیعی من در این است ک با چند نفر از نوع خود زندگی کنم در دفع مضار و جلب منافع از آنها مدد بجویم و بانها مدد بدهم. ناچار شب ها سکوت می کنم برای اینکه رفیقم مائل بخواب است. برهنه نمی مانم برای اینکه خلاف ادب است. مال رفیقم را نمی دزدم برای اینکه نمی خواهم مالمرا بدزدند. کار می کنم برای اینکه می دانم در هیات و انجمن بیکار و مفت خور دو کلمه مترادف است.
در تمام دنیا مواد این (کنترات) طبیعی را در روی یک پارچه سفال، یک قطعه سنگ، یک پاره پوست با یک دسته کاغذ بی ترتیب یا به ترتیب مخصوص تدوین کرده اسمش را حقوق آدم گذاشته اند. در ایران، عربستان، بین النهرین، شام وفلسطین همین اختیارات و تکالیف را انبیا کرام مبعوث شده امضاء فرموده احکام الهی نامیده اند.
آهوی صحرا از جلو تیر فرار می کند. گنجشک در زیر تیغ جلاد دست و پا می زند. خروس از ماده خود دفاع می نماید. کبوتر و کلاغ بجفت خود قناعت می ورزند. سگ از محله خویش تجاوز می نماید. زیرا که بواسطه یک الهام غیبی حقوق خود را حس کرده اند.
نه اختیارات خودرا از دست می دهند و نه از تکالیف خویش قصور می کنند.
اما درایران یک برزگر حاصل یک سال زحمت خود را حق ثابت ارباب می داند. یک ادیب چاپلوس برای اظهار خلوص العبد و مافی زبده گان لمولاه و بنده چه دعوی کند حکم خداوند راست. می خواند. یک رئیس الوزراء تمام یک ملت را بنده هوی و هوس شخصی و ثروت یک مملکت را سرمایه شهوت رانی خود قرار می دهد. بچه جهت؟- برای اینکه گاهی بواسطه مداومت بر اضداد ممکن است یک امر طبیعی بماند. 
(ع.ا. دهخدا)

 

0 نظر برای “ صور اسرافیل ...

منتظر نظرات شما هستیم

نگران نباشید، ایمیل شما منتشر نمیشود. *